Perdic | درباره مقارن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	towards U	درباره مقارن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cotemporaneous U	مقارن
	into U	نسبت به مقارن
	toward U	نزدیک به مقارن
	simultaneous with each other U	مقارن یکدیگر
	against U	مقارن برضد
	to make a complaint [about] U	شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
	help U	پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
	helped U	پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
	helps U	پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
	touching U	درباره
	re U	درباره
	re U	درباره .....
	re- U	درباره
	re- U	درباره .....
	on U	درباره
	about U	درباره
	toward U	درباره
	concerning U	درباره
	quoad U	درباره
	in re U	درباره
	respecting U	درخصوص درباره
	of U	در سوی درباره
	to reflect [on] U	فکرکردن [درباره]
	my sentiment toward him U	عقیده من درباره او
	gospel U	بشارت درباره مسیح
	attend to U	نظر دادن درباره
	book review U	مقاله درباره کتاب
	to kvetch [American E] [about something] U	قر زدن [درباره چیزی]
	to bitch [American E] [about something] U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to crab [American E] [about something] U	قر زدن [درباره چیزی]
	to bitch [American E] [about something] U	قر زدن [درباره چیزی]
	nomographer U	نویسنده کتاب درباره
	gospels U	بشارت درباره مسیح
	to reflect [on] U	تامل کردن [درباره]
	I am certain of it. U	من درباره اش مطمئن هستم.
	price expectation U	انتظارات درباره قیمت
	to nag [about something] U	قر زدن [درباره چیزی]
	to moan U	قر زدن [درباره چیزی]
	to grouse [about somt.] U	قر زدن [درباره چیزی]
	to kvetch [American E] [about something] U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to crab [American E] [about something] U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to nag [about something] U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to moan U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to gripe U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to grouch U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to grouse [about somt.] U	نق نق زدن [درباره چیزی]
	to think [of] U	فکر کردن [درباره]
	traversabel U	سخنرانی درباره مسافرت
	I am hopeful about the future. U	درباره آینده امیدوارهستم
	to gripe U	قر زدن [درباره چیزی]
	to grouch U	قر زدن [درباره چیزی]
	as respects ... U	درباره ... [با توجه به اینکه... ]
	all about U	همه چیز درباره
	travelogs U	سخنرانی درباره مسافرت
	monograph U	رساله درباره یک موضوع
	monographs U	رساله درباره یک موضوع
	travelogues U	سخنرانی درباره مسافرت
	travelogue U	سخنرانی درباره مسافرت
	to bitch [American E] [about something] U	ناله کردن [درباره چیزی]
	shoptald U	گفتگو درباره وضع کسب
	to moan U	ناله کردن [درباره چیزی]
	to obtaini. on anything U	درباره چیزی اگاهی یافتن
	to put something to the vote U	درباره چیزی رای دادن
	to sit U	درباره موضوعی جلسه کردن
	to gripe U	ناله کردن [درباره چیزی]
	to grouch U	ناله کردن [درباره چیزی]
	to crab [American E] [about something] U	ناله کردن [درباره چیزی]
	render judgement on U	حکم کردن درباره کسی
	to nag [about something] U	ناله کردن [درباره چیزی]
	idyl U	چکامه درباره زندگی روستایی
	in qviries r. to the accident	پرسش هایی درباره آن رویداد
	kailyard school U	مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
	to kvetch [American E] [about something] U	ناله کردن [درباره چیزی]
	To investigate something. U	درباره چیزی تحقیق کردن
	To put something to the vote. U	درباره چیزی رأی گرفتن
	symposiums U	مقالات گوناگون درباره یک موضوع
	symposium U	مقالات گوناگون درباره یک موضوع
	symposia U	مقالات گوناگون درباره یک موضوع
	to grouse [about somt.] U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	to grouch U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	to gripe U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	to moan U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	to nag [about something] U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	to kvetch [American E] [about something] U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	to grouse [about somt.] U	گله کردن [درباره چیزی]
	to grouch U	گله کردن [درباره چیزی]
	To comment on something ( someone ) . U	درباره چیزی ( کسی ) نظردادن
	to crab [American E] [about something] U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	to grouse [about somt.] U	ناله کردن [درباره چیزی]
	to kvetch [American E] [about something] U	گله کردن [درباره چیزی]
	to crab [American E] [about something] U	گله کردن [درباره چیزی]
	to bitch [American E] [about something] U	گله کردن [درباره چیزی]
	to nag [about something] U	گله کردن [درباره چیزی]
	to moan U	گله کردن [درباره چیزی]
	to gripe U	گله کردن [درباره چیزی]
	to bitch [American E] [about something] U	غرغر کردن [درباره چیزی]
	leader U	درباره سایر رکوردهای فایل
	leaders U	درباره سایر رکوردهای فایل
	I am not aware of that. <idiom> U	درباره اش آگاه نیستم. [اصطلاح]
	idyll U	چکامه درباره زندگی روستایی
	parleys U	مذاکره درباره صلح موقت
	parleying U	مذاکره درباره صلح موقت
	parleyed U	مذاکره درباره صلح موقت
	idylls U	چکامه درباره زندگی روستایی
	parley U	مذاکره درباره صلح موقت
	to think well of a person U	درباره کسی خوش گمان بودن
	cycles U	سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
	vent for surplus theory of trade U	نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
	experts U	شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
	permanent income hypothesis U	فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
	seventh heaven <idiom> U	شرح دادن درباره خوش بودنت
	poetics U	رسالهای درباره شعر وزیبایی شناسی
	cycled U	سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
	She is very particular ( specific ) about her appearance . U	درباره سرووضعش خیلی مقید است
	specification U	ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
	cycle U	سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
	to fancy oneself U	عقیده خوب درباره خود داشتن
	help U	نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
	global U	همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
	helped U	نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
	globally U	همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
	dope U	اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
	bespeak U	قبلا درباره چیزی صحبت کردن
	dopes U	اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
	expert U	شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
	helps U	نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
	operational U	اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
	consultary response U	نظر محکمه حقوقی درباره یک دعوی خاص
	to think badly of somebody U	درباره کسی نظر [عقیده] بدی داشتن
	cacogenics U	رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
	The officers were brifed on (about) the detailes. U	افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
	to negotiate [about; on; for] something [with somebody] U	گفتگو و معامله کردن [با کسی درباره چیزی]
	significant U	یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
	significantly U	یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک
	I have thought long and hard about it. U	خیلی عمیق و دراز مدت درباره اش فکر کردم.
	I wI'll not comment on this issue. U	درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
	mechanics U	علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
	thermostatics U	اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
	pornography U	نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
	personals U	بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
	main U	ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
	directory U	لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
	directories U	لیست نام ها و اطلاعات درباره فایل ها در رسانههای ذخیره سازی
	tempest in a teapot <idiom> U	درباره چیزی که زیاد مهم نیست به هیجان زده شدن
	limnology U	بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
	herpetology U	قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
	histochemistry U	علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
	FAQ U	الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom
	energetics U	رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
	ip U	شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
	header U	پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
	headers U	پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
	readme file U	فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
	status U	ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
	status U	کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
	aspects U	کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
	endodontics U	شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
	aspect U	کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
	So much for that. <idiom> U	اینقدر [کار یا صحبت و غیره ] کافی است درباره اش. [اصطلاح روزمره]
	master U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	mastered U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	hematology U	شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
	researched U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	geochemistry U	علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
	endodontia U	شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
	photochemistry U	رشتهای از علم شیمی که درباره اثر نور در موادشیمیایی بحث مینماید
	layers U	لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
	masters U	اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
	gerontology U	رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
	researching U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	layer U	لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
	columns U	خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
	researches U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	status U	یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
	research U	توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
	column U	خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
	cryogenics U	سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
	feasibility U	امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
	biogeography U	رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
	library U	شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
	libraries U	شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
	floristry U	شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
	device U	کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
	card U	خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
	cards U	خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
	devices U	کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
	geomorphology U	علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
	frequently U	صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
	electrostatics U	بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
	comp U	نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
	clock U	خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
	clocks U	خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
	epiphytology U	علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
	prospectus U	شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
	prospectuses U	شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
	headers U	بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
	header U	بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
	agent U	نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
	agents U	نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
	electronics U	شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند