English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
golds U دایره مرکزی هدف
gold U دایره مرکزی هدف
radian U زاویه مرکزی قوس دایره
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
pendant U سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant U ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
epicycle U دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
quadrant U ربع دایره ربع محیط دایره
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
archery U تیراندازی
musketry U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
shootings U تیراندازی
shooting U تیراندازی
pop U تیراندازی
gunning U تیراندازی
popped U تیراندازی
pops U تیراندازی
order of fire U روش تیراندازی
dry sum U مشق تیراندازی
lived U تیراندازی جنگی
gunnery U قوانین تیراندازی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
offhand U تیراندازی ایستاده
fire U تیراندازی کردن
live U تیراندازی جنگی
automatic fire U تیراندازی خودکار
scheme of fire U طرح تیراندازی
combat firing U تیراندازی جنگی
riflery U تیراندازی تفنگداری
conduct of fire U اجرای تیراندازی
guns U تیراندازی کردن
ready position U حاضربه تیراندازی
conduct of fire U هدایت تیراندازی
gun U تیراندازی کردن
delivery error U اشتباه در تیراندازی
the butts U میدان تیراندازی
gunning U تمرین تیراندازی
horseback archery U تیراندازی سواره
fire power U قدرت تیراندازی
fired U تیراندازی کردن
shoots U تیراندازی کردن
school shooting U تیراندازی در مدرسه
shoot U تیراندازی کردن
methode of fire U روش تیراندازی
firing area U منطقه تیراندازی
fire bay U دهلیز تیراندازی
field archery U تیراندازی صحرایی
handbow U کمان تیراندازی
firing table U جدول تیراندازی
fire trench U سنگر تیراندازی
firing line U خط شروع تیراندازی
fires U تیراندازی کردن
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
recoil U دفع ضربت تیراندازی
gun fire U توپ بامدادیاشام تیراندازی
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
range firing U تیراندازی در میدان تیر
range correction U تصحیح برد تیراندازی
squeeze off U تیراندازی با فشار ماشه
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
archery U تیراندازی با تیر و کمان
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
shots U تیراندازی شده تیرخورده
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
shot U تیراندازی شده تیرخورده
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
open fire U شروع به تیراندازی کردن
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
recoils U دفع ضربت تیراندازی
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
shots U گلوله تیراندازی شده
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
pit detail U کمک مربی تیراندازی
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
passives U دفاع بدون تیراندازی
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
shot U گلوله تیراندازی شده
set up U اماده تیراندازی کردن
passive U دفاع بدون تیراندازی
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
toxophily U علم تیراندازی باتیر وکمان
skeet gun U تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
target round U یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target rifle U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
gun shy U کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
point bland U تیراندازی بدون نشانه روی
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
shooting position U حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
errors U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
shooting U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
ready rack U قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
error U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
freestyle U شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
trap gun U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
shootings U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
cl U خط مرکزی
focal line U خط مرکزی
cores U مرکزی
focal U مرکزی
central U مرکزی
axial U مرکزی
central pumping station U مرکزی
centre pocket U مرکزی
centerline U خط مرکزی
core U مرکزی
centrical U مرکزی
compass U دایره
departments U دایره
Dingbat U دایره
disk U دایره
roundle U دایره
disks U دایره
agencies U دایره
circles U دایره
circled U دایره
agency U دایره
circuit U دایره
circuits U دایره
department U دایره
tambourines U دایره
tambourine U دایره
sphere U دایره
field U دایره
roundel U دایره
circling U دایره
recurring curve U دایره
fielded U دایره
fields U دایره
rhomb U دایره
spheres U دایره
rondelle U دایره
rondel U دایره
division U دایره
circle U دایره
divisions U دایره
subdivision U دایره
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
shoots U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
target archery U مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
high pheasant U تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
howler U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
battle clout U نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
roving gun U توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
springing teal U تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com