English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
peripheral U دستگاه جانبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
strobe U سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
spool U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools U Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
driver U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
drivers U یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
device driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
double buffering U روش انتقال اطلاعات میان کامپیوتر و دستگاه جانبی میانگیر مضاعف
miniperipheral U دستگاه جانبی کوچک
oem U Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
sbc U RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
Other Matches
expansion interface U حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
bells and whistles U خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
sidelap U بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
peripheral U مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
wait state U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
power down U خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
fall-out [side effect] U عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
by-effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction U عوارض جانبی [اثر جانبی]
byeffect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
spillover effect U عوارض جانبی [اثر جانبی]
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
flank observation U دیدبانی جانبی دیدبانی از دیدگاه جانبی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
contour line U خط جانبی
bilateral U دو جانبی
byeffect U اثر جانبی
secondary effect U اثر جانبی
accessory U جانبی
adverse reaction U اثر جانبی
by-effect U اثر جانبی
fall-out [side effect] U اثر جانبی
spillover effect U اثر جانبی
lateral U جانبی
sidelong U جانبی
laterad U جانبی
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
by-effects U اثرهای جانبی
device U وسیله جانبی
side effects U اثرهای جانبی
oblique fire U اتش جانبی
spillover effects U اثرهای جانبی
devices U وسیله جانبی
side-effect U نتیجه جانبی
end gable U نمای جانبی
ventrolateral U بطنی و جانبی
byeffects U اثرهای جانبی
laterality U برتری جانبی
lateral dominance U برتری جانبی
lateral dispersion U پراکندگی جانبی
lateral control U کنترل جانبی
secondary effects U اثرهای جانبی
adverse reactions U آثار جانبی
side circuit U مدار جانبی
peripherals U دستگاههای جانبی
accessory U وسیله جانبی
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
byeffect U عوارض جانبی
ancillary equipment U وسیله جانبی
dorsolateral U پشتی و جانبی
spillover effects U آثار جانبی
sideways sum U مجموع جانبی
cross wind U باد جانبی
by-effects U آثار جانبی
sideband U باندهای جانبی
lateral buckling U کمانکش جانبی
byeffects U آثار جانبی
secondary effects U آثار جانبی
side effect U اثر جانبی
side-effect U اثر جانبی
side effects U آثار جانبی
trilaterality U حالت سه جانبی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
lateral inversion U معکوس جانبی
secondary effect U نتیجه جانبی
flank speed U سرعت جانبی
spillover effect U نتیجه جانبی
unit U وسیله جانبی
input/output U وسیله جانبی
side group U گروه جانبی
sidelooking airborne radar U رادار جانبی
lateral yield U له شدگی جانبی
lateral surface U سطح جانبی
lateral pressure U فشار جانبی
lateral shifts U تغییرات جانبی
side chain U زنجیر جانبی
lateral shifts U حرکت جانبی
side friction U اصطکاک جانبی
side-effects U نتیجه جانبی
aisle U جانبی صحن
lateral load U بار جانبی
fall-out [side effect] U نتیجه جانبی
i/o U وسیله جانبی
byeffect U نتیجه جانبی
by-effect U نتیجه جانبی
side effect U نتیجه جانبی
aisles U جانبی صحن
adverse reaction U نتیجه جانبی
side view U نمای جانبی
adverse reactions U اثرهای جانبی
lateral fissure U شیار جانبی
marginal bund U خاکریز جانبی
units U وسیله جانبی
side-effects U اثر جانبی
side reaction U واکنش جانبی
wing wall U دیواره جانبی
processor U پردازنده جانبی مخصوص
crab U حرکت جانبی ناو
diaschisis U کارکرد پریشی جانبی
side-effects U اثرجانبی نتیجه جانبی
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
side effect U اثرجانبی نتیجه جانبی
crabs U حرکت جانبی ناو
girthed area U سطح جانبی [ریاضی]
notch piers U پایههای جانبی سرریز
ventrolateral U درقسمت جانبی شکم
side chain substitution U استخلاف در زنجیر جانبی
sidelobe U بیم جانبی رادار
angle of sideslip U زاویه لغزش جانبی
lateral-adjustment lever سطح تنظیم جانبی
lateral support U تکیه گاه جانبی
lateral magnifying power U درشت نمایی جانبی
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
side tone U صدای جانبی گوشی
sidelooking airborne radar U رادار با دید جانبی
side-effect U اثرجانبی نتیجه جانبی
sides way U تغییر مکان جانبی
peripheral controller U کنترل کننده جانبی
angle of sideslip U زاویه انحراف جانبی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
side overlap U پوشش جانبی عکس هوایی
profiled U برش عمودی تصویر جانبی
profile U برش عمودی تصویر جانبی
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
vestigial sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
asymmetrical sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
sidepiece U قطعه کناری بخش جانبی
sculpture in the round U پیکره سازی همه جانبی
profiles U برش عمودی تصویر جانبی
lateral strain U تغییر شکل نسبی جانبی
profiling U برش عمودی تصویر جانبی
shorter U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
lateral gain U پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
sidelobe U ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
poll U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
polls U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
interrupt U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
interrupting U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
sub- U کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
polled U بیان وضعیت وسیله جانبی در شبکه
interrupts U حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
computer interface unit U وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
bells and whistles U صدا ودستگاههای جانبی بیشتراست نواوری
B: U بیان کننده دیسک درایو جانبی
processor U پردازندهای که از حافظه جانبی استفاده میکند
shortest U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
lateral deflection of beam U تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
short U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
failures U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
failure U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com