English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 290 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
yarn sorting U دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
ordination U دسته بندی
ordinations U دسته بندی
zone U ناحیه دسته بندی
zones U ناحیه دسته بندی
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
classification U عمل دسته بندی
classification U دسته بندی
classifications U عمل دسته بندی
classifications U دسته بندی
rating U دسته بندی
rating U دسته بندی کردن
ratings U دسته بندی
ratings U دسته بندی کردن
categorised U دسته بندی کردن
categorises U دسته بندی کردن
categorising U دسته بندی کردن
categorize U دسته بندی کردن
categorized U دسته بندی کردن
categorizes U دسته بندی کردن
categorizing U دسته بندی کردن
classifies U دسته بندی کردن
classify U دسته بندی کردن
classifying U دسته بندی کردن
resort U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resort U دسته بندی کردن
resorted U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resorted U دسته بندی کردن
resorts U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resorts U دسته بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
clustering U دسته بندی
grading U دسته بندی
faction U دسته بندی
factions U دسته بندی
assortment U دسته بندی
assortments U دسته بندی
junta U دسته بندی
juntas U دسته بندی
factional U مربوط به دسته بندی یا توط ئه
division U قسمت دسته بندی
divisions U قسمت دسته بندی
card sorting test U ازمون دسته بندی برگه ها
catchall U بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
clanship U دسته بندی قبیلهای
classification chart U نمودار دسته بندی
color sorting test U ازمون دسته بندی رنگها
factionist U عضو دسته بندی
groupage U دسته بندی
groupage U دسته بندی کردن
junto U دسته بندی سیاسی
log rolling U دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
lot integrity U دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
qsort U دسته بندی پرسشها
regimentalation U دسته بندی کردن
sorting test U ازمون دسته بندی
to erect into U دسته بندی کردن به
to form into groups U دسته بندی کردن
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone punch U سوراخ دسته بندی
natives Olivenöl extra U روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
nerve bundle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve fascicle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
wool sorting U دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
scale U دسته بندی
assorted <adj.> U دسته بندی شده
rally U دسته بندی کردن
sort U دسته بندی کردن
sorter U دسته بندی کننده
to categorize U دسته بندی کردن
Other Matches
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications U طبقه بندی رده بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
shoals of people U دسته دسته مردم
sorted U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
streams of people U دسته دسته مردم
sort U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
assort U دسته دسته شدن
trooping U دسته دسته شدن
assort U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
regiments U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
in detail U مفصلا دسته دسته
group U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
gangs U دسته
nosegay U دسته گل
skulks U دسته
skulking U دسته
skulk U دسته
skulked U دسته
passel U دسته
groups U دسته
armies U دسته
pitman U دسته
group U دسته
lug U دسته
lugging U دسته
lugs U دسته
genus U دسته
army U دسته
lugged U دسته
cluster bombs U دسته
drove U دسته
hosted U دسته
hosting U دسته
hosts U دسته
bouquets U دسته گل
bouquet U دسته گل
ringleader U سر دسته
cranks U دسته
ringleaders U سر دسته
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
cranking U دسته
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
cranked U دسته
host U دسته
kind U دسته
cluster bomb U دسته
cluster U دسته
clusters U دسته
teams U دسته
team U دسته
kinds U دسته
kindest U دسته
crank U دسته
bail arm U دسته
hilt U دسته
helms U دسته
helm U دسته
bracket U دسته
batches U دسته
batch U دسته
tuft U دسته
tufts U دسته
trooping U دسته
trooped U دسته
troop U دسته
hilts U دسته
droves U دسته
work team U دسته
ranges U دسته
ranged U دسته
range U دسته
sections U دسته
section U دسته
processions U دسته
procession U دسته
cliques U دسته
clique U دسته
platoon U دسته
platoons U دسته
wisp U دسته
wisps U دسته
shook U دسته
tress U دسته مو
bunch U دسته
bunched U دسته
bunches U دسته
bunching U دسته
fasciculate U دسته دسته
fascicled U دسته دسته
fascicle or cule U دسته
fascicle U دسته
bevy U دسته
handles U دسته
leader U سر دسته
ears U دسته
handhold U دسته
handgrip U دسته
corps U دسته
rabble U دسته
ear U دسته
haft U دسته
assortment U دسته
assortments U دسته
gens U دسته
handle U دسته
tussock U دسته مو
tussocks U دسته مو
lot U دسته
bundles U دسته
congregations U دسته
congregation U دسته
clumps U دسته
clumping U دسته
clumped U دسته
clump U دسته
covey U دسته
fagot U دسته
skein U دسته
skeins U دسته
confraternity U دسته
faggot U دسته
bundling U دسته
classis U دسته
horde U دسته
bundle U دسته
nib U دسته
brigades U دسته
brigade U دسته
nibs U دسته
stem U دسته
stemmed U دسته
stemming U دسته
stems U دسته
hordes U دسته
ilk U دسته
faggots U دسته
set U دسته
classed U دسته
classes U دسته
clans U دسته
category U دسته
party U دسته
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com