English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
refresher course U دوره یاداوری تعلیمات نظامی
refresher courses U دوره یاداوری تعلیمات نظامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trainband U گروه نظامی تعلیمات دیده
boot camp U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
boot camps U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
refersher course U دوره یاداوری مطالب
peripheral course U دوره امادگی نظامی
reminders U یاداوری کننده یاداوری
reminder U یاداوری کننده یاداوری
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
propaedeutic U تعلیمات مقدماتی
academics U تعلیمات افلاطون
basic training U تعلیمات ابتدایی
public instractions U تعلیمات همگانی
civics U تعلیمات مدنی
exoterics U تعلیمات برونی یاعمومی
catechesis U کتاب تعلیمات دینی
neologian U وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
rabbinism U تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
annotation U یاداوری
remembrance U یاداوری
recalled U یاداوری
anamnesis U یاداوری
recollection U یاداوری
recollections U یاداوری
remembering U یاداوری
recall U یاداوری
recalls U یاداوری
annotations U یاداوری
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
unaided recall U یاداوری خودبخودی
reminiscing U یاداوری کردن
free recall U یاداوری ازاد
commemorates U مجلس یاداوری
commemorated U مجلس یاداوری
commemorating U مجلس یاداوری
reminisce U یاداوری کردن
reminisces U یاداوری کردن
commemorator U یاداوری کننده
reminding U یاداوری کردن
reminds U یاداوری کردن
remind U یاداوری کردن
recall test U ازمون یاداوری
reminisced U یاداوری کردن
reminded U یاداوری کردن
recollective raculty U قوه یاداوری
to put in remembrance U یاداوری کردن
commemorate U مجلس یاداوری
remembrancer U یاداوری کننده
pseudomnesia U یاداوری کاذب مرضی
mention U یاداوری نام بردن
story recall test U ازمون یاداوری داستان
reminiscences U یاد بود یاداوری
reminiscent of slavery U یاداوری کننده بردگی
mentioning U یاداوری نام بردن
mentions U یاداوری نام بردن
reminiscence U یاد بود یاداوری
memorialize U برسم یادگار نگاه داشتن یاداوری کردن
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
minding U فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
minds U فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
mind U فکر چیزی را کردن یاداوری کردن
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
martial U نظامی
fort U دژ نظامی
martin U نظامی
soldiers U نظامی
military U نظامی
mil U نظامی
soldier U نظامی
service U نظامی
serviced U نظامی
warlike U نظامی
necker chief U کاشکول نظامی
military court U دادگاه نظامی
military convention U اتحاد نظامی
military occupational speciality U کد تخصصی نظامی
military comission U کمیسیون نظامی
the military profession U کار نظامی
districts U ناحیه نظامی
cadet U دانشجوی نظامی
cadets U دانشجوی نظامی
neck cloth U کاشکول نظامی
military courtesy U احترامات نظامی
ceremonies U مراسم نظامی
military courtesy U شئونات نظامی
column U ستون نظامی
columns U ستون نظامی
military crest U خط الراس نظامی
camp U اردوگاه نظامی
camped U اردوگاه نظامی
district U ناحیه نظامی
military advisor U مستشار نظامی
military area U منطقه نظامی
military assistance U کمک نظامی
military attache U وابسته نظامی
militarist U نظامی گرا
militarists U نظامی گرا
prisidio U قلعه نظامی
stronghold U قلعه نظامی
provost marshal U قاضی نظامی
military body U هیئت نظامی
strongholds U قلعه نظامی
the sabre U حکومت نظامی
ceremony U مراسم نظامی
camps U اردوگاه نظامی
the sabre U نیروی نظامی
military comission U هیئت نظامی
military adviser U مستشار نظامی
military doctorine U دکترین نظامی
military service U خدمت نظامی
military intervention U مداخله نظامی
military government U حکومت نظامی
strategic map U نقشه نظامی
military intelligence U اطلاعات نظامی
khaki U لباس نظامی
civil U غیر نظامی
military governor U فرمانداری نظامی
force U نیروی نظامی
military governor U حاکم نظامی
forces U نیروی نظامی
drilling U تمرین نظامی
forcing U نیروی نظامی
military grid U شبکه نظامی
civilian U غیر نظامی
civilians U غیر نظامی
soldiery U نیروی نظامی
military justice U دادسرای نظامی
military justice U دادرسی نظامی
military government U دولت نظامی
military doctorine U مقررات نظامی
military training U تعلیم نظامی
military training U اموزش نظامی
military testament U وصیتنامه نظامی
military strategy U استراتژی نظامی
military expenditure U مخارج نظامی
military spending U مخارج نظامی
military specifications U کدتخصصی نظامی
military specifications U خصوصیات نظامی
military services U قسمتهای نظامی
military resources U منابع نظامی
military psychology U روانشناسی نظامی
military posture U وضعیت نظامی
military funds U اعتبار نظامی
military posture U ارایش نظامی
military funds U بودجه نظامی
military platform U سکوی نظامی
spirit de corps U غرور نظامی
installations U موسسه نظامی
installations U قسمت نظامی
installation U موسسه نظامی
installation U قسمت نظامی
saluting U احترام نظامی
invasion currency U پول نظامی
army attache U وابسته نظامی
army staff U ستاد نظامی
articles of war U قانون نظامی
attache U وابسته نظامی
salutes U احترام نظامی
citadels U قلعه نظامی
citadel U قلعه نظامی
military tribunal U دادگاه نظامی
defensive architecture U معماری نظامی
intelligence U اطلاعات نظامی
martial court U دادگاه نظامی
maneuver U تمرین نظامی
guest house U مهمانسرای نظامی
guest houses U مهمانسرای نظامی
salute U احترام نظامی
saluted U احترام نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com