English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sniperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
snooperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
people sniffer U رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
rotameter U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
wine taster U جام شراب مخصوص نمونه گیری
rotometer U دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
fuller's earth U نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه
decoyed U هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoying U هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoys U هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
decoy U هدف مدل هدف مخصوص گول زدن رادارهای دشمن
micrometer caliper U پرگار مخصوص اندازه گیری اشیاء خیلی ریز
ferret U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets U هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
thieving paste U مایع مخصوص اغشتن شاغول اندازه گیری عمق مخزن ناو
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line U بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
galls U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall U حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
to triumph over the enemy U برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
radio countermeasures U اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
radio deception U گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
hitting U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit U اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejects U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
enemy alien U طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
reject U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting U عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
close up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups U نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with U اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
penetration U نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
roll back U به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
breaching U رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
espionage U جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
shadower U یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
close in security U برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
evasions U اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasion U اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
disorganised U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizing U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganizes U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising U به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track U تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
end on U سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
out flank U دور زدن جناح دشمن احاطه کردن جناح دشمن احاطه جناحی کردن
repelling U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repels U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repelled U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
repel U پس زدن دشمن عقب زدن دشمن
bogies U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
presbyopic U دوربین
cameras U دوربین
telescope U دوربین
opera glasses U دوربین
camera دوربین
telescopes U دوربین
far sighted U دوربین
far-sighted U دوربین
far seeing U دوربین
binocular U دوربین
long sighted U دوربین
night glass U دوربین شب
longsighted U دوربین
the penetration of a telescope U دوربین
security camera U دوربین نظارت
surveillance camera U دوربین نظارت
observation camera U دوربین نظارت
closed-circuit camera U دوربین نظارت
cross hair U خط داخل دوربین
the penetration of a telescope U قوه دوربین
metascope U دوربین تک چشمی
CCTV camera U دوربین نظارت
telescopy U فن استعمال دوربین
lens U عدسی دوربین
miniature camera U دوربین مینیاتوری
sight U دوربین دیدن
director sight U دوربین هادی
electron camera U دوربین الکترونی
television camera tube U دوربین تلویزیونی
pickup tube U دوربین تلویزیونی
camera tube U دوربین تلویزیونی
spyglass U دوربین کوچک
drawtube U لوله دوربین
reflex sight U دوربین منشوری
camera nadir U خط لولای دوربین
hypermetrope U ادم دوربین
sights U دوربین دیدن
closed-circuit camera U دوربین امنیتی
surveillance camera U دوربین امنیتی
security camera U دوربین امنیتی
observation camera U دوربین امنیتی
CCTV camera U دوربین امنیتی
elbow telescope U دوربین بازویی
computing sight U دوربین محاسب
telescope U دوربین نجومی
coarse sight U دوربین یدکی
camera-shy U بیزار از دوربین
box cameras U دوربین قوطی
reticle U عدسی دوربین
eye piece U عدسی سر دوربین
color camera U دوربین رنگی
kodak U دوربین عکاسی
field glass U دوربین صحرایی
box camera U دوربین قوطی
binocular U دوربین دوچشمی
gun sight U دوربین توپ
opticians U دوربین فروش
optician U دوربین فروش
vial U حباب دوربین
theodo;ite U دوربین مهندسی
telescopes U دوربین نجومی
binocular U دوربین دو چشم
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
sights U دوربین نشانه روی
telescopic alidade U عضاده دوربین دار
minicamera U دوربین خیلی کوچک
dumpy level U تراز دوربین دار
riflescope U دوربین روی تفنگ
vidicon U لوله دوربین عکاسی
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
line of collimation U خط تنظیم عدسی دوربین
spotting scope U دوربین روی سه پایه
macrometer U دوربین مسافت سنج
tachymeter U دوربین مسافت یاب
glass U ایینه شیشه دوربین
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
infrared viewer U دوربین دیدبانی شبانه
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
reticle U شبکه دوربین نجومی
sightings U دیدن از داخل دوربین
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
minicam U دوربین خیلی کوچک
reticle U تار موی دوربین
fixed reticle U عدسی ثابت دوربین
tacheometer U دوربین نقشه برداری
sight U دوربین نشانه روی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
snooper scope U دوربین تعقیب و دیدبانی
sighting U دیدن از داخل دوربین
camera window U دریچه دیافراگم دوربین
CCTV camera U دوربین مدار بسته
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
colminator U دوربین شاخص توپ
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
camera axis U محور دوربین عکاسی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
camera magazine U کاست فیلم دوربین
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com