Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
underway
U
درمسیر حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
counter disengagement
U
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
Other Matches
harder
U
مستقیما درمسیر موردنظر
hard
U
مستقیما درمسیر موردنظر
hardest
U
مستقیما درمسیر موردنظر
ess
U
دو پیچ در سمت مخالف درمسیر صحرایی
pole sitter
U
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
tubing
U
ورزش یا تفریح قایق سواری درمسیر رود
lay to
U
قایق را درمسیر باد اوردن وثابت نگهداشتن
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
turbocharger
U
شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
movable dam
U
سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
turbosupercharger
U
سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
moto cross
U
مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
stymieing
U
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymie
U
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymies
U
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied
U
قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
stock-still
U
بی حرکت
moveless
U
بی حرکت
statist
U
بی حرکت
departures
U
حرکت
travels
U
حرکت
motionless
U
بی حرکت
maneuver
U
حرکت
running
U
در حرکت
vapid
U
بی حرکت
progressed
U
حرکت
animation
U
حرکت
traversing
U
حرکت
departure
U
حرکت
animations
U
حرکت
traverses
U
حرکت
progresses
U
حرکت
progressing
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
traversed
U
حرکت
traverse
U
حرکت
stock still
U
بی حرکت
stirabout
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
stirs
U
حرکت
moved
U
حرکت
otiose
U
بی حرکت
scrolling
U
حرکت
on the move
U
در حرکت
gesturing
U
حرکت
gestured
U
حرکت
gesture
U
حرکت
moves
U
حرکت
oi
U
در حرکت
stirrings
U
حرکت
stirred
U
حرکت
afloat
U
در حرکت
agog
U
در حرکت
shifts
U
حرکت
shifted
U
حرکت
shift
U
حرکت
progress
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
demeanor
U
حرکت
behaviour
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
travel
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
move
U
حرکت
stir
U
حرکت
motions
U
حرکت
gest
U
حرکت
motioned
U
حرکت
as you were
U
حرکت از نو
geste
U
حرکت
agoing
U
در حرکت
circulation
U
حرکت
circulations
U
حرکت
vowel point
U
حرکت
animal
U
حس و حرکت
motion
U
حرکت
animals
U
حس و حرکت
behavior
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
motioning
U
حرکت
haviour
U
حرکت
stills
U
بی حرکت
sedentary
U
بی حرکت
movement
U
حرکت
pat
U
بی حرکت
pats
U
بی حرکت
patted
U
بی حرکت
patting
U
بی حرکت
traveled
U
حرکت
ambulation
U
حرکت
square move
U
حرکت
stiller
U
بی حرکت
stillest
U
بی حرکت
still
U
بی حرکت
inert
U
بی حرکت
uniform motion
U
حرکت متشابه
relative movement
U
حرکت نسبی
rhytmic movement
U
حرکت موزون
revolutions
U
حرکت انتقالی
roman cross
U
حرکت صلیبی
proceed
U
حرکت به جلو
winning move
U
حرکت برنده
Y direction
U
حرکت عمودی
X direction
U
حرکت افق
whipping
U
حرکت شلاقی
retrograde motion
U
حرکت رجعی
lunges
U
حرکت لانژ
waggled
U
حرکت کردن
wave motion
U
حرکت موج
lunging
U
حرکت لانژ
vibrational motion
U
حرکت راتعاشی
voluntary movement
U
حرکت ارادی
vortex motion
U
حرکت گردابی
wave motion
U
حرکت موجی
whipping
U
حرکت ضربهای
wave propagation
U
حرکت موج
lunged
U
حرکت لانژ
whip stall
U
حرکت عمودی
remotion
U
حرکت دوری
remotion
U
حرکت مجدد
waggling
U
حرکت کردن
skews
U
کج حرکت کردن
skewing
U
کج حرکت کردن
waggles
U
حرکت کردن
proceeded
U
حرکت به جلو
skew
U
کج حرکت کردن
upward motion
U
حرکت رو به بالا
lunge
U
حرکت لانژ
waggle
U
حرکت کردن
rotary motion
U
حرکت دایرهای
swirled
U
حرکت چرخشی
translation
U
حرکت انتقالی
to bear oneself
U
حرکت کردن
translations
U
حرکت انتقالی
sternway
U
حرکت بعقب
sail
U
حرکت کردن
sailed
U
حرکت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com