Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
unofficial
U
دارای عدم رسمیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
solemnization
U
رسمیت
formality
U
رسمیت
recognizes
U
به رسمیت شناختن
recognizing
U
به رسمیت شناختن
officialize
U
رسمیت دادن
recognize
U
به رسمیت شناختن
recognises
U
به رسمیت شناختن
recognising
U
به رسمیت شناختن
recognition
U
به رسمیت شناختن
sanctions
U
به رسمیت شناختن
sanctioning
U
به رسمیت شناختن
sanction
U
به رسمیت شناختن
sanctioned
U
به رسمیت شناختن
authenticate
U
سندیت یا رسمیت دادن
authenticating
U
سندیت یا رسمیت دادن
officialism
U
رسمیت مقررات اداری
authenticates
U
سندیت یا رسمیت دادن
authenticated
U
سندیت یا رسمیت دادن
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
on shall from a quo rum
U
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
exchange of full powers
U
رسمیت یافتن تنزل نرخ ارز مبادله اسناد مربوط به تفویض اختیارات تام
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
U
دارای سه خط
fraught with
U
دارای
footy
U
دارای پا
three legged
U
دارای سه پا
three-legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
glochidiate
U
دارای مو
bilabiate
U
دارای دو لب
deadbeats
U
دارای سکون
squibs
U
دارای صدای فش فش
weighted
U
دارای وزن
multilineal
U
دارای چندین خط
energetic
U
دارای انرژی
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
multifid
U
دارای چندشکاف
nucleate
U
دارای هسته
squib
U
دارای صدای فش فش
straight line
U
دارای خط مستقیم
myrrhic
U
دارای بوی مر
portentous
U
دارای فال بد
deadbeat
U
دارای سکون
myrrhy
U
دارای بوی مر
of that ilk
U
دارای همان جا
sulfureous
U
دارای گوگرد
nitrous
U
دارای شوره
strontic
U
دارای استرونیوم
bigamous
U
دارای دو زن یا دو شوهر
stilted
U
دارای چوب پا
miasmatic
U
دارای دمه بد بو
miasmal
U
دارای دمه بد بو
melodious
U
دارای ملودی
melodic
U
دارای ملودی
syntonic
U
دارای بسامدمشابه
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
salaried
U
دارای حقوق
mammilate
U
دارای پستان
formal
U
دارای فکر
magneto
U
دارای مغناطیس
synonymous
U
دارای ترادف
monandrous
U
دارای یک شوهر
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
muciferous
U
دارای مخاط
swell butted
U
دارای ته گنده
monogamous
U
دارای یک زن یا یک شوهر
synonymous
U
دارای تشابه
monogamous
U
دارای یک همسر
alcoholics
U
دارای الکل
alcoholic
U
دارای الکل
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
low spirited
U
دارای روحیه بد
monometallic
U
دارای یک فلز
monoclinal
U
دارای یک شیب
splash
U
دارای ترشح
stannous
U
دارای قلع
equivocal
U
دارای دومعنی
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
rattly
U
دارای صدای تق تق
flabby
U
دارای عضلات شل
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
legitimating
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
دارای حق مشروع
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
quartziferous
U
دارای در کوهی
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
sonant
U
دارای اهنگ
reboant
U
دارای واکنش
reversioner
U
دارای حق رجوع
silicifoeous
U
دارای در کوهی
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
backed
U
دارای پشت
short range
U
دارای برد کم
shelterer
U
دارای حفاظ
short-range
U
دارای برد کم
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
self abnegating
U
دارای کف نفس
rifled
U
دارای خان
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
sabulous
U
دارای شن ریزه
rugose
U
دارای رکه
pulsatile
U
دارای تپش
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
splashy
U
دارای ترشح
petiolated
U
دارای دمگل
petiolate
U
دارای دمگل
low-spirited
U
دارای روحیه بد
pelliculate
U
دارای پوسته
papillose
U
دارای برامدگی
staminate
U
دارای جرثومه نر
palmy
U
دارای نخل
overbusy
U
دارای کارزیاد
pinnular
U
دارای بالچه
plumose
U
دارای دسته پر
polygamous
U
دارای چند زن
pulsant
U
دارای تپش
pseudonymous
U
دارای تخلص
primiparous
U
دارای یک اولاد
primipara
U
دارای یک اولاد
redundant
U
دارای اطناب
prerogatived
U
دارای حق ویژه
deficient
U
دارای کمبود
preemptor
U
دارای حق شفعه
pre emptive
U
دارای حق شفعه
spirituous
U
دارای الکل
entitative
U
دارای وجودخارجی
stannic
U
دارای قلع
splashes
U
دارای ترشح
floaty
U
دارای اب نشین کم
azotic
U
دارای ازت
double tongued
U
دارای دوقول
basined
U
دارای ابگیر
dolose
U
دارای قصدجرم
bicentric
U
دارای دومرکز
bichrome
U
دارای دو رنگ
dipteran
U
دارای دو بال
dipolar
U
دارای دو قطب
diplopodous
U
دارای هزار پا
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
dimply
U
دارای فرورفتگی
bimolecular
U
دارای دوملکول
bimotored
U
دارای دوموتور
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
aulait
U
دارای شیر
fibrinous
U
دارای مودلیفی
feldspathic
U
دارای فلدسپار
adamantean
U
دارای تلئلو
febile
U
دارای حالت تب
bimorphemic
U
دارای دوشکل
far reaching
U
دارای اثرزیاد
aluminous
U
دارای زاج
amphibolic
U
دارای دو معنی
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
binaural
U
دارای دو گوش
binocular
U
دارای دو چشم
buckish
U
دارای خوی بز
bumpiness
U
دارای برامدگی
calcareous
U
دارای کلسیم
calcic
U
دارای اهک
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
crepitant
U
دارای صدای خش خش
capitated
U
دارای سرمجزا
copperbottomed
U
دارای ته مسی
cephalous
U
دارای کله
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
chinned
U
دارای چانه
cirrous
U
دارای اویز
chymiferous
U
دارای کیموس
cuspidal
U
دارای برامدگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com