English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cardiograph U دستگاه ثبت ضربان قلب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pacemaker U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers U دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
electrocardiograph U دستگاه برقی ضربان نگارقلب تپش نگار
Other Matches
pulse repetition U تجدید ضربان پی امد ضربان
surge U ضربان
ictus U ضربان
throbbing U ضربان
fitch U ضربان
ticktack U ضربان
tictac U ضربان
pulsation U ضربان
throb U ضربان
pulsed U ضربان
beats U ضربان
beat U ضربان
throbbed U ضربان
sphygmus U ضربان
throbs U ضربان
pulse U ضربان
surged U ضربان
surges U ضربان
baet U ضربان
data pulse U ضربان داده
heart beat U ضربان قلب
heart rate U ضربان قلب
heartbeat U ضربان قلب
voltage impluse U ضربان ولتاژ
impluse frequency U فرکانس ضربان
heartbeats U ضربان قلب
pant U ضربان داشتن
impluse meter U ضربان سنج
panted U ضربان داشتن
panted U ضربان تپش
beat U ضربان نبض
beat frequency U فرکانس ضربان
beats U ضربان نبض
pulsation U ضربان ستارهای
pulse repetition U تکرار ضربان
pant U ضربان تپش
pulsing U ضربان امواج
arrhythmic U نامنظمی ضربان نبض
acrotism U فقدان ضربان یا تپش
extrasystole U ضربان اضافی قلب
stethoscope U گوشی ضربان سنج
pitter-patter U چک چک باران و غیره ضربان
pitter patter U چک چک باران و غیره ضربان
stethoscopes U گوشی ضربان سنج
pulsating star U ستاره ضربان دار
to skip [heartbeat] U انداختن یک تپش [ضربان قلب]
tricrotic U ضربان نبض بطورسه ضربهای
My heartbeat is even . U ضربان قلبم منظم است
electrocardiogram U ثبت ضربان قلب بوسیله برق
beats U تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
to skip [heartbeat] U حذف کردن یک تپش [ضربان قلب]
pit a pat U با ضربات تند و متوالی درحال ضربان
beat U تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
eurythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurhythmy U ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
tricrotism U نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
teams U یک دستگاه
plant U دستگاه
nervous systems U دستگاه پی
nervous system U دستگاه پی
instrument U دستگاه
utensils U دستگاه
apparatus U دستگاه
team U یک دستگاه
utensil U دستگاه
appurtenance U دستگاه
plants U دستگاه
system U دستگاه
devices U دستگاه
systems U دستگاه
organ system U دستگاه
device U دستگاه
machined U دستگاه
installations U دستگاه
unit U یک دستگاه
unit U دستگاه
mechanisms U دستگاه
appliance U دستگاه
machine U دستگاه
appliances U دستگاه
device code U کد دستگاه
mechanism U دستگاه
sets U دستگاه
set U دستگاه
equipment U دستگاه
units U دستگاه
installation U دستگاه
machines U دستگاه
units U یک دستگاه
setting up U دستگاه
device flag U پرچم دستگاه
device independence U استقلال دستگاه
device independence U مستقل از دستگاه
device status U وضعیت دستگاه
appendage U دستگاه فرعی
apparatus U الت دستگاه
device name U نام دستگاه
device number U شماره دستگاه
guns U دستگاه تزریق
rivet gun U دستگاه پرچ
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
receiving set U دستگاه گیرنده
illuminator U دستگاه روشنایی
hexagonal system U دستگاه شش گوشهای
cyclostat U دستگاه چرخش
cyclon U دستگاه غبارگیر
rail cambering machine U دستگاه ریل خم کن
honing machine U دستگاه سنگ
crystal system U دستگاه بلور
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
device dependent U وابسته به دستگاه
recording instrument U دستگاه ضبط
recording instrument U دستگاه ثبات
device driver U محرک دستگاه
respiratory system U دستگاه تنفسی
device cluster U گروه دستگاه
giorgi system U دستگاه جورجی
dedicated device U دستگاه اختصاصی
reference frame U دستگاه مقایسهای
power plant U دستگاه تولیدنیروی
recuperator U دستگاه عاید
power plants U دستگاه تولیدنیروی
identification of friend from foe U دستگاه تشخیص
symbolic device U دستگاه سمبلیک
electric machine U دستگاه برقی
automatic U دستگاه خودکار
automatics U دستگاه خودکار
double column machine U دستگاه دو ستونی
nervous system U دستگاه عصبی
electromagnetic system U دستگاه الکترومغناطیسی
nervous systems U دستگاه عصبی
fifth column U دستگاه جاسوسی
electrostatic system U دستگاه الکتروستاتیکی
dividing attachment U دستگاه مقسم
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
leverage U دستگاه اهرمی
drawing device U دستگاه ترسیمه
drill press U دستگاه مته
drilling machine U دستگاه مته
double v machine U دستگاه ورق خم کن
duplexer U دستگاه دوراهه
supercharge U دستگاه تشدید
subassembly U مونتاژجزئی از یک دستگاه
storage device U دستگاه انباره
storage device U دستگاه ذخیره
storage device U دستگاه انبارش
display device U دستگاه نمایش
separator U دستگاه تجزیه
retort U دستگاه تقطیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com