Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
matriarch
U
رئیسه خانواده
matriarchs
U
رئیسه خانواده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rule the roost
<idiom>
U
عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
headmistresses
U
رئیسه
headmistress
U
رئیسه
manageresses
U
رئیسه
presidentess
U
رئیسه
chairwoman
U
رئیسه
chairwomen
U
رئیسه
manageress
U
رئیسه
lady principal
U
رئیسه
administratrix
U
رئیسه
executive commission
U
هیات رئیسه
executives
U
هیئت رئیسه
prioress
U
رئیسه صومعه
executive
U
هیئت رئیسه
sovereigns
U
هیات رئیسه
sovereign
U
هیات رئیسه
managing committee
U
هیات رئیسه
ladies
U
رئیسه خانه
lady
U
رئیسه خانه
directorates
U
هیئت رئیسه
directorate
U
هیئت رئیسه
executive committee
U
هیات رئیسه
postmistresses
U
رئیسه پست خانه
officers
U
عضو هیات رئیسه
officer
U
عضو هیات رئیسه
postmistress
U
رئیسه پست خانه
military body
U
هیئت رئیسه نظامی
election of the committee
U
انتخابات هیات رئیسه
matronize
U
مانند رئیسه رفتار کردن
abbesses
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbess
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
presidium
U
هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه
boardroom
U
اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
boardrooms
U
اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
clans
U
خانواده
ilk
U
خانواده
wife
U
خانواده
menage
U
خانواده
gens
U
خانواده
clan
U
خانواده
household
U
خانواده
households
U
خانواده
families
U
خانواده
family
U
خانواده
family budget
U
بودجه خانواده
family expenditure
U
هزینه خانواده
gas family
U
خانواده گاز
family law
U
حقوق خانواده
font family
U
خانواده فونت
family therapy
U
خانواده درمانی
family of computers
U
خانواده کامپیوترها
family structure
U
ساخت خانواده
extended family
U
خانواده گسترده
computer family
U
خانواده کامپیوتر
consanguine family
U
خانواده هم خون
cruciferae
U
خانواده چلیپاییان
crustacea
U
خانواده خرچنگ
crustaceous
U
خانواده خرچنگ
culex
U
خانواده پشه
conjugal family
U
خانواده زن و شوهری
culicidae
U
خانواده پشه
ecomania
U
بیزاری از خانواده
clansman
U
عضو خانواده
patronymic family
U
خانواده پدرنامی
penates
U
خدایان خانواده
schizogenic family
U
خانواده اسکیزوفرنی زا
subfamily
U
خانواده فرعی
the girls
U
دخترهای یک خانواده
to maintain one's family
U
خانواده خود را
turnicidae
U
خانواده بلدرچین
turnix
U
خانواده بلدرچین
type font
U
خانواده حروف
zinnia
U
خانواده گل اهاری
patriarchate
U
ریاست خانواده
mustelidea
U
خانواده سمور
motorola 000 family
U
خانواده موتورولا
goodman
U
بزرگ خانواده
home visit
U
بازدید خانواده
lanthanide series
U
خانواده لانتانیدها
matronymic family
U
خانواده مادرنامی
member of a family
U
عضو خانواده
sheik
U
رئیس خانواده
bring home the bacon
<idiom>
U
نانآور خانواده
clannishness
U
خانواده پرستی
horseflesh
U
خانواده اسب
strips
U
موسس خانواده
crustaceans
U
خانواده خرچنگ
sheiks
U
رئیس خانواده
paterfamilias
U
بزرگ خانواده
sheikhs
U
رئیس خانواده
sheikh
U
رئیس خانواده
paterfamilias
U
سالار خانواده
patriarchs
U
رئیس خانواده
royalties
U
از خانواده سلطنتی
broken home
U
خانواده گسیخته
broken homes
U
خانواده گسیخته
crustacean
U
خانواده خرچنگ
nuclear families
U
خانواده هستهای
nuclear family
U
خانواده هستهای
patriarch
U
رئیس خانواده
family planning
U
تنظیم خانواده
actinide series
U
خانواده اکتینیدها
accipitres
U
خانواده لاشخوران
nations
U
خانواده طایفه
family doctors
U
پزشک خانواده
family doctor
U
پزشک خانواده
batrachia
U
خانواده غوکان
arachnida
U
خانواده کارتنه
apiaceae
U
خانواده چتریان
nation
U
خانواده طایفه
familial
U
مربوط به خانواده
royalty
U
از خانواده سلطنتی
citrus
U
خانواده مرکبات
circuit family
U
خانواده مداری
urticaceous
U
وابسته به خانواده گزنه
family men
U
مرد خانواده - دوست
materfamilas
U
مادر خانواده کدبانو
lobelia
U
خانواده گیاهان لوبلیا
mangroves
U
خانواده شاه پسند
cetaceous
U
وابسته به خانواده بال
salicaceous
U
وابسته به خانواده بید
saltbush
U
خانواده گیاهان قازایاغی
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
mangrove
U
خانواده شاه پسند
napoleonic
U
وابسته به خانواده ناپلئون
nabidae
U
خانواده کک و ساس و حشرات
nabid
U
خانواده کک و ساس و حشرات
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
viverrine
U
خانواده گربه زباد
patriarch
U
رئیس خانواده یا طایفه
acarina
U
خانواده کرم جرب
canine
U
وابسته به خانواده سگ سگ مانند
born in the purpule
U
عضو خانواده سلطنتی
family planning programs
U
برنامههای تنظیم خانواده
family size
U
تعداد افراد خانواده
to return to the fold
[family]
U
به خانواده خود برگشتن
acalephe
U
خانواده گزنه دریایی
ganoidei
U
خانواده سگ ماهی مینافلسان
lady bird
U
سوسک خانواده Coccinellidae
lady beetle
U
سوسک خانواده Coccinellidae
family man
U
مرد خانواده - دوست
patriarchs
U
رئیس خانواده یا طایفه
He left his family in Europe .
U
خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
apiaceous
U
وابسته به خانواده چتریان
cycas
U
گیاه از خانواده سیکاس
wear the pants in a family
<idiom>
U
رئیس خانواده بودن
family planning
U
برنامه ریزی خانواده
santalaceous
U
وابسته به تیره یا خانواده صندل
styloipodium
U
ته خامه گیاهان خانواده هویج
to provide for one's family
U
خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
tudor
U
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
A curse has been laid on the family .
U
خانواده لعنت شده یی است
pteridophyte
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
clannishly
U
مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
pteridophyta
U
گیاهان اوندی خانواده سرخس
feverweed
U
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
leguminous
U
وابسته به خانواده پروانه اسایان
habit family hierarchy
U
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
convolvulaceous
U
وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
plantagenet
U
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
gadoid
U
وابسته به خانواده ماهی روغن
crocodilian
U
وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
cimex
U
سرخک خانواده ساس وسرخک
Generosity runs in the family.
U
سخاوت دراین خانواده ارثی است
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .
U
مادر بزرگمان مرد خانواده است
maccabees
U
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
I am the bread winner of the family .
U
نان آور خانه ( خانواده ) هستم
ferula
U
خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
vestal
U
روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
gasteropod
U
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
aaron's beard
U
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
koala
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
koalas
U
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
sequoia
U
سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
he is a shame to his family
U
ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
paulownia
U
جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
He did it for the sake of his family .
U
محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
pocket borough
U
حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
albatrosses
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
one of the most respected families
U
یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
lancastrian
U
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
albatross
U
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rush
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushed
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rushing
U
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
There seems to be a jinx on that family.
U
به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
flower de luce
U
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
Afro-
پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
fagaceous
U
وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
geometrid
U
خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
rhythm method
U
روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
page of presence
U
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
ling
U
ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
page of bonour
U
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
Main Street
[American English]
U
کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com