Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
racy
U
دارای طعم اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
racy
U
دارای صفات اصلی و نژادی
balanced control surfaces
U
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
compound complex
U
دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
haploid
U
دارای نیمی ازکروموزومهای اصلی مانندکروموسوم سلولهای جنسی
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
orthotropic
U
دارای محور اصلی عمودی
polyploid
U
دارای کروموسومهایی چندبرابر تعداد اصلی
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
Other Matches
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
radical
U
اصلی
majored
U
اصلی
major
U
اصلی
parent
U
اصلی
primal
U
اصلی
elementary
U
اصلی
functional
U
اصلی
initialed
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
initial
U
اصلی
trunks
U
خط اصلی
trunk
U
خط اصلی
germinal
U
اصلی
main deck
U
پل اصلی
initialing
U
اصلی
arch
U
اصلی
primitive
U
اصلی
arches
U
اصلی
initials
U
اصلی
initialling
U
اصلی
organic
U
اصلی
primarily
U
اصلی
radicals
U
اصلی
initialled
U
اصلی
main door
U
در اصلی
first-hand
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
genuine
U
اصلی
seminal
U
اصلی
mainlines
U
اصلی
principle
U
اصلی
primordial
U
اصلی
main stem
U
خط اصلی
mainlining
U
خط اصلی
essential
U
اصلی
intrinsic
U
اصلی
elemental
U
اصلی
native code
U
کد اصلی
fundamental
U
اصلی
mainlining
U
اصلی
cardinals
U
اصلی
essentials
U
اصلی
primary
U
اصلی
arch-
U
اصلی
main line
U
خط اصلی
normative
U
اصلی
main lines
U
خط اصلی
majoring
U
اصلی
mainlines
U
خط اصلی
cardinal
U
اصلی
mainlined
U
اصلی
mainlined
U
خط اصلی
mainline
U
اصلی
mainline
U
خط اصلی
head
U
اصلی
originals
U
اصلی
original
U
اصلی
text
U
اصلی
texts
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
line link
U
خط اصلی
masters
U
اصلی
proto
U
اصلی
isogeny
U
هم اصلی
immanent
U
اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
ingrown
U
اصلی
rudimental
U
اصلی
main
U
خط اصلی
vital
<adj.>
U
اصلی
substantive
[essential]
<adj.>
U
اصلی
basics
U
اصلی
essential
<adj.>
U
اصلی
basic
U
اصلی
major
<adj.>
U
اصلی
quintessential
<adj.>
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
mastered
U
اصلی
master
U
اصلی
principal
U
اصلی
primes
U
اصلی
principals
U
اصلی
inherent
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
prime
U
اصلی
primed
U
اصلی
main attack
U
تک اصلی
to trace the cause of anything
U
علت اصلی
molif
U
مایه اصلی
tap root
U
ریشه اصلی
master
U
مدل اصلی
essentials
U
بسیارلازم اصلی
mother board
U
تخته اصلی
main road
U
راه اصلی
main roads
U
جاده اصلی
mainframe
U
سیستم اصلی
matadors
U
گاوباز اصلی
main menu
U
منوی اصلی
mainframes
U
سیستم اصلی
headquarters
U
شعبه اصلی
the four fundamental operation
U
چهارعمل اصلی
text move
U
حرکت اصلی
essential
U
بسیارلازم اصلی
main roads
U
راه اصلی
literal
U
معنی اصلی
subsistance
U
ماده اصلی
mother board
U
برد اصلی
inessential
U
غیر اصلی
avenue
U
خیابان اصلی
inessentials
U
غیر اصلی
subject matter
U
موضوع اصلی
mainspring
U
دلیل اصلی
masters
U
مدل اصلی
mainspring
U
انگیزه اصلی
principal contractor
U
پیمانکار اصلی
prime movers
U
محرک اصلی
mainstream
U
مسیر اصلی
main line
U
نهر اصلی
main line
U
کانال اصلی
main lines
U
نهر اصلی
avenues
U
خیابان اصلی
master switches
U
کلید اصلی
main road
U
جاده اصلی
kernels
U
هسته اصلی
master station
U
ایستگاه اصلی
mastered
U
مدل اصلی
cardinal number
U
عدد اصلی
cardinal numbers
U
عدد اصلی
prime mover
U
محرک اصلی
master switch
U
کلید اصلی
kernel
U
هسته اصلی
meats
U
غذای اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com