Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
automatic bar machine
U
دستگاه میله دار خودکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
robot
U
دستگاه خودکار
robots
U
دستگاه خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
automatic machine
U
دستگاه خودکار
automatic
U
دستگاه خودکار
automatic sawing machine
U
دستگاه اره خودکار
automatic screw machine
U
دستگاه پیچ خودکار
industrial robot
U
دستگاه خودکار صنعتی
automatic boring machine
U
دستگاه درل خودکار
automatic drilling machine
U
دستگاه درل خودکار
automatic milling machine
U
دستگاه فرز خودکار
automatic punching machine
U
دستگاه منگنه خودکار
four spindle automatic machine
U
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
automatic welding machine
U
دستگاه جوشکاری خودکار
ground controled approach
U
دستگاه تقرب خودکار
fully automatic machine
U
دستگاه تماما"خودکار
automation
U
دستگاه تنظیم خودکار
eyelesi
U
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
eight spindle automatic machine
U
دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
sampling servo
U
دستگاه نمونه گیری خودکار
governors
U
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
autonomic
U
منسوب به دستگاه عصبی خودکار
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
governor
U
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
automatic forming machine
U
دستگاه قالب بندی خودکار
automatic pilots
U
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilot
U
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
bar mill
U
دستگاه نورد میله گرد
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
mach trim compensator
U
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
detector crayon
U
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
automating
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
U
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
jarred
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jar
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars
U
این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
transpondor
U
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transponder
U
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
cards
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
controlled stick steering
U
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
automatic error correction
U
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
tenpin
U
میله بطری شکل مخصوص بازی 01 میله بولینگ
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
double wood
U
ماندن یک میله بولینگ پشت میله دیگر
feints
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feinted
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
feint
U
حرکت از میله بالا به میله پایین
submachinegun
U
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatics
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic
U
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check
U
کنترل خودکار بررسی خودکار
autoloader
U
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic pilots
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
U
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
shafts
U
میله ستون میله چاه
shaft
U
میله ستون میله چاه
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
U
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
link encryption
U
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
U
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
automaticity
U
خودکار
autonomic
U
خودکار
automatous
U
خودکار
automotive
U
خودکار
auyomated
U
خودکار
unattended
U
خودکار
self acting
U
خودکار
automatic pipet
U
پی پت خودکار
preset
U
خودکار
self-starter
U
خودکار
self-starters
U
خودکار
unmanned
U
خودکار
automatic
U
خودکار
pen
U
خودکار
ballpoint pens
U
خودکار ها
automatics
U
خودکار
ballpens
U
خودکار ها
ball pens
U
خودکار ها
ballpoints
U
خودکار ها
mechnical
U
خودکار
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
automatic treatment
U
تسویه خودکار
automatic aiming
U
تعقیب خودکار
automatic tuning
U
میزانساز خودکار
automatically
U
بطور خودکار
automatic tracking
U
تعقیب خودکار
autotrack
U
تعقیب خودکار
automated office
U
دفتر خودکار
automatic steering device
U
سکان خودکار
automaton
U
ماشین خودکار
semiautomatic
U
نیمه خودکار
auto starter
U
استارت خودکار
automatic telephone
U
تلفن خودکار
automatic record changer
U
گرام خودکار
self test
U
ازمایش خودکار
automatic telephone system
U
تلفن خودکار
autofeather
U
فدر خودکار
self loading
U
پرشونده خودکار
autogenous welding
U
جوشکاری خودکار
automatic throttle
U
ساسات خودکار
automatic testing
U
ازمایش خودکار
automatic titrator
U
تیترکننده خودکار
self destroying
U
منفجرشونده خودکار
automatic control
U
کنترل خودکار
automatic drop
U
اتصال خودکار
automatic cutout
U
قطع خودکار
systematic
U
خودکار سیستماتیک
automatic fire
U
اتش خودکار
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
automatic flasher
U
چشمکزن خودکار
automatic focusing
U
تمرکز خودکار
mechanically
U
بطور خودکار
automatic controller
U
مراقب خودکار
automatic door switch
U
کلید خودکار در
door switch
U
کلید خودکار در
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
mechanical sawmill
U
اره خودکار
automatic circuit breaker
U
مدارشکن خودکار
automatons
U
ماشین خودکار
automatic check
U
ازمایش خودکار
automatic interrupt
U
قطع خودکار
automatic check
U
مقابله خودکار
semi automatic
U
نیم خودکار
automatic rifle
U
توپ خودکار
automating
U
خودکار کردن
automatic bass compensation
U
بمرسان خودکار
automates
U
خودکار کردن
automatic balance
U
ترازوی خودکار
automated
U
خودکار کردن
automatic rifle
U
تفنگ خودکار
automatic behavior
U
رفتار خودکار
automatic interrupt
U
وقفه خودکار
automation
U
اتوماسیون خودکار
automatic carriage
U
تعویض خودکار
automation
U
خودکار سازی
automation
U
خودکار کردن
automatic loader
U
بارکن خودکار
automatic buret
U
بورت خودکار
automatic mechanism
U
مکانیزم خودکار
automatic regulation
U
تنظیم خودکار
automate
U
خودکار کردن
player piano
U
پیانو خودکار
flashguns
U
فلاش خودکار
cutout
U
فیوز خودکار
crane track
U
جرثقیل خودکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com