English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zone decimal U دسته بندی اعشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decimal tab U جدول بندی اعشاری
mantissa U رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
noisy mode U سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
ordination U دسته بندی
ordinations U دسته بندی
assortment U دسته بندی
scale U دسته بندی
assortments U دسته بندی
factions U دسته بندی
classifications U دسته بندی
rating U دسته بندی
ratings U دسته بندی
clustering U دسته بندی
grading U دسته بندی
faction U دسته بندی
classification U دسته بندی
juntas U دسته بندی
junta U دسته بندی
groupage U دسته بندی
ratings U دسته بندی کردن
grades U دسته بندی کردن
resorts U دسته بندی کردن
rating U دسته بندی کردن
resort U دسته بندی کردن
classifications U عمل دسته بندی
classification U عمل دسته بندی
classification chart U نمودار دسته بندی
clanship U دسته بندی قبیلهای
categorize U دسته بندی کردن
classifying U دسته بندی کردن
factionist U عضو دسته بندی
groupage U دسته بندی کردن
categorising U دسته بندی کردن
categorises U دسته بندی کردن
categorised U دسته بندی کردن
categorized U دسته بندی کردن
categorizes U دسته بندی کردن
resorted U دسته بندی کردن
junto U دسته بندی سیاسی
categorizing U دسته بندی کردن
grade U دسته بندی کردن
classify U دسته بندی کردن
qsort U دسته بندی پرسشها
sorter U دسته بندی کننده
divisions U قسمت دسته بندی
division U قسمت دسته بندی
groups U دسته بندی کردن
rally U دسته بندی کردن
assorted <adj.> U دسته بندی شده
zone U ناحیه دسته بندی
zone punch U سوراخ دسته بندی
sort U دسته بندی کردن
to categorize U دسته بندی کردن
regimentalation U دسته بندی کردن
sorting test U ازمون دسته بندی
zones U ناحیه دسته بندی
to erect into U دسته بندی کردن به
to form into groups U دسته بندی کردن
classifies U دسته بندی کردن
group U دسته بندی کردن
zone decimal U دسته بندی ده دهی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
factional U مربوط به دسته بندی یا توط ئه
card sorting test U ازمون دسته بندی برگه ها
color sorting test U ازمون دسته بندی رنگها
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
modes U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
nerve fascicle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve bundle U دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
natives Olivenöl extra U روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
cingulum bundle U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
yarn sorting U دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
cingulum U دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
catchall U بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
resorts U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resorted U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
lot integrity U دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
resort U رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
decimal file system U سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
log rolling U دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
wool sorting U دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
denary U ده ده اعشاری)
mantissa U اعشاری
decimal U اعشاری
decimals U اعشاری
decimal fraction U کسر اعشاری
decimal balance U ترازوی اعشاری
decimal digit U رقم اعشاری
decimal function U کسر اعشاری
common logarithm U لگاریتم اعشاری
decimal number U عدد اعشاری
repeating decimal U اعشاری مکرر
decimal points U ممیز اعشاری
decimal point U ممیز اعشاری
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
decimalist U طرفدارسلسله اعشاری درپول
fractional U مانیتن یک عدد اعشاری
packed decimal U عدد اعشاری فشرده
recurring decimal U اعشاری مکرر [ریاضی]
decimal number system U سیستم اعداد اعشاری
decimal U رقم دهدهی اعشاری
decimals U رقم دهدهی اعشاری
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
proper decimal fraction U کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
fraction U bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
actual decimal point U نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری
biased U ارزش توان در یک عدد اعشاری
decimals U سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
decimal U سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
terminating decimal U کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
fractions U bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
point U ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
gigaflop U یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
floating U عمل ریاضی روی عدد اعشاری
ebcdic U کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
floating U عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
normalization U تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
floating point basic U نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
routinely U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routines U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine U مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording U جمله بندی کلمه بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification U طبقه بندی رده بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
floating U UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
normalised U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
radix U نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
normalises U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalizes U عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
trooped U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
groups U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
group U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
troop U دسته دسته شدن
sect U دسته دسته مذهبی
sort U دسته دسته کردن
sorted U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
classify U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
streams of people U دسته دسته مردم
distribute U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
they came in bands U دسته دسته امدند
assort U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
DX U پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
extended U code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
noisy mode U رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
applesoft basic U نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com