English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
imprimis U در مرحله نخست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
first audio stage U مرحله صوتی نخست
primordium U مرحله نخست
Other Matches
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
imprlmis U نخست
prime U نخست
primed U نخست
primes U نخست
first U نخست
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
prime ministership U نخست وزیری
first coat U اندودیارنگ نخست
primeminister U نخست وزیر
first begotten U نخست زاده
primogeniture U نخست زادگی
first ling U نخست زاده
first moment U گشتاور نخست
firstborn U نخست زاده
firstling U نخست زاده
grand vizier U نخست وزیر
head of the state U نخست وزیر
imprlmis U نخست انکه
first half U نیمه نخست
first moment U عزم نخست
premiers U نخست وزیر
premier U نخست وزیر
forenames U نام نخست
forename U نام نخست
at first hand U در وهله نخست
at first blush U در وهله نخست
first and foremost <adv.> U دردرجه نخست
premiership U نخست وزیری
half-time U نیمه نخست
half U نیمه نخست
ex prime minister U نخست وزیرپیشین
Prime Minister U نخست وزیر
Downing Street U نخست وزیر
first-born U نخست زاده
first born U نخست زاده
Prime Ministers U نخست وزیر
book one U کتاب نخست
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
rehabilitate U بحال نخست برگرداندن
rehabilitating U بحال نخست برگرداندن
rehabilitated U بحال نخست برگرداندن
from the very f. U ازهمان وهله نخست
right of primogeniture U حق نخست زادگی یا ارشدیت
primigenial U نخست پیدا شده
top board U میز نخست شطرنج
foremost U جلوترین دردرجه نخست
white U بازیگر نخست شطرنج
it was we who went first U ما بودیم که نخست رفتیم
involuted U بحال نخست برگشته
premiership U دفتر نخست وزیری
whitest U بازیگر نخست شطرنج
whiter U بازیگر نخست شطرنج
rehabilitates U بحال نخست برگرداندن
premiership U مقام نخست وزیری اولویت
deputy primeminister U قائم مقام نخست وزیر
in the first flight U دارای مقام نخست سردسته
to drink to a person U نخست خودنوشیدن وسپس دیگریرابنوشیدن واداشتن
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
premiere U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiers U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
It must be put up to the prime minister . U باید بعرض نخست وزیر برسد
Chancellors U صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. U من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
fence off U کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
Chancellor U صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
He undertook the primiership at the age of eighty. U درهشتاد سالگی عهده دار سمت نخست وزیری شد
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased attack U تک مرحله به مرحله
scene U مرحله
instar U مرحله
stage U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
scenes U مرحله
process U مرحله
processes U مرحله
rung U مرحله
phases U مرحله
stepping U مرحله
stroke U مرحله
stroked U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
step U مرحله
grades U مرحله
grade U مرحله
stages U مرحله
phase U مرحله
phased U مرحله
termination stage U مرحله پایانی
exhaust stroke U مرحله تخلیه
developmental stage U مرحله پیشرفت
stepping U مرحله پایه
fetch phase U مرحله واکشی
grade U مرحله گراد
fission process U مرحله انشقاق
stepping U مرحله رتبه
exhaust stroke U مرحله اگزوز
staping U مرحله بندی
execute phase U مرحله اجرا
termination phase U مرحله پایانی
grades U مرحله گراد
differential stage U مرحله تفاضلی
point U مرحله قله
home stretch U مرحله نهایی
training cycle U مرحله اموزش
solidifying process U مرحله انجماد
genital phase U مرحله تناسلی
recovery phase U مرحله رونق
larval stage U مرحله کرمی
latency U مرحله پنهانی
macro stage U مرحله کلان
modulator U مرحله تحمیل گر
power stroke U مرحله قدرت
oedipal stage U مرحله ادیپی
one step operation U عمل تک مرحله
oral stage U مرحله دهانی
output stage U مرحله خروجی
phallic stage U مرحله التی
job step U مرحله برنامه
propagation sequence U مرحله انتشار
recovery phase U مرحله شکوفائی
step U مرحله رتبه
in the egg U در مرحله نخستین
step U مرحله پایه
in the first instance U در مرحله اول
induction stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
intake stroke U مرحله تنفس
intake stroke U مرحله مکش
inextremis U در اخرین مرحله
initiation sequence U مرحله اغازی
milestones U مرحله برجسته
developmental stage U مرحله تکوینی
point U جهت مرحله
periods U نوبت مرحله
phased U مرحله عملیات
assault phase U مرحله هجوم
anal stage U مرحله مقعدی
drivers U مرحله تحریک
driver U مرحله تحریک
stages U درجه مرحله
an anxious time U مرحله پر اضطراب
process U مرحله جریان
stage U درجه مرحله
phases U مرحله عملیات
nth U در مرحله چند
phase U مرحله عملیات
period U نوبت مرحله
speed stage U مرحله سرعت
speed level U مرحله سرعت
milestone U مرحله برجسته
processes U مرحله جریان
buffer stage U مرحله میانگیر
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
processes U جریان عمل مرحله
milestones U مرحله مهمی اززندگی
process U جریان عمل مرحله
milestone U مرحله مهمی اززندگی
ticks U سخت ترین مرحله
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
pettifog U از مرحله پرت کردن
noviciate U مرحله تازه کاری
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
novitiate U مرحله تازه کاری
stage U پرده گاه مرحله
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
stages U پرده گاه مرحله
ossification U مرحله تشکیل استخوان
fire for effect U مرحله تیر موثر
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
cladding process U مرحله روکش کاری
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
stadia U میدان ورزش مرحله
ticked U سخت ترین مرحله
tick U سخت ترین مرحله
stadium U میدان ورزش مرحله
stadiums U میدان ورزش مرحله
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com