Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outreach
U
دسترسی پیداکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
poaching
U
دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
to work out
U
پیداکردن
to pluck up heart
U
دل پیداکردن
discover
U
پیداکردن
discovered
U
پیداکردن
discovering
U
پیداکردن
discovers
U
پیداکردن
acquires
U
پیداکردن
acquiring
U
پیداکردن
loave
U
پیداکردن
to find out
U
پیداکردن
slant
U
شیب پیداکردن
short
U
اتصالی پیداکردن
shorter
U
اتصالی پیداکردن
shortest
U
اتصالی پیداکردن
put through
U
ارتباط پیداکردن
to come in to notice
U
اهمیت پیداکردن
to get ones hand in
U
تسلط پیداکردن در
to get into debt
U
وام پیداکردن
to get into debt
U
بدهی پیداکردن
to form a habit
U
عادتی پیداکردن
to come to an agreement
U
موافقت پیداکردن
slanted
U
شیب پیداکردن
slants
U
شیب پیداکردن
short circuit
U
اتصال پیداکردن
syncopate
U
حالت غش یاسنکوپ پیداکردن
to butt out
U
پیش امدگی پیداکردن
falters
U
لکنت زبان پیداکردن
crick
U
انقباض عضله پیداکردن
autotomize
U
انفصال خودبخود پیداکردن
to study out
U
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
to come to terms
U
سازش یا موافقت پیداکردن
falter
U
لکنت زبان پیداکردن
shining
U
پیداکردن شکار در شب بانورافکن
up hill
U
به بالا شیب پیداکردن
to strike a bargain
U
درمعامله موافقت پیداکردن
misbelieve
U
اعتقاد خطا پیداکردن
interdigitate
U
بهم اتصال پیداکردن
falter
U
تزلزل یا لغزش پیداکردن
falters
U
تزلزل یا لغزش پیداکردن
preconceive
U
قبلا عقیده پیداکردن
faltered
U
لکنت زبان پیداکردن
faltered
U
تزلزل یا لغزش پیداکردن
to get the run of a metre
U
وزن شعری را فهمیدن یا پیداکردن
diverged
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverges
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverge
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
to come to an understanding
U
پیدا کردن سازش پیداکردن
photosensitize
U
نسبت بنور حساسیت پیداکردن
have a bone to pick
U
بهانه برای دعوا یا شکایت پیداکردن
escaped
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
herbescent
U
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
escaping
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
eudemonology
U
مبحث اخلاقیات برای پیداکردن سعادت بشر
to p upon any one's blunder
U
لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
gateway
U
دسترسی
accession
U
دسترسی
reaching
U
دسترسی
access
U
دسترسی
access code
کد دسترسی
reach
U
دسترسی
reached
U
دسترسی
approachability
U
دسترسی
reaches
U
دسترسی
accessing
U
دسترسی
accessed
U
دسترسی
accesses
U
دسترسی
range
U
دسترسی
ranged
U
دسترسی
access
U
دسترسی
accessibility
U
دسترسی
ranges
U
دسترسی
browsing
U
نگاه کردن به فایلها یالیستهای کامپیوتر برای پیداکردن یک چیز جالب
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
access road
U
جاده دسترسی
inapproachable
U
بدون دسترسی
non access
U
عدم دسترسی
direct access
U
دسترسی مستقیم
accessing
U
دسترسی راه
accesses
U
دسترسی راه
inaccessibility
U
دسترسی ناپذیری
inaccessibility
U
غیرقابل دسترسی
availability
U
میزان دسترسی
inaccessibility
U
عدم دسترسی
access
U
دسترسی راه
accessed
U
دسترسی راه
video disk
U
دسترسی مستقیم
inaccessible
U
دسترسی ناپذیر
access road
U
راه دسترسی
access duct
U
مجرای دسترسی
access code
U
رمز دسترسی
access arm
U
بازوی دسترسی
acetolysis
U
تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
multiple access network
U
شبکه با دسترسی چندگانه
random access
U
دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
availability principle
U
اصل دسترسی پذیری
accesses
U
دسترسی یا مجال مقاربت
accessing
U
دسترسی یا مجال مقاربت
come at able
U
قابل دسترسی کنارامدنی
accessed
U
دسترسی یا مجال مقاربت
access
U
دسترسی یا مجال مقاربت
direct access
U
دسترسی مستقیم به اطلاعات
disk access time
U
زمان دسترسی دیسک
availability
U
شخص مفید دسترسی
exclusion area
U
منطقه غیرمجاز از نظر دسترسی
accessor
U
شخصی که به داده دسترسی دارد
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
inaccessibly
U
بطور غیر قابل دسترسی
accessible
U
آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
access to classified material
U
دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
it is not pervious to reasonov
U
بدان دسترسی ندارد خردانرانمیتواند دریابد
to open something to
[the]
traffic
U
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
to get to somebody
[something]
U
به کسی دسترسی پیدا کردن
[ به چیزی رسیدن]
concentrator
U
گرهای که دسترسی را از یک یا چند ایستگاه به شبکه ممکن می سازد
nympholepsy
U
جنون و علاقه شدید برای دسترسی به چیزهای غیرقابل حصول
inaccessibily
U
بطور غیر قابل دسترسی چنانکه نتوان به او نزدیک شدیا اورادید
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
ambitus
U
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
spots
U
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spot
U
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
nympholept
U
کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
bulletin board system
U
پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
Internet
U
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
half
U
مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
externals
U
حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external
U
حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
cells
U
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell
U
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
Delphi
U
مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
alien
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
aliens
U
وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
batters
U
خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
batter
U
خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
array
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
externals
U
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
extension
U
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
logo
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
extensions
U
فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
arrays
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
external
U
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
isolate
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolating
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
SMB
U
که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
isolates
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
averages
U
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
average
U
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averaged
U
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
averaging
U
متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
freedom of information act
U
قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
accession
U
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
Viewdata
U
سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
trojan horse
U
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
synthetic dyes
U
رنگینه های شیمیایی
[این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
dynamic ram
U
حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com