Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
two discrepant stories
U
دو حکایت مختلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable
U
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
U
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
to tell a story
U
حکایت
narratives
U
حکایت
narrative
U
حکایت
marchen
U
حکایت
allegory
U
حکایت
allegories
U
حکایت
anecdote
U
حکایت
exemplum
U
حکایت
anecdotes
U
حکایت
novella
U
حکایت
story
U
حکایت
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
tale
U
حکایت شرح
fables
U
حکایت گفتن
fables
U
حکایت اخلاقی
tales
U
حکایت شرح
fable
U
حکایت گفتن
fable
U
حکایت اخلاقی
anecdotist
U
حکایت نویس
storied
U
حکایت شده
apologue
U
حکایت اخلاقی
inenarrable
U
غیر قابل حکایت
an interesting story
U
حکایت جالب توجه
story teller
U
افسانه گو حکایت نویس
paint program
U
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
U
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiles
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
the story is probale
U
این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
ems dispatch
U
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
various
U
مختلف
diverse
U
مختلف
discrepant
U
مختلف
off
U
مختلف
varying
U
مختلف
sundry
U
مختلف
variegated
U
مختلف
divergent
U
مختلف
dissimilar
U
مختلف
miscellaneous
U
مختلف
disparate
U
مختلف
half caste
U
ازنژاد مختلف
miscellaneous works
U
کارهای مختلف
polyphyletic
U
مختلف الاجداد
polyphyletic
U
از نژادهای مختلف
heterochromatic
U
مختلف اللون
half breed
U
از نژاد مختلف
diverse
U
مختلف مخالف
diversely
U
به اشکال مختلف
several
U
جدا مختلف
variously
U
بطور مختلف
asynchronous
U
مختلف الزمان
variant
U
گوناگون مختلف
variate
U
مختلف کردن
holdall
U
جعبه اسبابهای مختلف
holdalls
U
جعبه اسبابهای مختلف
internationals
U
مربوط به کشورهای مختلف
plugging
U
ورودی که به وسایل مختلف
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
intercollegiate
U
بین کالجهای مختلف
interrace
U
بین نژادهای مختلف
stages
U
مراحل مختلف یک موشک
process
U
مراحل مختلف چیزی
stage
U
مراحل مختلف یک موشک
interracial
U
بین نژادهای مختلف
plugs
U
ورودی که به وسایل مختلف
heterochromatic
U
دارای رنگهای مختلف
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
multifarious
U
دارای انواع مختلف
disjunctive
U
دارای دو شق مختلف فصلی
processes
U
مراحل مختلف چیزی
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
rank and file
U
شئون مختلف نظامی
plug
U
ورودی که به وسایل مختلف
eccentric
U
مختلف المرکز بودن
run around
<idiom>
U
گردش درمناطق مختلف
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
eccentrics
U
مختلف المرکز بودن
diversiform
U
دارای اشکال مختلف
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
variform
U
گوناگون مختلف الشکل
various books
U
کتابهای گوناگون یا مختلف
varisized
U
دارای اندازههای مختلف
team tennis
U
بازیهای مختلف تنیس
syntax
U
هم اهنگی قسمتهای مختلف
play off
<idiom>
U
رفتار مختلف با اشخاص
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
castes
U
طبقات مختلف مردم هند
caste
U
طبقات مختلف مردم هند
polytechnical
U
وابسته به علوم عملی مختلف
middling
U
اجناس مختلف از درجه متوسط
interstate
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
interstates
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
polytechnic
U
وابسته به علوم عملی مختلف
polytechnics
U
وابسته به علوم عملی مختلف
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
scatter around
<idiom>
U
غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
cat's cradle
U
ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
walleyed
U
انواع مختلف اردک ماهی
walleye
U
انواع مختلف اردک ماهی
adapter
U
دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
allomorph
U
تصاریف مختلف کلمه یا فعل
byte
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
syncretic
U
تلفیق کننده عقاید مختلف
stochastic
U
دارای تغییردر مواقع مختلف
bipolar
U
تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
gathered
U
دریافت داده از منابع مختلف
gather
U
دریافت داده از منابع مختلف
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
catamarans
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
general purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف
bytes
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
multi rate meter
U
کنتور با چند نرخ مختلف
outcross
U
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
homonymous
U
دارای دویاچند معنی مختلف
fun house
U
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
FTAM
U
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
interbreed
U
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
catamaran
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
variations of temperature
U
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
circuit training
U
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
sprint relay
U
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
collections
U
عمل دریافت داده از منابع مختلف
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
point
U
سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
multiplex
U
داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
masking
U
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
pantheons
U
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
whistle-stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
whistle stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
pantheon
U
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
inequilateral
U
دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
all purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف انیورسال
topology
U
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
teratoma
U
تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
separate opinion
U
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
polytechnical
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
playback rate scale factor
U
صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
page
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
halftones
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
paged
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
halftone
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
pages
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
family
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
variance
U
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
polytechnic
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
proteus
U
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
eurybathic
U
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
families
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
intermarriage
U
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
country file
U
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
packages
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
collection
U
عمل دریافت داده از منابع مختلف
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
polytechnics
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
interrogations
U
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
interrogation
U
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
tour
U
مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com