English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lopeared U دارای گوشهای اویخته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jackrabbit U نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
to niche oneself U خود را در گوشهای جا دادن در گوشهای پنهان شدن
lop eared U دارای گوش اویخته
penduline U دارای اشیان اویخته
lobate U دارای غبغب یازائده اویخته
lobated U دارای غبغب یازائده اویخته
nutant U سرازیر اویخته زیور اویخته
pouter U لب ولوچه دار دارای لب ولوچه اویخته
hexagonal U شش گوشهای
angulate U گوشهای
angular U گوشهای
corner solution U راه حل گوشهای
pentadecagon U پانزده گوشهای
skew correction U تصحیح گوشهای
make way <idiom> U به گوشهای رفتن
corner assembling U بست گوشهای
corner reflector U بازتاباننده گوشهای
hexagonal system U دستگاه شش گوشهای
septangular U هفت گوشهای
pentagonal U پنج گوشهای
tetragonal distortion U واپیچش چهار گوشهای
dogfight U کتک کاری در گوشهای
dogfights U کتک کاری در گوشهای
tetragonal system U دستگاه چهار گوشهای
wurtzite U ساختار شش گوشهای روی سولفید
to p one's cap over one's ear U کلاه خودراروی گوشهای خودکشیدن
trigonometer U اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
hexonal zinc sulfide structure U ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
penduline U اویخته
underhung U اویخته
hung U اویخته
dropper U اویخته
droppers U اویخته
overhung U اویخته
poutingly U با لب اویخته
flapping U اویخته
pendent U اویخته
pendant U اویخته
pensile U اویخته
pendants U اویخته
suspended U اویخته
flappy U اویخته
punka U بادبزن اویخته
suspended ceiling U سقف اویخته
flaps U اویخته وشل
lappet U گوشت اویخته
pendulum U جسم اویخته
pendulums U جسم اویخته
flap U اویخته وشل
beetle U اویخته شدن
pendentive dome U گنبد اویخته
chap fallen U لب ولوچه اویخته
suspensed load U بار اویخته
flap eared U اویخته گوش
beetles U اویخته شدن
flapped U اویخته وشل
cat walk U راه رو اویخته
down in the mouth U لب و لوچه اویخته
flap U قسمت اویخته هر شیئی
dolman sleeve U استین گشاد و اویخته
flaccid U چروک شده اویخته
flapped U قسمت اویخته هر شیئی
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
lob U گوشت یا پوست اویخته
lobbed U گوشت یا پوست اویخته
lobs U گوشت یا پوست اویخته
lobbing U گوشت یا پوست اویخته
flaps U قسمت اویخته هر شیئی
thrum U ریشه یانخ اویخته
lappet U لبه اویخته کلاه
to poke one's head U با سرپایین اویخته راه رفتن
pendulously U بطور اویخته یا تاب خور
breasted transmitter U میکروفونی که به گردن اویخته میشود
pensile birds U پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
trussed U بدار اویخته شدن خرپا
trusses U بدار اویخته شدن خرپا
trussing U بدار اویخته شدن خرپا
truss U بدار اویخته شدن خرپا
dipping sonar U سونار اویخته از هواپیما یاهلیکوپتر
flaps U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flap U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
slouch hat U کلاه لبه پهن ولبه اویخته
dag U قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
flapped U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
hanging U بدار زدن چیز اویخته شده
valances U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
pantaloon U پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
valences U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
pinup girl U دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
mastiff U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
mastiffs U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
valance U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
lugsail U بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
giants stride U تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
crosshead U وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
sabretache U خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
slacks U دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slackest U دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
light U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lightest U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lighted U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
slack U دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
slouching U خمیده بودن اویخته بودن
slouches U خمیده بودن اویخته بودن
slouched U خمیده بودن اویخته بودن
slouch U خمیده بودن اویخته بودن
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear U دارای سه خط
iodic U دارای ید
footy U دارای پا
fraught with U دارای
glochidiate U دارای مو
bilabiate U دارای دو لب
three-legged U دارای سه پا
three legged U دارای سه پا
odoriferous U دارای بو
silicifoeous U دارای در کوهی
bifocal U دارای دو کانون
miasmal U دارای دمه بد بو
keeled U دارای تبر ته
artiodactyl U دارای سم شکافته
artiodactylous U دارای سم شکافته
twofold U دارای دو چیز
keyed U دارای جاانگشتی
divans U دارای دوفرفیت
floaty U دارای اب نشین کم
bodily U دارای بدن
sonant U دارای اهنگ
aulait U دارای شیر
magneto U دارای مغناطیس
polygamous U دارای چند زن
social minded U دارای افکاراجتماعی
mammilate U دارای پستان
divan U دارای دوفرفیت
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
miasmatic U دارای دمه بد بو
antithetical U دارای ضد ونقیض
monoclinal U دارای یک شیب
sexagenary U دارای سن 06 تا96
splashing U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
rifled U دارای خان
monometallic U دارای یک فلز
amphibolic U دارای دو معنی
splash U دارای ترشح
monopetalous U دارای یک گلبرگ
monatomic U دارای یک جوهرفرد
shelterer U دارای حفاظ
equivocal U دارای دومعنی
antithetic U دارای ضد ونقیض
backed U دارای پشت
shoaly U دارای جاهای کم اب
short range U دارای برد کم
bifocals U دارای دو کانون
monandrous U دارای یک شوهر
short-range U دارای برد کم
foliolate U دارای برگچه
aluminous U دارای زاج
kibed U دارای شکاف
lean to U دارای چارطاقی
ledgy U دارای طاقچه
feldspathic U دارای فلدسپار
basined U دارای ابگیر
overlapping U دارای اشتراک
lippy U پر رو دارای لب اویزان
lobate U دارای نرمه
electives U دارای حق انتخاب
low-spirited U دارای روحیه بد
low spirited U دارای روحیه بد
straight line U دارای خط مستقیم
squib U دارای صدای فش فش
squibs U دارای صدای فش فش
strontic U دارای استرونیوم
hook nosed U دارای بینی کج
hook-nosed U دارای بینی کج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com