Perdic | دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	hijack U	دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
	hijacked U	دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
	hijacks U	دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	high jack U	دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
	means of transport U	وسائط نقلیه
	trafficking U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	traffics U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	traffic U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	meetings U	تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
	meeting U	تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
	traffick U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	trafficked U	عبو ومرور وسائط نقلیه
	stoplight U	چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
	traffic signal U	علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
	stoplights U	چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
	road test U	ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
	trailerite U	ساکن اتاقهای متحرک بوسیله وسائط نقلیه
	check-points U	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
	checkpoints U	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
	checkpoint U	محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
	trailer camp U	محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
	dilly U	وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
	trailer park U	محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
	trailer court U	محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
	motor pool U	گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
	following distance U	فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
	vehicular U	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
	logistics U	شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
	piggyback trafic U	حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
	piggy back traffic U	حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
	brigand U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	preyer U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	robber U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	raider U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	heister [American E] U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	bandit U	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
	transhipment U	انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
	tracked vehicle U	وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
	transhipment U	انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
	theft and pilferage U	دزدی و دله دزدی
	spoliation U	دزدی
	freebooting U	دزدی
	thieving U	دزدی
	brigandism U	دزدی
	thievery U	دزدی
	filching U	دزدی
	filched U	دزدی
	filch U	دزدی
	filches U	دزدی
	nips U	دزدی
	embezzlement U	دزدی
	thefts U	دزدی
	lift U	دزدی
	lifts U	دزدی
	lifting U	دزدی
	lifted U	دزدی
	larceny U	دزدی
	nipped U	دزدی
	abstractions U	دزدی
	burglaries U	دزدی
	robberies U	دزدی
	nip U	دزدی
	burglary U	دزدی
	robbery U	دزدی
	theft U	دزدی
	abstraction U	دزدی
	kidnapping U	ادم دزدی
	cycle stealing U	چرخه دزدی
	intercepts U	توپ دزدی
	petty larceny U	دله دزدی
	heist U	دزدی کردن
	heists U	دزدی سرقت
	piracy U	دزدی دریائی
	intercepting U	توپ دزدی
	piracy U	دزدی ادبی
	picking U	دله دزدی
	heist U	دزدی سرقت
	intercepted U	توپ دزدی
	intercept U	توپ دزدی
	kidnapping U	بچه دزدی
	heists U	دزدی کردن
	abaction U	گله دزدی
	aggravated theft U	دزدی مشدد
	commit theft U	دزدی کردن
	plagiary U	دزدی ادبی
	plagiarism U	دزدی ادبی
	cabbages U	دله دزدی
	cabbage U	دله دزدی
	shop lifting U	دزدی از مغازه ها
	theft, pilferage, non delivery U	دله دزدی
	thieve U	دزدی کردن
	thievish U	خوگرفته به دزدی
	pilferage U	دله دزدی
	pickery U	دله دزدی
	petit larceny U	دله دزدی
	piracy U	دزدی دریایی
	stick up <idiom> U	دزدی مسلحانه
	larcenous U	مربوط به دزدی
	larceny petty U	دزدی کوچک
	burgling U	شب دزدی کردن
	burgles U	شب دزدی کردن
	burgled U	شب دزدی کردن
	burgle U	شب دزدی کردن
	thievishness U	خوی دزدی
	kleptomaniacs U	علاقمند به دزدی
	kleptomaniac U	علاقمند به دزدی
	cribs U	دله دزدی
	cribs U	دزدی ادبی
	cribbing U	دله دزدی
	cribbed U	دزدی ادبی
	crib U	دزدی ادبی
	steals U	توپ دزدی
	crib U	دله دزدی
	Shanghai U	ادم دزدی
	kleptomania U	جنون دزدی
	kleptomania U	دزدی بیمارگون
	cribbed U	دله دزدی
	steal U	توپ دزدی
	cribbing U	دزدی ادبی
	transport U	وسیله نقلیه
	transported U	وسیله نقلیه
	conveying appliance U	وسیله نقلیه
	transport car U	وسیله نقلیه
	transporting U	وسیله نقلیه
	transports U	وسیله نقلیه
	vehicles U	وسیله نقلیه
	conveyance U	وسیله نقلیه
	vehicle U	وسیله نقلیه
	conveyances U	وسیله نقلیه
	steeds U	وسیله نقلیه
	steed U	وسیله نقلیه
	pilfers U	دله دزدی کردن
	snitched U	دله دزدی کردن
	snitch U	دله دزدی کردن
	snitches U	دله دزدی کردن
	hitting U	طعمه دزدی ماهی
	snitching U	دله دزدی کردن
	pirate U	دزدی دریایی کردن
	pirated U	دزدی ادبی کردن
	pirates U	دزدی ادبی کردن
	pirating U	دزدی دریایی کردن
	software piracy U	دزدی نرم افزار
	pilfering U	دله دزدی کردن
	hits U	طعمه دزدی ماهی
	hit U	طعمه دزدی ماهی
	swagman U	خریدار مال دزدی
	pirates U	دزدی دریایی کردن
	pirate U	دزدی ادبی کردن
	pilfer U	دله دزدی کردن
	pirating U	دزدی ادبی کردن
	pilfered U	دله دزدی کردن
	peculate U	حیف ومیل دزدی
	kidnapped U	بچه دزدی کردن
	piracy U	دزدی هنری یاادبی
	pirated U	دزدی دریایی کردن
	kidnaps U	ادم دزدی کردن
	kidnaps U	بچه دزدی کردن
	kidnapped U	ادم دزدی کردن
	kleptomania U	میل و اشتیاق به دزدی
	kidnap U	ادم دزدی کردن
	kidnap U	بچه دزدی کردن
	space vehicle U	وسیله نقلیه فضایی
	articulated vehicle U	وسیله نقلیه مفصلی
	right of way U	حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
	conveyance U	وسیله نقلیه ابلاغ
	power plant U	محرکه وسیله نقلیه
	traction motor U	موتور وسیله نقلیه
	conveyances U	وسیله نقلیه ابلاغ
	rights of way U	حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
	traction battery U	باطری وسیله نقلیه
	Other means of transport U	سایر وسایل نقلیه
	vehicle chain U	زنجیر وسیله نقلیه
	motor vehicle U	وسیله نقلیه موتوری
	utility vehicle U	وسیله نقلیه عمومی
	utility car U	وسیله نقلیه عمومی
	power plants U	محرکه وسیله نقلیه
	six by six U	وسیله نقلیه شش چرخه
	cat burglar <idiom> U	دزدی که از دیوار بالا میرود
	tpnd U	دله دزدی وعدم تحویل
	robberies U	دزدی مقرون به ازار یا تهدید
	robbery U	دزدی مقرون به ازار یا تهدید
	kleptamaniac U	کسی که جنون دزدی دارد
	they accused him of the ft U	اورابه دزدی متهم ساختند
	maraud U	دله دزدی یاتلاش کردن
	kleptolagnia U	تحریک جنسی توام با دزدی
	traffic U	رفت و امد وسایل نقلیه
	crawl type vehicle U	وسیله نقلیه نوع خزنده
	dead storage U	انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
	to catch the connection U	وسیله نقلیه رابط را گرفتن
	to alight from a vehicle U	پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
	trafficked U	رفت و امد وسایل نقلیه
	trafficking U	رفت و امد وسایل نقلیه
	traffics U	رفت و امد وسایل نقلیه
	shuttle U	وسیله نقلیه با مسیر مشخص
	shuttled U	وسیله نقلیه با مسیر مشخص
	shuttles U	وسیله نقلیه با مسیر مشخص
	amaxophobia U	هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
	amphibian vehicle U	وسیله نقلیه برای خشکی و اب
	automotive U	مربوط به وسایل نقلیه خودرو
	automotive U	تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
	bale cubic capacity U	تناژ وسیله نقلیه از نظرحجمی
	bare boat charter U	اجاره دربست وسیله نقلیه
	crawl drive U	محرک وسیله نقلیه خزنده