Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lycee
U
دبیرستان فرانسوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
afcet
U
la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
school
U
دبیرستان
secondary school
U
دبیرستان
secondary schools
U
دبیرستان
high school
U
دبیرستان
high schools
U
دبیرستان
middle schools
U
دبیرستان
middle school
U
دبیرستان
secondery school
U
دبیرستان
schools
U
دبیرستان
haute ecole
U
دبیرستان
junior high school
U
دبیرستان مقدماتی
gymnasiums
U
زورخانه دبیرستان
gymnasium
U
زورخانه دبیرستان
gym
U
زورخانه دبیرستان
lycee l
U
دبیرستان دولتی درفرانسه
professors
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
technical school
U
هنرستان دبیرستان فنی
professor
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
high schools
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
junior school
U
دوره اول دبیرستان
junior schools
U
دوره اول دبیرستان
principal
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
high school
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
principals
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
gallican
U
فرانسوی
frenchwoman
U
زن فرانسوی
french chalk
U
گچ فرانسوی
French
U
: فرانسوی
Gallic
U
فرانسوی
the french
U
فرانسوی ها
huguenot
U
فرانسوی پروتستان
huguenot
U
پروتستان فرانسوی
hotel-Dieu
U
بیمارستان فرانسوی
gallicism
U
فرانسوی مابی
frenchification
U
فرانسوی شدن
frenchy
U
فرانسوی ماب
French
U
فرانسوی کردن
Frenchman
U
مرد فرانسوی
Frenchmen
U
مرد فرانسوی
prom
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
prep school
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep schools
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
juniors
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
junior
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
proms
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
French dressing
U
چاشنی سالاد فرانسوی
balking billiard
U
بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
french onion soup
U
سوپ پیاز فرانسوی
French Order
U
سبک معماری فرانسوی
normal opening
U
گشایش نرمال یا فرانسوی
gallicize
U
فرانسوی ماب شدن
gallomania
U
جنون فرانسوی مابی
gallomaniac
U
دیوانه فرانسوی مابی
grisette
U
دختر کارگر فرانسوی
gallicize
U
فرانسوی ماب کردن
houdan
U
مرغ کاکلی فرانسوی
frenchify
U
فرانسوی ماب شدن
french pastry
U
شیرینی اردینه فرانسوی
french defence
U
دفاع فرانسوی شطرنج
upper class
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper classes
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
split
U
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
gallicism
U
اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
gaul
U
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
gavote
U
نوعی رقص سریع فرانسوی
gavotte
U
نوعی رقص سریع فرانسوی
burn variation
U
واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
blancmange
U
یک نوع کیک سفید فرانسوی
chateau
U
شاتو
[کاخ یا قلعه فرانسوی]
She is French on her fathers on her fathers side.
U
از طرف پدر فرانسوی است
They dont recognize your high-school diploma here.
U
دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
upperclassman
U
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
O levels
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
non matriculated
U
دوره دبیرستان را بپیان نرسانده یا بدانشگاه پذیرفته نشده
phyllo (pastry)
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
puff paste
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
flaky pastry
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
anderssen attack
U
حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
advance variation
U
واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
puff pastry
U
خمیر پای فرانسوی
[غذا و آشپزخانه]
entac
U
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
He was every inch a frenchman.
U
اویک فرانسوی تمام عیار بود
winawer variation
U
واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
Joyedevivre
U
لذت فراوان زندگی
[ریشه فرانسوی]
dramatics
U
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
anglo-chinois
U
[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
franco indian defence
U
دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco baenoni defence
U
دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
alekhine chatard attack
U
حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
zouave
U
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
milner bary gambit
U
گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
Liberty
U
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
By
[In]
comparison with the French, the British eat far less fish.
U
در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
Lous quatorze
U
[سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Lous quinze
U
[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
Aioli
U
[سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
three cushion billiards
U
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
physiocrats
U
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
rubinstein variation
U
واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com