English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phratry U درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
medievalist U متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
To leave ones mark in the pages of history . U درتاریخ از خود نام ونشانی با قی گذاشتن
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
divisions U تقسیمات
division U تقسیمات
moom towng boun U تقسیمات بدن
azimuth resolution U تقسیمات سمتی
underpart U تقسیمات جز بخش فرعی
grand division U تقسیمات بزرگ طبله
administrations U تقسیمات جزء وزارتخانه ها درشهرها
repartition U توزیع مجدد وابسته به تقسیمات
administration U تقسیمات جزء وزارتخانه ها درشهرها
subregion U یکی از تقسیمات اولیه ناحیه بخش
compartment marking U تقسیمات علامت گذاری شده داخل هواپیمای باری یاترابری
power U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering U واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot U نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu U واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
gens U قبیله
phylum U قبیله
tribes U قبیله
castes U قبیله
phyle U قبیله
tribe U قبیله
caste U قبیله
phylon U قبیله
medicine man U پزشک قبیله
detribalize U بی قبیله کردن
detribalization U جدایی از قبیله
phylarch U رئیس قبیله
tribalism U قبیله گرایی
chieftainship U ریاست قبیله
sheikh U رئیس قبیله
sheikhs U رئیس قبیله
sheiks U رئیس قبیله
sheik U رئیس قبیله
tribesmen U ایلیاتی هم قبیله
shaman U جادوگر قبیله
tribesman U ایلیاتی هم قبیله
chieftains U رئیس قبیله
chieftain U رئیس قبیله
clan U طایفه قبیله
gallican U اهل قبیله گل
clans U طایفه قبیله
chieftaincy U ریاست قبیله
departmentalism U اعنقاد به روش تمرکز دراداره کشور و تفویض اختیارات وسیع به مسئولین اداره امور تقسیمات کوچک مملکتی
functional unit U واحد در حال کار واحد تابعی
intertribal U واقع در میان قبیله ها
tribesman U عضو قبیله یا طایفه
tribesmen U عضو قبیله یا طایفه
exogamy U ازدواج با افرادخارج از قبیله
detribalize U از قبیله خودجدا شدن
massachusetts U نام یک قبیله سرخ پوست
massachusett U نام یک قبیله سرخ پوست
A single bereavement is enough to affect a whole family. <proverb> U یک داغ دل بس است براى قبیله اى .
philhellene U یونان
philhellenic U یونان
hellas U یونان
seminole U قبیله سرخ پوست ساکن فلوریدا
totemist U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
totemite U معتقد بوجودروح حافظ یک قوم یا قبیله
hellene U یونان باستان
philhellene U دوست یونان
hellene U تبعه یونان
Hellenic U مربوط به یونان
philhellenic U دوست یونان
Greece U کشور یونان
pythian U اهل دلفی یونان
laconian U ولایتی از یونان باستان
homeric U شاعر نابینای یونان
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
bouleuterion U [مجلس سنا در یونان]
Bassae Order U [معماری یونی یونان]
aeolus U پادشاه تسالی یونان
kafir U کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
eponymy U اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
kaffir U کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
melpomene U الهه شعر وتراژدی یونان
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
delphic U ساکن معبد دلف یونان
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
drachmae U پول نقره یونان باستان
delphian U ساکن معبد دلف یونان
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
drachma U پول نقره یونان باستان
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
romaika U رقص ملی یونان امروز
drachmas U پول نقره یونان باستان
doric U بسبک معماری قدیم یونان
romaic U زبان بومی یونان امروز
heraclidae U اولادهرکول پهلوان نامی یونان
trebly U سه گانه
three fold U سه گانه
ternal U سه گانه
sextette U شش گانه
trinary U سه گانه
triple U سه گانه
triplet U سه گانه
tripling U سه گانه
decuple U ده گانه
hexaploid U شش گانه
hobby-horses U گانه
trinal U سه گانه
triples U سه گانه
tripled U سه گانه
sextuplet U شش گانه
hobby-horse U گانه
sextuplicate U شش گانه
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
naos U ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
nectar U شراب لذیذ خدایان یونان شهد
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
pallium U ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
quadruples U چهار گانه
sextets U شش گانه شش قلو
septempartite U هفت گانه
quadruplet U چهار گانه
degress of comparison U درجات سه گانه
quadruplets U چهار گانه
services U نیروهای سه گانه
quadrupled U چهار گانه
trilcgy U یا قطعات سه گانه
sextet U شش گانه شش قلو
triple point U نقطه سه گانه
toothless U بچه گانه
quadrupling U چهار گانه
triple bond U پیوند سه گانه
macrogamete U کلان گانه
the triple entent U ائتلاف سه گانه
octoploid U هشت گانه
the three kingdoms U موالیدسه گانه
the three kingdoms U مولودهای سه گانه
the learned professions U علوم سه گانه
the big three U بزرگان سه گانه
triple address U با نشانی سه گانه
the tribes U اسباط 21 گانه
ternate U سه برگچهای سه گانه
ternary U سه برگچهای سه گانه
in severalty U جدا گانه
twelve U دوازده گانه
duopoly U انحصار دو گانه
quadruple U چهار گانه
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
tiresias U غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
hypocorism U لقب بچه گانه
punic wars U جنگهای سه گانه رم باقرطاجنی ها
heptarchy U ولایات هفت گانه
pedologia U گفتار بچه گانه
small clothes U جامه بچه گانه
decathlons U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
sextuple U دارای شش ضربه شش گانه
decathlon U ورزشهای ده گانه دوومیدانی
triumvir U عضو اتحاد سه گانه
trivium U علوم ازاد سه گانه
twelve tables U الواح دوازده گانه
five unit code U الفبای پنج گانه
multiple regression U رگرسیون چند گانه
multiple connector U بست چند گانه
fourteen points U اصول چهارده گانه
multicomputer U کامپیوتر چند گانه
octachord U نتهای هشت گانه
multiprocessing U پردازش چند گانه
slingshot U تیرکمان بچه گانه
slingshots U تیرکمان بچه گانه
the big four U بزرگان چهار گانه
octarchy U ولایات هشت گانه
the three persons U اقنوم های سه گانه
octateuch U کتابهای هشت گانه
garden design U طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
parish register U دفتر ثبت وقایع سه گانه
multiprocessing system U سیستم پردازش چند گانه
multiprecision arithmetic U ریاضیات با دقت چند گانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com