English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
naval auxiliary U پایگاه لجستیکی دریایی
service line U ستون ناوها لجستیکی دریایی
cryptologistics U امور لجستیکی مربوط به عملیات رمز
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
baffles U منحرف کننده جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
chief of naval operations U فرمانده عملیات دریایی
maritime operations U عملیات دریایی یا ناوگانی
naval district U ناحیه عملیات دریایی
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
control ship U ناو کنترل کننده عملیات دریایی
pathfinders U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
assault shipping U ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
pathfinder U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
ocean current U جریان دریایی
slice U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices U ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
rip current U جریان کشاننده دریایی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
logistical U لجستیکی
logistic support U پشتیبانی لجستیکی
logistical command U یکان لجستیکی
logistical command U فرماندهی لجستیکی
logistical data U اطلاعات لجستیکی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
afloat support پشتیبانی لجستیکی در روی آب
logistic route U مسیرهای لجستیکی تدارکات
afloat support U لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
base logistical command U یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
satellization U تحت پشتیبانی لجستیکی ومالی قرار دادن
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
sanctuaries U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary U منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
fluid U سیال
unthickened U سیال
fluids U سیال
fulidal U سیال
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
fluid capital U سرمایه سیال
fluid centre U مرکز سیال
intransit strenth U پرسنل سیال
real fluid U سیال واقعی
ideal fluid U سیال ایده ال
floating U سیال مواج
effluent U سیال خروجی
electric fluid U سیال برقی
working fluid U سیال متحرک
working fluid U سیال عامل
floating reserve U احتیاط سیال
mobile U سیال تغییرپذیر
fluid U جسم سیال
superfluid U ابر سیال
fluids U جسم سیال
intransit stock U اماد سیال
effluents U سیال خروجی
mobiles U روان سیال
mobiles U سیال تغییرپذیر
influent U سیال ورودی
mobile U روان سیال
fluid resistance U مقاومت سیال
fluid intelligence U هوش سیال
perfect fluid U سیال کامل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
fluid bed vulcanization U وولکانش در بستر سیال
working lead fluid U سیال متحرک یا عامل
brain storming U سیال سازی ذهن
bleeds U فرار کردن یک سیال
visualization U مرئی ساختن سیال
bleed U فرار کردن یک سیال
viscous stress U تنش برش سیال
fluidic U وابسته بجسم سیال
fluor U قاعدگی زنان سیال
fluid bed polymerization U بسپارش در بستر سیال
maintenance float U شارژ انبار سیال
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
beachmaster's unit U یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com