Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unregenerate
U
دوباره ساخته نشده
unregenerated
U
دوباره ساخته نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
rebuilds
U
چیز دوباره ساخته شده
rebuild
U
چیز دوباره ساخته شده
beige
U
پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
toft
U
محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
unpremediated
U
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
unobligated
U
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined
U
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked
U
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke
U
رام نشده سوقان گیری نشده
unborn
U
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unresolved
U
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked
U
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
unredeemed
U
جبران نشده سبک نشده
unsifted
U
الک نشده رسیدگی نشده
unsought
U
جستجو نشده کشف نشده
inconsummate
U
تکمیل نشده انجام نشده
undirected
U
رهبری نشده راهنمایی نشده
unset
U
جایگزین نشده جاانداخته نشده
irredenta
U
انجام نشده جبران نشده
untried
U
امتحان نشده محاکمه نشده
uncharged
U
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked
U
خواسته نشده پرسیده نشده
unintended saving
U
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
incomplete
U
انجام نشده پر نشده
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
framed
U
ساخته
wrought
U
ساخته
pucka
U
ساخته شده
soi disant
U
خود ساخته
officinal
U
ساخته واماده
self formed
U
خود ساخته
paved ford
U
گدار ساخته
prefabricate
U
پیش ساخته
precast
U
پیش ساخته
pukka
U
ساخته شده
ruled surface
U
سطح خط ساخته
made
U
ساخته شده
simulated
U
شبیه ساخته
prefabs
U
پیش ساخته
prefab
U
پیش ساخته
bamboo
U
ساخته شده از نی
immature
U
نیم ساخته
bamboos
U
ساخته شده از نی
self made
U
خود ساخته
self-made
U
خود ساخته
self constituted
U
خود ساخته
artificalism
U
ساخته پنداری
fecit
U
ساخته است
manufactured head
U
سر ساخته شده
makable
U
ساخته شدنی
it is made
U
ساخته میشود
irowork
U
اهن ساخته
i do not have it in me
U
از من ساخته نیست
prefabricated
U
پیش ساخته
haniwork
U
دست ساخته
hand made
U
ساخته دست
man-made
U
ساخته دست انسان
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
wolframic
U
ساخته شده ازتنگستن
teacher made test
U
ازمون معلم ساخته
blueprint
U
نقشه پیش ساخته
blueprints
U
نقشه پیش ساخته
man made
U
ساخته دست انسان
tubular
U
ساخته شده ازلوله
synthetic tar
U
قطران باز ساخته
stanchion
U
ستون پیش ساخته
it is made
U
ساخته شده است
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
built up beam
U
تیر ساخته شده
high wrought
U
با استادی ساخته شده
build up beam
U
تیر ساخته شده
heparin
U
که در کبد ساخته میشود
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
india rubbers
U
ساخته شده از لاستیک
marmoreal
U
ساخته شده از مرمر
marmorean
U
ساخته شده از مرمر
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
india rubber
U
ساخته شده از لاستیک
pre fabricated
U
پیش ساخته شده
pre cast concrete
U
بتن پیش ساخته
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
modular design
U
مدل پیش ساخته
Who has composed this tune?
U
این آهنگ راکی ساخته ؟
pinwale
U
ساخته شده ازالیاف باریک
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
slatted
U
ساخته شده از تکههای باریک
wooden
U
از چوب ساخته شده خشن
reed
U
قصب ساخته شده ازنی
home-made
<adj.>
U
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
herbal
U
ساخته شده از علف وگیاه
whole wheat
U
ساخته شده از گندم ساییده
boxes are made of wood
U
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
plate girder
U
تیر ساخته شده از تسمه
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
piragua
U
ساخته شده ازتنه درخت
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
icehouse
U
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
half timber
U
ساخته شده از الوار کوتاه
gimmal
U
ساخته شده از حلقههای تودرتو
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
fictile
U
فرف سفالی ساخته شده از گل
ice crete
U
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
broadloom
U
ساخته شده درکارگاه وسیع
spar bridge
U
پل ساخته شده ازگرده چوب
alligator
U
ساخته شده ازپوست تمساح
alligators
U
ساخته شده ازپوست تمساح
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
waxen
U
ساخته شده از موم مومی شکل
oaken
U
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
Is there anything I can do to help?
U
آیا کاری از دست من ساخته است ؟
He is cut out for it ( this job ).
U
برای اینکار ساخته شده است
hand made brick
U
اجر ساخته شده با قالب دستی
Ethiopian architecture
U
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
on chip
U
مدار ساخته شده روی یک قطعه
paisley
U
ساخته شده از پشم نرم کشمیری
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
orthogonal
U
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
site concrete
U
بتنی که در پای کار ساخته شود
gyle
U
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
twice laid
U
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
originals
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
original
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
alpaca
U
پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
technology
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
shack
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
shacks
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
technologies
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
nitrosulphuric
U
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
fibre ribbon
U
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
duett
U
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
corniche
U
جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
durn
U
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
prototype
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
viaducts
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
hydro
U
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
prototypes
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
custom-built
U
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
There is nothing I can do about it.
U
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
Golden House
U
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
viaduct
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
widdy
U
طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
stationery
U
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
bulk head
U
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
manchet
U
قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
fulham
U
طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
glyptal
U
رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
guard rail
U
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
yacht rope
U
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
greek fire
U
ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
products
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
Liberty
U
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
laced valley
U
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
dos
U
سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
mosfet
U
ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
gopher wood
U
چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
meerschaum
U
هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
billycock
U
نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
Industrialized building
U
[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
checked
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
joint filler
U
نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
india paper
U
کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
an iconic statue
U
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
checks
U
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com