English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
camera دوربین یا جعبه عکاسی
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
kodak U دوربین عکاسی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
camera axis U محور دوربین عکاسی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
The dilemma has no simple answers. U این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
boxy U جعبه مانند
glass U دستگاه ارتفاع سنج دوربین
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
childlike U ساده وبی الایش کودک مانند
aircraft arresting gear U جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
cist U [قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
miss distance scorer U دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
containers U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container U جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
stereocomparagraph U دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
eldograph U دستگاه تبدیل مقیاس نقشه مانند پانتوگراف
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
kymograph U دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
communication U مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
cross line U بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
kinematograph U دستگاه سینما دوربین سینما
antistatic mat U پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazines U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest U جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb> U کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless. U معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo U نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
he is second to none U دومی ندارد بالادست ندارد
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
box pass U جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit U جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
self adjusting U بخودی خود میزان شونده خود میزان
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
photogeny U عکاسی
photography U عکاسی
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
flashes U فلاش عکاسی
facsimiles U عکاسی رادیویی
filmed U فیلم عکاسی
film U فیلم عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
imagery U عکاسی هوایی
photographic scale U مقیاس عکاسی
flash U فلاش عکاسی
radiophoto U عکاسی رادیویی
photographic accessories U لوازم عکاسی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
flashed U فلاش عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
faxing U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
aerial photography U عکاسی هوائی
fax U عکاسی رادیویی
photochromy U عکاسی رنگی
photography U لوازم عکاسی
facsimile U عکاسی رادیویی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
photographic strip U باند عکاسی
flash photography U عکاسی شب بابرق
wirephoto U عکاسی رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
line of collimation U خط محور عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
dark room U تاریکخانه عکاسی
telephoto U عکاسی رادیویی
photoionization U یونش عکاسی
photographic U وابسته به عکاسی
shutterbug U عاشق عکاسی
heliochrome U عکاسی رنگی
flashlights U لامپ عکاسی
faxes U عکاسی رادیویی
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
to print out U چاپ کردن در عکاسی
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
image format U اندازه فیلم عکاسی
image format U اندازه شیشه عکاسی
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
fixer U دوای ثبوت عکاسی
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
telephotography U عکاسی از راه دور
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
photographically U از روی علم عکاسی
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
night glass U دوربین شب
the penetration of a telescope U دوربین
far seeing U دوربین
binocular U دوربین
far-sighted U دوربین
far sighted U دوربین
telescopes U دوربین
telescope U دوربین
cameras U دوربین
long sighted U دوربین
longsighted U دوربین
opera glasses U دوربین
camera دوربین
presbyopic U دوربین
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com