Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
below the line
U
درامد یا هزینه غیر مترقبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
income and expenditure
U
درامد و هزینه
cost saving
U
درامد حاصل از تقلیل هزینه
engel's law
U
قانون عدم تطابق درامد با مقدار هزینه
appropriation
U
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
disposable personal income
U
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
unexpected
U
غیر مترقبه
supervenient
U
غیر مترقبه
accidental
U
غیر مترقبه عرضی
godsend
U
نعمت غیر مترقبه
supervenience
U
امر غیر مترقبه
unexpected
U
غیره مترقبه غیرمنتظره
serendipity
U
نعمت غیر مترقبه
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
emergency relief
U
رهایی ازمصایب غیر مترقبه
serendipitous
U
دارای نعمت غیر مترقبه
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
contingent annuity
U
پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
subsidy
U
مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
deffered entry
U
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
cost center
U
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
deferred exit
U
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
lighterage
U
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
frustrated contract
U
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
economic of scale
U
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
U
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
U
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
revenue
U
درامد
it wasprologue to the nextmove
U
درامد
remunerative
U
پر درامد
comings in
U
درامد
hatches
U
درامد
means
U
درامد
total revenue
U
درامد کل
earnings
U
درامد
proceeds
U
درامد
admissions
U
درامد
admission
U
درامد
hatch
U
درامد
hatched
U
درامد
income
U
درامد
total income
U
درامد کل
prelusion
U
درامد
returned
U
درامد
gainings
U
درامد
return
U
درامد
returning
U
درامد
returns
U
درامد
emoluments
U
درامد
emolument
U
درامد
makings
U
درامد
earning
U
درامد
unearned revenue
U
درامد باداورده
unremunerative careers
U
مشاغل کم درامد
transitory income
U
درامد انتقالی
internal revenue
U
درامد داخلی
net revenue
U
درامد خالص
Inland Revenue
U
درامد داخلی
net income
U
درامد خالص
unearned revenue
U
درامد نامکتسب
sinfonia
U
پیش درامد
median income
U
درامد متوسط
revenue function
U
تابع درامد
median income
U
درامد میانی
money income
U
درامد پولی
municipal revenue
U
درامد شهرداری
revenue sharing
U
سهیم در درامد
means
U
توانائی درامد
national income
U
درامد ملی
temporary income
U
درامد موقتی
revenue sources
U
منابع درامد
real income
U
درامد واقعی
preludes
U
پیش درامد
personal income
U
درامد سرانه
average revenue
U
درامد متوسط
personal income
U
درامد شخصی
to bring a return
U
درامد دادن
per capita income
U
درامد سرانه
benefice
U
درامد کلیسایی
supplementary income
U
درامد تکمیلی
tax revenue
U
درامد مالیاتی
permanent income
U
درامد دائمی
ordinary income
U
درامد عادی
notional income
U
درامد خیالی
notional income
U
درامد فرضی
prelude
U
پیش درامد
transfer income
U
درامد انتقالی
total revenue curve
U
منحنی درامد کل
actual income
U
درامد واقعی
psychic income
U
درامد بی دردسر
relative income
U
درامد نسبی
annual earnings
U
درامد سالانه
stream of income
U
جریان درامد
annual income
U
درامد سالانه
attachment of earnings
U
توقیف درامد
present income
U
درامد حال
present income
U
درامد جاری
nominal income
U
درامد اسمی
total revenue function
U
تابع درامد کل
mean income
U
درامد متوسط
auras
U
پیش درامد
broken down
U
ازپای درامد
broken-down
U
ازپای درامد
income consumption curve
U
منحنی درامد
income determination
U
تعیین درامد
disposable income
U
درامد دریافتی
imputed income
U
درامد ضمنی
current income
U
درامد جاری
income leakage
U
نشت درامد
income leakage
U
کسر درامد
income taxes
U
مالیات بر درامد
deferred credits
U
درامد پس افتاده
overture
U
پیش درامد
overtures
U
پیش درامد
illicit earning
U
درامد نامشروع
aura
U
پیش درامد
deduction from income
U
کسور درامد
immoral earning
U
درامد نامشروع
imperial decree
U
درامد نامشروع
income tax
U
مالیات بر درامد
imputed income
U
درامد انتسابی
gross income
U
درامد ناخالص
meaner
U
منابع درامد
mean
U
منابع درامد
prologues
U
پیش درامد
earnings per share
U
درامد هر سهم
it proved false
U
دروغ درامد
it scaled kilograms
U
ده کیلوگرم درامد
it weighed kilogrammes
U
سه کیلوگرم درامد
meanest
U
منابع درامد
economic income
U
درامد اقتصادی
income analysis
U
تحلیل درامد
flow of income
U
گردش درامد
flow of income
U
جریان درامد
fixed income
U
درامد ثابت
earn
U
درامد داشتن
earned
U
درامد داشتن
earns
U
درامد داشتن
distribution of income
U
توزیع درامد
prologue
U
پیش درامد
income distribution
U
توزیع درامد
marginal income
U
درامد نهائی
incremental revenue
U
درامد نهائی
income per capita
U
درامد سرانه
marginal revenue
U
درامد نهائی
relative income hypothesis
U
فرضیه درامد نسبی
dissaving
U
مصرف بیش از درامد
proportional income tax
U
مالیات بر درامد تناسبی
deferred income
U
پیش دریافت درامد
his income
U
هر چه درامد داردخرج میکند
disposable income
U
درامد قابل تصرف
gross national income
U
درامد ناخالص ملی
earning asset
U
دارائی ایجادکننده درامد
progressive income tax
U
مالیات بر درامد تصاعدی
earned income
U
درامد تحصیل شده
real national income
U
درامد ملی واقعی
redistribution of income
U
توزیع دوباره درامد
average revenue product
U
درامد متوسط محصول
national money income
U
درامد ملی پولی
national income determination
U
تعیین درامد ملی
national income analysis
U
تحلیل درامد ملی
circular flow of income
U
گردش دورانی درامد
personal income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
circular flow of income
U
جریان دوری درامد
margin revenue
U
سهم درامد از فروش
marginal revenue curve
U
منحنی درامد نهائی
marginal revenue function
U
تابع درامد نهائی
marginal revenue product
U
درامد محصول نهائی
marginal utility of income
U
مطلوبیت نهائی درامد
national net income
U
درامد خالص ملی
negative income tax
U
مالیات بر درامد منفی
individual income tax
U
مالیات بر درامد شخصی
non tax revenue
U
درامد غیر مالیاتی
personal distribution
U
توزیع درامد فردی
beneficed
U
دارای درامد کلیسایی
bunched income
U
درامد خدمات شخصی
business income
U
درامد خالص تجارتی
income effect
U
تناسب خرید با درامد
current income
U
درامد یک سال مالی
nonmonetary income
U
درامد غیر پولی
income multiplier
U
ضریب فزاینده درامد
net tax revenue
U
خالص درامد مالیاتی
net national income
U
درامد خالص ملی
corporation income tax
U
مالیات بر درامد شرکتها
depleted
U
تقلیل درامد ملی
theory of income distribution
U
نظریه توزیع درامد
deplete
U
تقلیل درامد ملی
depletes
U
تقلیل درامد ملی
depleting
U
تقلیل درامد ملی
theory of income determination
U
نظریه تعیین درامد
budget
U
حساب درامد وخرج
budgets
U
حساب درامد وخرج
taxable income
U
درامد مشمول مالیات
revenue
U
درامد سود سهام
supertax
U
مالیات بر درامد اضافی
factor earnings
U
درامد عوامل تولید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com