Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
house party
U
دوره خانگی
house-parties
U
دوره خانگی
house-party
U
دوره خانگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
households
U
خانگی
free-range
U
خانگی
home-grown
U
خانگی
indoor
U
خانگی
domestic
U
خانگی
domiciliary
U
خانگی
homelike
U
خانگی
homebred
U
خانگی
household
U
خانگی
home-made
<adj.>
U
خانگی
home like
U
خانگی
sparrows
U
گنجشگ خانگی
house party
U
مجالس خانگی
burion
U
سهره خانگی
Home appliances
U
لوازم خانگی
domestic fuel
U
سوخت خانگی
house-parties
U
مجالس خانگی
homing pigeons
U
کبوتر خانگی
home-brew
U
مشروبات خانگی
home brew
U
مشروبات خانگی
store room
U
انبار خانگی
store-room
U
انبار خانگی
store-rooms
U
انبار خانگی
lares and penates
U
بتهای خانگی
dishabille
U
جامه خانگی
sparrow
U
گنجشگ خانگی
domestic waste water
U
فاضلاب خانگی
mouse
U
موش خانگی
mouses
U
موش خانگی
cottage industries
U
کارگاه خانگی
cottage industries
U
فرآورد خانگی
cottage industry
U
کارگاه خانگی
homing pigeon
U
کبوتر خانگی
cottage industry
U
فرآورد خانگی
domestic consumption
U
مصرف خانگی
houseplant
U
گیاه خانگی
homespun
U
بافت خانگی
houseplants
U
گیاه خانگی
Calor Gas
U
گاز خانگی
home computer
U
کامپیوتر خانگی
home computers
U
کامپیوتر خانگی
gecko
U
مارمولک خانگی
home consumption
U
مصرف خانگی
home work
U
کار خانگی
homer
U
کبوتر خانگی
household economy
U
اقتصاد خانگی
house-party
U
مجالس خانگی
lar n
U
خدای خانگی
Home appliances
U
وسایل خانگی
firesides
U
زندگی خانگی
fireside
U
زندگی خانگی
linnet
U
سهره خانگی
hen
U
مرغ خانگی
hens
U
مرغ خانگی
homemade
U
خانگی خانه بافت
john barleycorn
U
مشروب الکلی خانگی
eight bit system
U
کامپیوتر خانگی کوچک
poultry
U
مرغ خانگی ماکیان
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
runt
U
کبوتر خانگی درشت کوتوله
jersey giant
U
نژاد ماکیان خانگی بزرگ
runts
U
کبوتر خانگی درشت کوتوله
minorca
U
مرغ خانگی سواحل مدیترانه
domesticity
U
زندگانی خانگی رام شدگی
giblet
U
احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
audio
U
و معمولاگ در کامپیوترهای خانگی استفاده میشود
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
Videotex
U
تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
an out match
U
مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
personal
U
ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
Most home helps prefer to live out.
U
بسیاری از کارگران خانگی ترجیح می دهند بیرون از خانه زندگی کنند .
compact
U
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacted
U
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacting
U
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
homes
U
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
home
U
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
compacts
U
مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacting
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compact
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
electronic
U
سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
compacted
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
compacts
U
نواز مغناطیسی که درون یک جعبه پلاستیکی استاندارد است که در کامپیوترهای خانگی برای ذخیره سازی به کار می رود
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
peignoir
U
قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
Viewdata
U
سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
MSX
U
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
edge
U
دوره
eras
U
دوره
cycles
U
دوره
era
U
دوره
terming
U
دوره
termed
U
دوره
one's d.
U
دوره
edges
U
دوره
cycle
U
دوره
peripheries
U
دوره
felloe
U
دوره
felly
U
دوره
rimless
U
بی دوره
compass
U
دوره
careers
U
دوره
phase
U
دوره
phased
U
دوره
instar
U
دوره
periphery
U
دوره
he has run his race
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
periodicity
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
contemporary
U
هم دوره
cycled
U
دوره
phases
U
دوره
outlines
U
دوره
careered
U
دوره
career
U
دوره
circuit
U
دوره
circuits
U
دوره
outline
U
دوره
epochs
U
دوره
epoch
U
دوره
set
U
دوره
stadia
U
دوره
sets
U
دوره
stadium
U
دوره
setting up
U
دوره
stadiums
U
دوره
outlining
U
دوره
session
U
دوره
sessions
U
دوره
period
U
دوره
careering
U
دوره
periods
U
دوره
outlined
U
دوره
rims
U
دوره
rim
U
دوره
rhythm
U
دوره
term
U
دوره
courses
U
: دوره
rhythms
U
دوره
reviewal
U
دوره
course
U
: دوره
coursed
U
: دوره
pools
U
دوره
pooled
U
دوره
pool
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
border
U
دوره
bordered
U
دوره
bordering
U
دوره
perimeter
U
دوره
perimeters
U
دوره
germinal period
U
دوره نوجنینی
budget period
U
دوره بودجه
contract period
U
دوره قرارداد
continous cycle
U
دوره بی وقفه
caird
U
دوره گرد
flux linking a turn
U
شاره دوره
biennium
U
دوره دوساله
duty cycle
U
دوره کار
fiscal year
U
دوره مالی
conducting period
U
دوره رسانایی
colportage
U
دوره گردی
cheap jack
U
دوره گرد
careers
U
دوره رسمی
crier
U
دوره گرد
blocking period
U
دوره وقفه
game cycle
U
دوره بازی
estrous cycle
U
دوره فحلی
perlim
U
دوره مقدماتی
elimination heat
U
دوره مقدماتی
electoral legislative term
U
دوره انتخابیه
duty factor
U
دوره کار
critical period
U
دوره شاخص
cycle time
U
زمان دوره
process
U
دوره عمل
adolescence
U
دوره جوانی
advance course
U
دوره عالی
fiscal years
U
دوره مالی
foreperiod
U
پیش دوره
basic course
U
دوره مقدماتی
action period
U
دوره کنش
advanced course
U
دوره عالی
critical period
U
دوره بحرانی
financial period
U
دوره مالی
fellyfelloe
U
دوره درندگی
processes
U
دوره عمل
retrace time
U
دوره بازگشت
the iron age
U
دوره بی رحمی
the rim of a wheel
U
دوره چرخ
tip circle
U
دوره نوک
to run over
U
دوره کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com