English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pharmaceutical U دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceuticals U دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceutic U دارویی وابسته به داروسازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pharmacy U داروسازی
pharmacies U داروسازی
pill قرص [داروسازی]
pharmacies U انباردارو داروسازی
pharmaceutical sign U نشان داروسازی
tablet U قرص [داروسازی]
pharmacy U انباردارو داروسازی
valerian U قطره والریان [داروسازی]
mortars U هاون داروسازی خمپاره
drops {pl} U قطره والریان [داروسازی]
mortar U هاون داروسازی خمپاره
officinal U دارویی
medicinal U دارویی
medicamental U دارویی
pharmacological U دارویی
officinally U از روی دستور داروسازی طبا
pharmacopeia U کتاب دستور داروسازی قرابادین
pharmacopoeia U کتاب دستور داروسازی دارونامه
chemotherapy U درمان دارویی
medics U مواد دارویی
medicate U دارویی کردن
phamaceutical chemistry U شیمی دارویی
drug addiction U اعتیاد دارویی
drug dependency U وابستگی دارویی
medic U دارویی طبیب
biologic U ماده دارویی وحیاتی
chemical U ماده شیمیایی دارویی
medicals U مواد دارویی و پزشکی
nepenthes U دارویی که غم را از بین میبرد
chemicals U ماده شیمیایی دارویی
haematic U دارویی که درخون موثراست
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
nervine U دارویی که پی ها را ارام سازدیا نیرودهد
dispensatory U کتاب ترکیبات دارویی داروخانه
physic garden U باغ گیاهان طبی یا دارویی
sirup U محلول غلیظ قندی دارویی
acetum U استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
syrups U محلول غلیظ قندی دارویی
syrup U محلول غلیظ قندی دارویی
mezereum U پوست ماذریون که در داروسازی برای اوردن خوی و پیشاب میدهند
haematogen U دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
palliative U مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
pastille U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastilles U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastile U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastil U قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
palliatives U مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
hemostat U اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
ipomoea U حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
LSD U لیسرجیک اسید دی اتیل آمید [دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
nostrum U دارویی که علاج هر درد باشد علاج هر چیز
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
febile U وابسته به تب
appurtenant U وابسته
riverrine U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
of kin U وابسته
elfin U وابسته به جن
relevant U وابسته
affiliates U وابسته
pertinent U وابسته
interdependent U وابسته
pyretic U وابسته به تب
attached U وابسته
affiliating U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertaining U وابسته
commissarial U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
tuitionary U وابسته به
attache U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
israelitish U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
hanger on U وابسته
syncop U وابسته به غش
elysian U وابسته به
cantabrigian U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
wedded U وابسته
federating U وابسته
thereof U وابسته به ان
federate U وابسته
messianic U وابسته به
federated U وابسته
federates U وابسته
monitorial U وابسته به
contingent U وابسته
relative U وابسته
akin U وابسته
aquatic U وابسته به اب
pertianing U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
sexual organs U وابسته به
subordinating U وابسته
contingents U وابسته
germane U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
levitical U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
dependent U وابسته
correspondents U وابسته
congenerous U وابسته
diphtheric U وابسته به
correspondent U وابسته
attributable U وابسته به
comprador U وابسته
belonging U وابسته ها
dependants U وابسته
dependant U وابسته
dermatic U وابسته به زیرپوست
eleemosynary U وابسته به صدقه
eleemosinary U وابسته به صدقه
dipteran U وابسته به دوبالان
a posteriori U وابسته به پدیدهسنجی
societal U وابسته به اجتماع
rhinal U وابسته به بینی
dioecious U وابسته به مگ س گیران
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
dominical U وابسته بخداوند
sorcerous U وابسته به جادوگری
rectal U وابسته به مقعد
diametral U وابسته بقطر
after-shave U وابسته به پس از ریشتراشی
diphtheritic U وابسته به خناق
diaconal U وابسته بشماس
device dependent U وابسته به دستگاه
allergic U وابسته به حساسیت
rectorial U وابسته به rector
ranine U وابسته به وزغ
gerontic U وابسته به پیری
vespal U وابسته به زنبور
geomantic U وابسته به رمالی
vespertilian U وابسته به شبکور
gasolinic U وابسته به بنزین
vindicatory U وابسته به توجیه
visive U وابسته به بینایی
galilean U وابسته به گالیله
glandulose U وابسته به غدد
glandulous U وابسته به غدد
pygmean U وابسته به پیگمی ها
specie U وابسته بسکه
venusian U وابسته به ونوس
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
gular U وابسته به مری
gregorian U وابسته به گریگوری
venusian U وابسته به زهره
gnomonic U وابسته به شاخص
volitionary U وابسته به اراده
folklorish U وابسته به فولکلور
folkish U وابسته به فولکلور
far eastern U وابسته بخاوردور
facultative U وابسته به faculty
exegetic U وابسته به تفسیر
sister services U خدمات وابسته
eugenic U وابسته به به نژادی
vituperative U وابسته به ناسزاگویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com