Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
muscle bound
U
دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catalepsy
U
تصلب وسخت شدن عضلات
elastic
U
قابل ارتجاع
supple
U
قابل ارتجاع کش دار
flabby
U
دارای عضلات شل
spring
U
جهیدن قابل ارتجاع بودن
springs
U
جهیدن قابل ارتجاع بودن
springy
U
قابل ارتجاع سرچشمه وار
thermoplastic
U
قابل ارتجاع یا نرمش پذیردراثر حرارت
blockbusters
U
بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbuster
U
بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
capital
U
قابل مجازات مرگ دارای اهمیت حیاتی
stiffenj
U
سفت وسخت کردن
To stand firm. To stick to ones gun.
U
سفت وسخت ایستادن
sinter
U
بستن وسخت شدن
To be most insistent. To hold tight.
U
سفت وسخت چسبیدن
biddable
U
دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
bluenose
U
ادم متعصب وسخت گیر
age
U
سرد وسخت کردن فولاد
ages
U
سرد وسخت کردن فولاد
stretched
U
ارتجاع
restitution
U
ارتجاع
stretch
U
ارتجاع
stretches
U
ارتجاع
carry the ball
<idiom>
U
قسمت مهم وسخت را به عهده داشتن
hard as nails
<idiom>
U
ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
sandalwood
U
چوب محکم وسخت صندل سفید
sandalwoods
U
چوب محکم وسخت صندل سفید
elastic force
U
نیروی ارتجاع
elasticity
U
قابلیت ارتجاع
coefficient of restitution
U
ضریب ارتجاع
resilience
U
قابلیت ارتجاع
inelasticity
U
عدم ارتجاع
driving spring
U
فنر ارتجاع
to be round with any one
U
با کسی رک حرف زدن وسخت گیری کردن
elasticity
U
قوه ارتجاع الاستیسیته
driving rod
U
میله فنر ارتجاع
springiness
U
خاصیت فنری ارتجاع
double standard
U
قواعد تبعیض امیز وسخت گیرمخصوصا نسبت بجنس زن
thermoplasticity
U
قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
elastic limit tensile strength
U
دستگاه اندازه گیری الاستیسیته ارتجاع سنج
contralateral muscles
U
عضلات مخالف
contralateral muscles
U
عضلات مقابل
antigravity muscles
U
عضلات ضد گرانش
skeletal muscles
U
عضلات مخطط
dystaxia
U
رعشه عضلات
catalepsy
U
جمود عضلات
tetany
U
کزاز عضلات
relaxation
U
شل کردن عضلات
arrays
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array
U
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
martinet
U
ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
martinets
U
ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
systremma
[leg cramps]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charleyhorse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the calf
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
charley horse
[American]
[colloquial]
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
cramp in the leg
U
گرفتگی عضلات پا
[پزشکی]
guiding
U
عضلات کمکی مجاور
ligamentary
U
مربوط به رباط عضلات
Firm muscles ( flesh ) .
U
عضلات (گوشت ) محکم
vaginismus
U
گرفتگی عضلات مهبل
vaginism
U
گرفتگی عضلات مهبل
kymograph
U
انقباض عضلات و غیره
abasia
U
عدم همکاری عضلات محرکه
tics
U
انقباض غیر عادی عضلات
hamstrung
U
عضلات عقب ران زردپی
tic
U
انقباض غیر عادی عضلات
hamstrings
U
عضلات عقب ران زردپی
hamstring
U
عضلات عقب ران زردپی
pleurodynia
U
درد پهلوو عضلات سینه
pleuralgia
U
درد پهلوو عضلات سینه
extrinsic eye muscles
U
عضلات برون چرخشی چشم
hamstringing
U
عضلات عقب ران زردپی
sweeney
U
ازکار افتادگی یا فلج عضلات کتف
sweeny
U
از کار افتادگی یا فلج عضلات کتف
neuromuscular
U
وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
cramps
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
knee flexion and extension machine
U
دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
bronchial asthma
U
تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
parkinsonism
U
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
achalasia
U
عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
sensible
U
قابل درک قابل رویت
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
cataleptic
U
مبتلا به بیماری جمود عضلات مبتلا به جمود فکری
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
three-legged
U
دارای سه پا
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
footy
U
دارای پا
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
three legged
U
دارای سه پا
glochidiate
U
دارای مو
trilinear
U
دارای سه خط
dartrous
U
دارای تبخال
warty
U
دارای زگیل
syntonic
U
دارای بسامدمشابه
tardy
U
دارای تاخیر
windiness
U
دارای باد
synonymous
U
دارای تشابه
cuspidal
U
دارای برامدگی
to be fraught
[with]
U
دارای ... بودن
polygamous
U
دارای چند زن
splashing
U
دارای ترشح
tardier
U
دارای تاخیر
stilted
U
دارای چوب پا
entitative
U
دارای وجودخارجی
synonymous
U
دارای ترادف
splashes
U
دارای ترشح
portentous
U
دارای فال بد
primiparous
U
دارای یک اولاد
incapable
<adj.>
U
دارای ضعف
unfit
<adj.>
U
دارای ضعف
declinatory
U
دارای تمایل
splash
U
دارای ترشح
tardiest
U
دارای تاخیر
primipara
U
دارای یک اولاد
dolose
U
دارای قصدجرم
salaried
U
دارای حقوق
preemptor
U
دارای حق شفعه
dipteran
U
دارای دو بال
dipolar
U
دارای دو قطب
monolith
U
دارای یک سنگ
preponderant
U
دارای مزیت
monoliths
U
دارای یک سنگ
prerogatives
U
دارای حق ویژه
melodious
U
دارای ملودی
melodic
U
دارای ملودی
swell butted
U
دارای ته گنده
pre emptive
U
دارای حق شفعه
double tongued
U
دارای دوقول
dog-eared
U
دارای پرانتز
seamed
U
دارای نشان
prerogative
U
دارای حق ویژه
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
diplopodous
U
دارای هزار پا
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
dichotomous
U
دارای دو بخش
monogamous
U
دارای یک همسر
sulfureous
U
دارای گوگرد
diandrous
U
دارای دوپرچم
alcoholics
U
دارای الکل
alcoholic
U
دارای الکل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com