English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
peers of scotland U بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
taskwork U کاری که بعنوان وفیفه انجام میشود
tail group U مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
eryngo U ریشه شقاقل که بعنوان مقوی باء مصرف میشود
lupulin U خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
the first day U روزاول روزیکم
mulch U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
amphetamines U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
mulches U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
amphetamine U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
cereal U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
cereals U حبوبات غذایی که از غلات تهیه شده وباشیر بعنوان صبحانه مصرف میشود
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
bituminous paint U رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
barbiturate U نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
daughterhood U دختری
girlhood U دختری
step daughter U نا دختری
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
To be crazy about agirl . U کشته مرده دختری بودن
land girl n U دختری که کارهای صحرایی میکرد
computerized game playing U بازیهای کامپیوتری
court games U بازیهای محوطهای
games U بازیهای المپیک
asian games U بازیهای اسیایی
olympics U بازیهای المپیک
plympic games U بازیهای المپیک
racket games U بازیهای راکتدار
field games U بازیهای میدانی
youth sports U بازیهای جوانان
net games U بازیهای توردار
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
matches U رویارویی بازیهای دو جانبه
pan american games U بازیهای ملتهای امریکایی
tracks U زمین بازیهای میدانی
tracked U زمین بازیهای میدانی
match U رویارویی بازیهای دو جانبه
winter olympic U بازیهای المپیک زمستانی
goal games U بازیهای دروازه دار
party politics U سیاست بازیهای حزبی
ball park U زمین بازیهای با توپ
track U زمین بازیهای میدانی
olympiad U جشنهای بازیهای المپیک
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
olympian U شرکت کننده بازیهای المپیک
courtesy runner U بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
selects U برگزیده
favourite or vor U برگزیده
favorite U برگزیده
selected U برگزیده
chosen U برگزیده
select U برگزیده
to score with a girl <idiom> U موفق شدن در تلاش نزدیکی کردن با دختری [اصطلاح روزمره]
peculiar people U قوم برگزیده
favourite U دلخواه برگزیده
selected U سواکردن برگزیده
favourites U دلخواه برگزیده
select U سواکردن برگزیده
the chosen people U قوم برگزیده
selects U سواکردن برگزیده
favorites U دلخواه برگزیده
chrestomathy U قطعات برگزیده
picked U خاردار برگزیده
selectman U شخص برگزیده
taxi dancer U دختری که در کلاس رقص یاکاباره در مقابل پول بامشتریان دیگر میرقصد
delectus U کتابی که پارههای برگزیده
Featured lists U فهرست های برگزیده
choices U چیز نخبه برگزیده
president-elect U رییس جمهور برگزیده
choice U چیز نخبه برگزیده
president-elects U رییس جمهور برگزیده
choicer U چیز نخبه برگزیده
choicest U چیز نخبه برگزیده
constitutional monarch U ملکه
queens U ملکه
queen U ملکه
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
elects U انتخاب کردن برگزیده منتخب
he lost the seat U دوباره بوکالت برگزیده نشد
elect U انتخاب کردن برگزیده منتخب
electing U انتخاب کردن برگزیده منتخب
ladies-in-waiting U ندیمه ملکه
lady-in-waiting U ندیمه ملکه
queenly U درخور ملکه
queens bench division U دادگاه ملکه
queendom U قلمرو ملکه
queenhood U سمت ملکه
queenlike U ملکه وار
lady in waiting U ندیمه ملکه
queen dowager U ملکه بیوه
reigining beauty U ملکه وجاهت
queenvictoria U ملکه ویکتوریا
queenliness U ملکه منشی
rial U پادشاه ملکه
empress U ملکه امپراتریس
reginal U ملکه منش
reginal U لایق ملکه
queen U ملکه شدن
reginal U در خور ملکه
empresses U ملکه امپراتریس
queens U ملکه شدن
her majesty U در گفتگوی ملکه
monarch U ملکه شهریار
monarchs U ملکه شهریار
valentine U معشوقهای که در روز 41فوریه برگزیده شود
valentines U معشوقهای که در روز 41فوریه برگزیده شود
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
to queen it U ملکه وار رفتارکردن
dido U ملکه افسانهای کارتاژ
tzarina U ملکه روسیه تزاری
regina U ملکه سلطنت کننده
styled queen U ملقب یا موسوم به ملکه
antigone U دختری که همراه پدر نابینای خود به اتیکا رفت و تا زمان مرگ پدرش اورا خدمت کرد
groupies U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
groupie U دختری که به امید آشنایی با هنر پیشگان یا ورزشکاران و غیره آنها را از مکانی به مکان دیگر تعقیب میکند
queen can do no wrong U ملکه نمیتواند خطا کند
Victoriana U وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
Elizabethan U مربوط به بدوره ملکه الیزابت
ahmad U اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
Victorian U مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
infanta U دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
Elizabethan architecture U معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
the rose of tehran U زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
groundhopper [British English] U طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
infante U جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
co-eds U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co-ed U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
co ed U دختری که دردبیرستان یادانشکده مختلط تحصیل میکند وابسته به مدارس مختلط پسرودختر
victorianism U سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
peers of iveland U بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
queen can do no wrong U بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
roughhouse U بازیهای خرکی و پر سر وصدا بین ساکنان یک اطاق بازی خرکی و پر سر وصداکردن
Aesthetic Movement U [جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
undwe the t. of U بعنوان
by way of U بعنوان
under the plea of U بعنوان به بهانه
under cover of frind ship U بعنوان دوستی
preparatorily U بعنوان تهیه
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
under the notion of U بعقیده بفکر بعنوان
co-opts U بعنوان همقطار پذیرفتن
co-opting U بعنوان همقطار پذیرفتن
co-opted U بعنوان همقطار پذیرفتن
co-opt U بعنوان همقطار پذیرفتن
co opt U بعنوان همقطار پذیرفتن
supervisory U بعنوان بررسی کننده
pattern U بعنوان الگو بکاربردن
patterns U بعنوان الگو بکاربردن
co option U پذیرفتن بعنوان همکار
co optation U پذیرفتن بعنوان همکار
armlet U بازوبند [بعنوان جواهر]
surcharges U بعنوان جریمه گرفتن
surcharge U بعنوان جریمه گرفتن
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
parent U بعنوان والدین عمل کردن
bait fish U ماهی کوچک بعنوان طعمه
mark U بعنوان سیگنال استفاده میکند
record as target U ثبت کردن بعنوان هدف
I pulled him by the ears. U گوشش را کشیدم ( بعنوان تنبیه )
Mountaineering . Mountain - climbing . U کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
marks U بعنوان سیگنال استفاده میکند
to take something as a joke U چیزی را بعنوان شوخی گرفتن
to present oneself [as] U خود را اهداء کردن [بعنوان]
sit in U حضور درمحلی بعنوان اعتراض
under the guize of U بعنوان به بهانه درهیئت درزی
on the score of neglect U بعنوان غفلت ازاین بابت
You are ( most ) welcome . It is a mere nothing . It is not fit to drink . U قابل ندارد ( بعنوان تعارف )
as U بهمان اندازه بعنوان مثال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com