Perdic | دهدهی فشرده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	packed decimal U	دهدهی فشرده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	decimal U	کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
	decimals U	کلید وارد کردن اعداد دهدهی با استفاده از پردازنده لغت که نقاط دهدهی آن به صورت عمودی قرار گرفته اند
	self- U	فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
	congested U	فشرده انباشته شده بهم فشرده
	Intel U	فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	turbojet U	توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
	companding U	دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
	n-key rollover	[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
	decimal code U	کد دهدهی
	decimals U	دهدهی
	decimal U	دهدهی
	decimal system U	سیستم دهدهی
	complement U	مکمل دهدهی
	nine's complement U	مکمل دهدهی
	complementing U	مکمل دهدهی
	complements U	مکمل دهدهی
	decimal coinage U	مسکوکات دهدهی
	decimal notation U	نمادسازی دهدهی
	decimal digit U	رقم دهدهی
	decimal number U	عدد دهدهی
	complemented U	مکمل دهدهی
	decimal numeral U	رقم دهدهی
	decimalization U	تبدیل به سیستم دهدهی
	k U	0001 در نمایش دهدهی
	decimal to binary conversion U	تبدیل دهدهی به دودوئی
	decimal digit U	ارقام دستگاه دهدهی
	decade U	دوره ده ساله دهدهی
	decimal number system U	سیستم اعداد دهدهی
	decimal notation U	نشان گذاری دهدهی
	binary to decimal conversion U	تبدیل دودوئی به دهدهی
	repeating decimal number U	عدد دهدهی تکراری
	decimals U	رقم دهدهی اعشاری
	decimal U	رقم دهدهی اعشاری
	coded decimal U	رقم دهدهی رمزی
	decades U	دوره ده ساله دهدهی
	binary coded decimal U	دهدهی به رمز دودویی
	decimal to hexadecimal conversion U	تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
	decimal to octal conversion U	تبدیل دهدهی به هشت هشتی
	coded decimal number U	عدد دهدهی کدگذاری شده
	decimalize U	تبدیل کردن به سیستم دهدهی
	dewey decimal U	رده بندی دهدهی دیویی
	b U	ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
	pack U	دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
	natural U	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
	naturals U	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
	cyclic U	کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
	asterisks U	پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
	asterisk U	پر کردن محل دهدهی خالی با علامت *
	packs U	دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
	decimal U	ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
	decimals U	ریاضیات و نمایش اعداد با استفاده از سیستم دهدهی
	double dabble U	روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
	redundant code U	یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
	bcd U	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
	ten's complement U	عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
	k U	به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
	intensive U	فشرده
	compressive U	فشرده
	strained U	فشرده
	compressed U	فشرده
	condensed U	فشرده
	squeeze U	فشرده
	squeezed U	فشرده
	squeezes U	فشرده
	squeezing U	فشرده
	congested U	در هم فشرده
	condensed U	به هم فشرده
	keypad U	وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد
	tabbing U	تنظیم یک ستون از اعداد به طوری که نقاط دهدهی عمودی قرار گرفته اند
	compactions U	فشرده سازی
	compressed air U	هوای فشرده
	compressed file U	فایل فشرده
	repressed brick U	اجر فشرده
	condensed type U	نوع فشرده
	compressing U	هم فشرده کردن
	condensed type U	چاپ فشرده
	compresses U	هم فشرده کردن
	compress U	هم فشرده کردن
	seried U	بهم فشرده
	steel aloy U	فولاد فشرده
	compact section U	مقطع فشرده
	alloy steel U	فولاد فشرده
	cast iron U	فولاد فشرده
	cast up U	فشرده کردن
	condensive load U	بار فشرده
	coarctate U	بهم فشرده
	succinct U	مجمل فشرده
	pack U	فشرده سازی
	packs U	فشرده سازی
	ice crete U	بتون فشرده
	compact disk U	دیسک فشرده
	packing U	فشرده سازی
	package program U	برنامه فشرده
	mass practice U	تمرین فشرده
	crushed <adj.> <past-p.> U	فشرده شده
	concise U	لب گو فشرده ومختصر
	lasers U	دیسک فشرده
	laser U	دیسک فشرده
	incompressible U	فشرده نشدنی
	massively U	گنده فشرده
	massive U	گنده فشرده
	fasciated U	بهم فشرده
	press board U	مقوای فشرده
	dice U	رقابت فشرده
	diced U	رقابت فشرده
	dices U	رقابت فشرده
	compaction U	فشرده سازی
	dicing U	رقابت فشرده
	depressed U	فشرده شدن
	press part U	بخش فشرده
	fox U	شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
	foxes U	شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
	foxing U	شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
	packs U	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
	pack U	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
	numeric keypad U	یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
	caisson foundation U	پی سازی با هوای فشرده
	forced alternating current U	جریان متناوب فشرده
	packed snow U	برف فشرده شده
	CD DA U	روی دیسک فشرده
	die pressed part U	بخش فشرده حدیدهای
	compander U	فشرده و نافشرده کننده
	packed decimal U	عدد اعشاری فشرده
	decompress U	ناهم فشرده کردن
	prestressed concrete U	بتن پیش فشرده
	laminated plastic material U	ماده فشرده متورق
	condensed structural formula U	فرمول ساختاری فشرده
	packing density U	تراکم فشرده سازی
	repressed brick U	اجر فشرده شده
	principal types of foot	فشرده کننده آب سنگین
	CD audio U	روی دیسک فشرده
	presses U	تاکتیک دفاعی فشرده
	pinch effect U	اثر فشرده سازی
	compacting U	جمع وجور فشرده
	compacting U	بهم فشرده خلاصه
	compacts U	جمع وجور فشرده
	compacts U	بهم فشرده خلاصه
	compact U	جمع وجور فشرده
	massive U	ساختمان فشرده ماسیو
	massively U	ساختمان فشرده ماسیو
	compacted U	بهم فشرده خلاصه
	compacted U	جمع وجور فشرده
	bumped U	بار فشرده شده
	compact U	بهم فشرده خلاصه
	air compressor U	هوای فشرده ساز
	press U	تاکتیک دفاعی فشرده
	CDs U	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
	discs U	مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
	disc U	مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
	image U	فشرده سایز داده یک تصویر
	images U	فشرده سایز داده یک تصویر
	CD U	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
	compacting U	روی دیسک فشرده را میدهد
	compacts U	روی دیسک فشرده را میدهد
	compacted U	روی دیسک فشرده را میدهد
	fractal U	روش فشرده سازی تصاویر
	compact U	روی دیسک فشرده را میدهد
	compaction U	فشرده سازی متراکم کردن
	A crash language course . U	دوره فشرده آموزش زبان
	mode U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	modes U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	air lift U	دستگاه ابکش با هوای فشرده
	excesses U	کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
	excess U	کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
	to swot [British E] for an exam U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	to cram U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	discrete U	الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
	file compression utility U	برنامه کمکی فشرده کردن فایل
	to mug up [British E] for an exam U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	international file format U	استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
	compressing U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compress U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compresses U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	decimal U	نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
	binary coded decimal U	سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
	decimals U	نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
	photo finish U	استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
	IFF U	استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
	pneumatic U	پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
	asymmetric video compression U	استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
	phalanxes U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	pneumatic disatch U	بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
	phalanx U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	CSLIP U	گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
	compressors U	برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
	compressor U	برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
	e U	عدد در مبنای شانزده معادل عدد دهدهی 14
	reduces U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	pictures U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
	CD E U	فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
	pictured U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
	picture U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
	reducing U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	CDs U	جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
	CD I U	این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
	decompression U	تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
	CD U	جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
	CD quality U	چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد