Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
doubling
U
دولا سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
doubled
U
دولا
doubled up
U
دولا
double
U
دولا
double bottom
U
ته دولا
two-ply
U
دولا
duplex
U
دولا
geminate
U
دولا
duplexes
U
دولا
reclinate
U
دولا
diploid
U
دولا
two ply
U
دولا
in a stooping position
U
دولا
creepingly
U
دولا دولا
dual
U
دولا
bow
U
دولا کردن
duplexes
U
دولا دولایی
crouching
U
دولا شدن
crouched
U
دولا شدن
crouch
U
دولا شدن
crouches
U
دولا شدن
duplex
U
دولا دولایی
bowing
U
دولا کردن
bowed
U
دولا کردن
doubling
U
دولا تابی
bows
U
دولا کردن
buckles
U
دولا کردن
buckled
U
دولا کردن
buckle
U
دولا کردن
double up
U
دولا شدن
recvrvature
U
دولا شدگی
double cloth
U
پارچه دولا
bend
U
دولا کردن
marline or line
U
طناب کوچک دولا
folded dipole
U
انتن دو قطبی دولا
conduplicate
U
از درازا دولا شده
slouchy
U
دولا دولاراه رونده
furring
U
تخته پوشی دولا
buckled plate
U
صفحه دولا شده
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
double v machine
U
دستگاه دولا کننده ورق
slouch
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouching
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouches
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouched
U
با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
doubled up
U
مضاعف کردن دولا کردن
double
U
مضاعف کردن دولا کردن
doubled
U
مضاعف کردن دولا کردن
ply yarn
U
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
idolization
U
بت سازی
padding
U
له سازی
bridge building
U
پل سازی
local anasthesia
U
سر سازی
bridgework
U
پل سازی
stylization
U
مد سازی
individualization
U
تک سازی
deflexion
U
خم سازی
individuation
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
pavements
U
کف سازی
retortion
U
کج سازی
individualize
U
تک سازی
retortion
U
خم سازی
individualising
U
تک سازی
pavement
U
کف سازی
flooring
U
کف سازی
flection
U
خم سازی
individualised
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
truncation
U
بی سر سازی
compaction
U
تو پر سازی
individualises
U
تک سازی
repk lection
U
پر سازی
simulation
U
شبیه سازی
optimality
U
بهینه سازی
enslavement
U
بنده سازی
simulations
U
شبیه سازی
oscillation
U
نوسان سازی
resolving
U
برطرف سازی
netting
U
تور سازی
paling
U
نرده سازی
panification
U
نان سازی
revelations
U
فاش سازی
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
oblieration
U
پاک سازی
obliteration
U
پاک سازی
paneling
U
قاب سازی
obscuration
U
تیره سازی
immortalization
U
جاوید سازی
image formation
U
تصویر سازی
oscillations
U
نوسان سازی
relocation
U
جابجا سازی
notification
U
اگاه سازی
panel work
U
تنکه سازی
optimization
U
بهینه سازی
simulations
U
همانند سازی
overconditioning
U
پرشرطی سازی
optimize
U
بهینه سازی
suffocation
U
خفه سازی
optometry
U
عینک سازی
ostosis
U
استخوان سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulation
U
همانند سازی
simulations
U
فاهر سازی
histogenesis
U
بافت سازی
proportionment
U
متناسب سازی
pulverization
U
پودر سازی
punctation
U
نقطه سازی
puppydom
U
خود سازی
puppyhood
U
خود سازی
purification
U
خالص سازی
quadrature
U
مربع سازی
grillwork
U
سبد سازی
procurance
U
فراهم سازی
preformation
U
پیش سازی
popularization
U
محبوب سازی
heterodyne reception
U
زنه سازی
storage
U
ذخیره سازی
harmonization
U
هم اهنگ سازی
haematogenesis
U
خون سازی
precipitousness work
U
خلاصه سازی
gunsmithery
U
تفنگ سازی
vaporization
U
بخار سازی
prefabrication
U
پیش سازی
rarafaction
U
رقیق سازی
rarafaction
U
لطیف سازی
re construction
U
دوباره سازی
retrenchment
U
مستحکم سازی
reviviscence
U
زنده سازی
gold beating
U
زرورق سازی
road bed
U
زیر سازی
gnomonics
U
فن شاخص سازی
acidification
U
اسید سازی
glycogenesis
U
گلیکوژن سازی
road making
U
راه سازی
activation
U
فعال سازی
retardment
U
کند سازی
weaponry
U
اسلحه سازی
rearrngement
U
پس وپیش سازی
rectification
U
دائم سازی
grillwork
U
شبکه سازی
refrigerating technique
U
فن سرما سازی
suppression
U
موقوف سازی
manifestation
U
اشکار سازی
manifestations
U
اشکار سازی
restoration to life
U
زنده سازی
extinction
U
خاموش سازی
paralysation
U
فلج سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
inversion
U
وارون سازی
forgeries
U
صورت سازی
forgeries
U
سند سازی
peneplanation
U
دشت سازی
paralyzation
U
فلج سازی
pattern making
U
نمونه سازی
pattern making
U
مدل سازی
ichnography
U
زمینه سازی
reductions
U
ساده سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
implementation
U
پیاده سازی
pedogenesis
U
جلگه سازی
perpetuation
U
جاودان سازی
solutions
U
چاره سازی
solution
U
چاره سازی
decentralization
U
نامتمرکز سازی
mutilation
U
معیوب سازی
separating
U
جدا سازی
abbreviations
U
کوته سازی
abbreviation
U
کوته سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com