Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
untouched
U
دست نخورده دست نزده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
undisturbed sample
U
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
unlit
<adj.>
U
روشن نشده
[به آتش نزده]
unbeaten
U
ضرب نخورده
virginal
U
دست نخورده
intemerate
U
دست نخورده
unvarnished
U
جلا نخورده
unshod
U
نعل نخورده
safest
U
صدمه نخورده
safes
U
صدمه نخورده
safer
U
صدمه نخورده
safe
U
صدمه نخورده
unruffled
U
چین نخورده
intact
U
دست نخورده
virgin
U
دست نخورده
virgins
U
دست نخورده
unheard
U
بگوش نخورده غیرمسموع
entirety
U
چیزدرست ودست نخورده
whole
U
دست نخورده کامل
virgin medium
U
واسطه دست نخورده
entire
U
دست نخورده بی عیب
pristine
U
طبیعی ودست نخورده
He returned the money intact.
U
پول را دست نخورده پ؟ داد
monofilament
U
تاریا رشته واحدتاب نخورده
unbeaten
U
شکست نخورده مغلوب نشده
It remained intact.
U
سالم ودست نخورده باقی مانده
monofil
U
تاریا رشته واحد تاب نخورده
creaking
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creak
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
to leave everything as it is
[not to change anything]
U
رسوم قدیمی را ثابت
[دست نخورده]
نگه داشتن
I havent had a bit sine morning .
U
از صبح تاحالایک لقمه دهانم نگذاشتم ( چیزی نخورده ام )
creaks
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
desert
U
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com