English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indued with charm U دارای فریبندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fallaciousness U فریبندگی
meretriciousness U فریبندگی
attractiveness U فریبندگی
charmingness U فریبندگی
illusiveness U فریبندگی
illusoriness U فریبندگی
seductiveness U فریبندگی
gracing U فرافت فریبندگی
charm U فریبندگی جذابیت
glamor U جادو فریبندگی
charm U فریبندگی دلربایی
univiting U بی جلذبه بی فریبندگی
witchery U سحر فریبندگی
grace U فرافت فریبندگی
graced U فرافت فریبندگی
graces U فرافت فریبندگی
glamour U جادو فریبندگی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with U دارای
trilinear U دارای سه خط
odoriferous U دارای بو
footy U دارای پا
three-legged U دارای سه پا
bilabiate U دارای دو لب
glochidiate U دارای مو
three legged U دارای سه پا
iodic U دارای ید
heterogamous U دارای مادگی ها
hearted U دارای قلب ...
haired U دارای موی ...
myrrhy U دارای بوی مر
ill neighboured U دارای همسایه بد
hexameter U دارای شش وزن
synonymous U دارای ترادف
stilted U دارای چوب پا
energetic U دارای انرژی
homolographic U دارای قرینه
humous U دارای موادالی
portentous U دارای فال بد
synonymous U دارای تشابه
melodic U دارای ملودی
double tongued U دارای دوقول
dyslogistic U دارای خاطرات بد
entitative U دارای وجودخارجی
prerogatives U دارای حق ویژه
far reaching U دارای اثرزیاد
febile U دارای حالت تب
feldspathic U دارای فلدسپار
fibrinous U دارای مودلیفی
floaty U دارای اب نشین کم
foliolate U دارای برگچه
prerogative U دارای حق ویژه
geniculate U دارای زانویی
bimolecular U دارای دوملکول
glanduliferous U دارای غد دکوچک
glary U دارای تشعشع
melodious U دارای ملودی
dolose U دارای قصدجرم
ill neighboured U دارای محیط بد
hook nosed U دارای بینی کج
keyed U دارای جاانگشتی
keeled U دارای تبر ته
keratinous U دارای موادشاخی
kibed U دارای شکاف
knarred U دارای برامدگی
knock kneed U دارای زانوی کج
lean to U دارای چارطاقی
ledgy U دارای طاقچه
lippy U پر رو دارای لب اویزان
lobate U دارای نرمه
lobated U دارای نرمه
longheaded U دارای سردراز
magneto U دارای مغناطیس
mammilate U دارای پستان
short range U دارای برد کم
isogenous U دارای یک منبع
short-range U دارای برد کم
deadbeats U دارای سکون
deadbeat U دارای سکون
in defect U دارای کاستی
in flower U دارای شکوفه
in force U دارای اعتبار
in power U دارای اختیارات
rifled U دارای خان
inflorescent U دارای گل اذین
innervate U دارای پی کردن
insectile U دارای حشره
instinct with force U دارای زور
intercommunicate U دارای مراوده
invested with power U دارای اختیار
splash U دارای ترشح
iodous U دارای یود
weighted U دارای وزن
bodily U دارای بدن
amphibolic U دارای دو معنی
antithetic U دارای ضد ونقیض
antithetical U دارای ضد ونقیض
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
artiodactyl U دارای سم شکافته
artiodactylous U دارای سم شکافته
aulait U دارای شیر
azotic U دارای ازت
basined U دارای ابگیر
bicentric U دارای دومرکز
bichrome U دارای دو رنگ
electives U دارای حق انتخاب
elective U دارای حق انتخاب
bimorphemic U دارای دوشکل
bimotored U دارای دوموتور
binaural U دارای دو گوش
binocular U دارای دو چشم
aluminous U دارای زاج
adamantean U دارای تلئلو
divan U دارای دوفرفیت
divans U دارای دوفرفیت
bifocal U دارای دو کانون
bifocals U دارای دو کانون
isometric U دارای یک میزان
isometrics U دارای یک میزان
ambivalence U دارای دو جنبه
behind U دارای پس افت
behinds U دارای پس افت
hectic U دارای تب لازم
privileged U دارای امتیاز
prurient U دارای فکرشهوانی
accentual U دارای تاکید
acetylate U دارای ریشهء
overlapping U دارای اشتراک
hook-nosed U دارای بینی کج
acetylize U دارای ریشهء
binuclear U دارای دو هسته
binucleate U دارای دو هسته
chymiferous U دارای کیموس
cingulate U دارای کمربند
cirrous U دارای اویز
cloven foot U دارای پا یا سم شکافته
copperbottomed U دارای ته مسی
crepitant U دارای صدای خش خش
cretaceous U دارای گچ فراوان
cuspidal U دارای برامدگی
dartrous U دارای تبخال
declinatory U دارای تمایل
diandrous U دارای دوپرچم
dichotomous U دارای دو بخش
dimorphic U دارای دو شکل
dimply U دارای فرورفتگی
dipetalous U دارای دوگلبرگ
diplopodous U دارای هزار پا
dipolar U دارای دو قطب
chinned U دارای چانه
salaried U دارای حقوق
binucleated U دارای دو هسته
bipartite U دارای دوقسمت
biradial U دارای دوشعاع
biramous U دارای دو شاخه
twofold U دارای دو چیز
bisulcate U دارای دوشکاف
bizonal U دارای دومنطقه
bodied U دارای بدن
splashing U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
buckish U دارای خوی بز
bumpiness U دارای برامدگی
calcareous U دارای کلسیم
calcic U دارای اهک
capitated U دارای سرمجزا
formal U دارای فکر
cephalous U دارای کله
dipteran U دارای دو بال
parenthetical U دارای کمانک
infatuated U دارای داوری بد
family men U دارای نانخور
family man U دارای نانخور
curvy U دارای انحنا
allergic U دارای حساسیت به
zygomorphic U دارای تقارن
zonate U دارای مدار
to be fraught [with] U دارای ... بودن
woolly headed U دارای سر پشمالو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com