Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
resurface
U
دوباره روکاری کردن
resurfaced
U
دوباره روکاری کردن
resurfaces
U
دوباره روکاری کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reface
U
روکاری کردن
refinish
U
روکاری تازه کردن
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
face work
U
روکاری
surfacing
U
روکاری
face-work
U
روکاری
facing
U
روکاری
seal coat
U
روکاری
sealing coat
U
روکاری سیاه
brick veneer
U
روکاری اجری
hard finish
U
روکاری زبر
bituminous facing
U
روکاری قیری
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
tempering (metallurgy)
U
بازپخت
[سخت گردانی]
[دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن]
[فلز کاری]
revamp
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamping
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamped
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamps
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
relay
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relayed
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
relays
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
refresh
U
دوباره پر کردن
refreshes
U
دوباره پر کردن
refilling
U
دوباره پر کردن
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
refills
U
دوباره پر کردن
replenished
U
دوباره پر کردن
replenishes
U
دوباره پر کردن
refreshed
U
دوباره پر کردن
replenish
U
دوباره پر کردن
refilled
U
دوباره پر کردن
refill
U
دوباره پر کردن
replenishing
U
دوباره پر کردن
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
reproduces
U
دوباره چاپ کردن
redevelop
U
دوباره پیشرفته کردن
regain
U
دوباره تصرف کردن
rescheduled
U
دوباره برنامهریزی کردن
redeveloped
U
دوباره پیشرفته کردن
rephrasing
U
دوباره عبارتبندی کردن
redistributing
U
دوباره پخش کردن
reschedule
U
دوباره برنامهریزی کردن
reappraising
U
دوباره ارزیابی کردن
reliving
U
دوباره تجربه کردن
reappraises
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraised
U
دوباره ارزیابی کردن
revalidate
U
دوباره پادار کردن
regaining
U
دوباره تصرف کردن
reappraise
U
دوباره ارزیابی کردن
rephrases
U
دوباره عبارتبندی کردن
redeveloping
U
دوباره پیشرفته کردن
redistributes
U
دوباره پخش کردن
relive
U
دوباره تجربه کردن
reproduce
U
دوباره چاپ کردن
redistributed
U
دوباره پخش کردن
regained
U
دوباره تصرف کردن
redistribute
U
دوباره پخش کردن
relived
U
دوباره تجربه کردن
relives
U
دوباره تجربه کردن
redevelops
U
دوباره پیشرفته کردن
oversrike
U
دوباره چاپ کردن
rephrase
U
دوباره عبارتبندی کردن
reproduced
U
دوباره چاپ کردن
remarry
U
دوباره عروسی کردن
rephrased
U
دوباره عبارتبندی کردن
remarries
U
دوباره عروسی کردن
remarried
U
دوباره عروسی کردن
reproducing
U
دوباره چاپ کردن
reschedules
U
دوباره برنامهریزی کردن
reexamine
U
دوباره امتحان کردن
remonetize
U
دوباره رایج کردن
recompose
U
دوباره انشاء کردن
recommit
U
دوباره زندان کردن
renegotiate
U
دوباره مذاکره کردن
reoccupy
U
دوباره اغاز کردن
retaking
U
دوباره تسخیر کردن
reorder
U
دوباره مرتب کردن
recalculate
U
دوباره حساب کردن
rebind
U
دوباره صحافی کردن
reasure
U
دوباره بیمه کردن
reassociate
U
دوباره معاشرت کردن
reassociate
U
دوباره متحد کردن
reinterpret
U
دوباره تفسیر کردن
reinsure
U
دوباره بیمه کردن
reinstall
U
دوباره برقرار کردن
reengage
U
دوباره استخدام کردن
reemploy
U
دوباره استخدام کردن
reforge
U
دوباره جعل کردن
rewiring
U
دوباره سیمکشی کردن
revising
U
دوباره چاپ کردن
rewires
U
دوباره سیمکشی کردن
rejuveoize
U
دوباره جوان کردن
revises
U
دوباره چاپ کردن
rewired
U
دوباره سیمکشی کردن
redeliver
U
دوباره مستخلص کردن
revise
U
دوباره چاپ کردن
reimport
U
دوباره وارد کردن
retakes
U
دوباره تسخیر کردن
re strain
U
دوباره صاف کردن
retransmit
U
دوباره مخابره کردن
retrocede
U
دوباره واگذار کردن
retake
U
دوباره تسخیر کردن
rewake
U
دوباره بیدار کردن
rewire
U
دوباره سیمکشی کردن
reorganizing
U
دوباره متشکل کردن
reorganizes
U
دوباره متشکل کردن
reorganize
U
دوباره متشکل کردن
reorganising
U
دوباره متشکل کردن
reorganises
U
دوباره متشکل کردن
reorganised
U
دوباره متشکل کردن
rescheduling
U
دوباره برنامهریزی کردن
retranslate
U
دوباره ترجمه کردن
reuse
U
دوباره استفاده کردن
retry
U
دوباره ازمایش کردن
re sort
U
دوباره جور کردن
re paving
U
دوباره فرش کردن
republish
U
دوباره چاپ کردن
republish
U
دوباره منتشر کردن
re form
U
دوباره درست کردن
retaken
U
دوباره تسخیر کردن
re export
U
دوباره صادر کردن
re establish
U
دوباره تاسیس کردن
re establish
U
دوباره برپا کردن
resorb
U
دوباره جذب کردن
restart
U
روشن کردن دوباره
retry
U
دوباره محاکمه کردن
regains
U
دوباره تصرف کردن
reorganized
U
دوباره متشکل کردن
redefine
U
دوباره تعریف کردن
reactivate
U
دوباره فعال کردن
redefined
U
دوباره تعریف کردن
revisit
U
دوباره ملاقات کردن
revisited
U
دوباره ملاقات کردن
recondition
U
دوباره درست کردن
redefines
U
دوباره تعریف کردن
cold start
U
دوباره روشن کردن
redefining
U
دوباره تعریف کردن
revisiting
U
دوباره ملاقات کردن
redirects
U
دوباره راهنمایی کردن
redirecting
U
دوباره راهنمایی کردن
reinstating
U
دوباره برقرار کردن
reactivated
U
دوباره فعال کردن
recollect
U
دوباره جمع کردن
recollected
U
دوباره جمع کردن
recollecting
U
دوباره جمع کردن
recollects
U
دوباره جمع کردن
regarding
U
دوباره تسطیح کردن
reopens
U
دوباره باز کردن
reopening
U
دوباره باز کردن
reopened
U
دوباره باز کردن
reopen
U
دوباره باز کردن
reinstate
U
دوباره برقرار کردن
reactivating
U
دوباره فعال کردن
reactivates
U
دوباره فعال کردن
reinstates
U
دوباره برقرار کردن
revisits
U
دوباره ملاقات کردن
redirected
U
دوباره راهنمایی کردن
reconditioned
U
دوباره درست کردن
re-examines
U
دوباره بازپرسی کردن
re-examining
U
دوباره بازپرسی کردن
revalue
U
دوباره ارزیابی کردن
reinstated
U
دوباره برقرار کردن
revalued
U
دوباره ارزیابی کردن
redirect
U
دوباره راهنمایی کردن
revalues
U
دوباره ارزیابی کردن
revaluing
U
دوباره ارزیابی کردن
back fill
U
عمل دوباره پر کردن
rebuilds
U
دوباره ساختمان کردن
rebuild
U
دوباره ساختمان کردن
re-examined
U
دوباره بازپرسی کردن
rejuvenates
U
دوباره جوان کردن
rejuvenating
U
دوباره جوان کردن
rejuvenate
U
دوباره جوان کردن
rejuvenated
U
دوباره جوان کردن
re examine
U
دوباره بازپرسی کردن
re-examine
U
دوباره بازپرسی کردن
reconditions
U
دوباره درست کردن
repair
U
جبران کردن دوباره دایر کردن
repaired
U
جبران کردن دوباره دایر کردن
remounts
U
برگشتن دوباره سوار کردن
to pick up
U
فراگرفتن دوباره پیدا کردن
rallied
U
دوباره جمع اوری کردن
after hardening
U
دوباره سخت کردن پلاستیک
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...