Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
centronics interface
U
رابط موازی
parallel interface
U
رابط موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
principal line
U
خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط
paralleled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
U
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
lpt
U
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
shunt
U
موازی موازی فرعی
shunted
U
موازی موازی فرعی
shunts
U
موازی موازی فرعی
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
liaison
U
رابط
liaisons
U
رابط
copulative
U
رابط
interface
U
رابط
connector
U
رابط
connective
U
رابط
adapter
U
رابط
interfaces
U
رابط
go between
U
رابط
wiring connector
U
رابط
fitting
U
رابط
point of intersection
U
رابط
link
U
رابط
internuncial
U
رابط
connecting tube
U
لوله رابط
baying
U
پل رابط در پل شناور
bays
U
پل رابط در پل شناور
patch cord
U
سیم رابط
fuse wire
U
رابط فیوز
connecting rod
U
میله رابط
connecting cable
U
کابل رابط
link belt
U
تسمه رابط
liaison officer
U
افسر رابط
bayed
U
پل رابط در پل شناور
bay
U
پل رابط در پل شناور
cylinderical fit
U
رابط استوانهای
continuity equation
U
رابط پیوستگی
connector switch
U
کلید رابط
connector plug
U
دوشاخه رابط
edge connector
U
رابط لبه
box connector
U
رابط جعبه
journals
U
شفت رابط
logical connective
U
رابط منطقی
ediswan connector
U
رابط ادیسوان
link chain
U
زنجیر رابط
push rod
U
میل رابط
push rod
U
میله رابط
interneuron
U
نورون رابط
interface card
U
کارت رابط
bent adaptor
U
رابط خمیده
inductor hose
U
لوله رابط
logical connector
U
رابط منطقی
lead
U
رابط برق
fuse link
U
رابط فیوز
standard interface
U
رابط استاندارد
journal
U
شفت رابط
trunk line
U
رابط ترانک
high line
U
پل رابط اصلی
high fidelity receiver
U
گیرنده رابط
ground liaison
U
رابط زمینی
feeder canal
U
نهر رابط
link
U
شاخه رابط
reducer
U
لوله رابط
reducing adaptor
U
رابط کاهنده
lamp connector
رابط لامپ
enlarging adapter
U
رابط فزاینده
connections
U
میلههای رابط
lead in wire
U
سیم رابط
serial interface
U
رابط سری
internuncio
U
رابط پیک
internuncial neuron
U
نورون رابط
leads
U
رابط برق
intervening variable
U
متغیر فرضی رابط
flared fitting
U
رابط قیفی شکل
machine address
U
محل یک شی در رابط ه با مبدا
cross tree
U
رابط عرضی دکلها
crawl trench
U
خطوط رابط سنگرها
liaise
U
رابط نظامی بودن
relay post
U
پست رابط ستون
anterior commissure
U
بافت رابط قدامی
cell connector
U
رابط پیل باتری
triatic stay
U
بکسل رابط ناو
battery connector
U
رابط پیل باتری
air liaison officer
U
افسر رابط هوایی
test lead
U
رابط برق ازمایش
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
expression
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
expressions
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
commissure
U
بافت عصبی رابط
switch position
U
موضع رابط دفاعی
liaised
U
رابط نظامی بودن
command liaison
U
افسر رابط فرماندهی
cross-tree
U
[رابط عرضی دکلها]
liaises
U
رابط نظامی بودن
liaising
U
رابط نظامی بودن
command liaison
U
شبکه رابط یکان
commissural fibres
U
رشتههای عصبی رابط
dry cell connector
U
رابط پیل خشک
application program interface
U
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
api
U
رابط یامیانجی برنامه کاربردی
to catch the connection
U
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
commissurotomy
U
برداشتن بافت عصبی رابط
interfaces
U
وصل کردن از طریق رابط
interface
U
وصل کردن از طریق رابط
programmable communications interface
U
رابط مخابراتی برنامه پذیر
air transport liaison officer
U
افسر رابط ترابری هوایی
cylinderical limit gage
U
دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
floating
U
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
sbc
U
RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
cross bleed
U
سیستم نیوماتیکی رابط بین موتورها
ditches
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
ditched
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
crawl trench
U
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
ditch
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
I missed the connection.
U
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
logical operators
U
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
logical connective
U
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
relative
U
محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه
relations between load, shear and moment
U
رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
venn diagram
U
نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
relational database
U
پرش پایگاه داده که حاوی عملگرهای رابط های است
line haul
U
خط رابط بین کلماتی که نصف ان در سطر بعد واقع شده
function
U
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
functioned
U
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
functions
U
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
eia interface
U
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
graph
U
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
ccitt v.
U
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
tac log group
U
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
graphs
U
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
quick disconnect
U
نوعی رابط الکتریکی که دونیمه منطبق شونده اش بطورسریع باز و بسته میشود
crankpin
U
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
shunted
U
موازی
shunts
U
موازی
coaxial
U
موازی
parallels
U
موازی
shunt
U
موازی
parallelled
U
موازی
parallel
U
موازی
paralleled
U
موازی
parallelling
U
موازی
paralleling
U
موازی
parallel ruler
U
خط کش موازی
two parallel lines
U
دو خط موازی
decision
U
جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
privilege
U
وضعیت کاربرد در رابط ه با نوع برنامه که اجرا میکند ومنابعی که میتواند استفاده کند
decisions
U
جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
presentation manager
U
تهیه شده است IB , icrosoftیک میانجی رابط نگارهای ورابط برنامه نویسی کاربردی
parallelled
U
برابر خط موازی
parallel run
U
اجرای موازی
parallel connection
U
اتصال موازی
parallel operation
U
عمل موازی
paralleled
U
برابر خط موازی
axially parallel
U
موازی محوری
doube bead
U
گچ بری موازی
collimator
U
موازی ساز
parallel sheaf
U
مروحه موازی
parallel storage
U
انباره موازی
parallel transmission
U
انتقال موازی
parallel
U
برابر خط موازی
parallel transmission
U
ارسال موازی
shunt element
U
عنصر موازی
pyeonhi seogi
U
موازی ایستادن
running in parallel
U
پردازش موازی
parallel transmission
U
مخابره موازی
antiparalle
U
موازی ناهمسو
parallel storage
U
انبارش موازی
serioprallel
U
دنبالهای و موازی
shunt capacitor
U
خازن موازی
parallel system
U
شبکه موازی
parallel reading
U
خواندن موازی
parallels
U
برابر خط موازی
parallel feed
U
خورد موازی
shunt
U
مقاومت موازی
parallel conversion
U
تبدیل موازی
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
parallel column
U
ستونهای موازی
parallel circuit
U
مدار موازی
machinist vise
U
گیره موازی
parallel cells
U
یاختههای موازی
parallel adder
U
افزایشگر موازی
parallelling
U
برابر خط موازی
parallel access
U
دستیابی موازی
shunted
U
مقاومت موازی
parallel processing
U
پردازش موازی
parallel processor
U
موازی پرداز
parallel printing
U
چاپ موازی
parallel port
U
درگاه موازی
parallel operation
U
عملیات موازی
along
U
موازی با طول
paralleling
U
برابر خط موازی
parallel operation
U
عملکرد موازی
shunts
U
مقاومت موازی
parallel processor
U
پردازنده موازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com