Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ledgy
U
دارای طاقچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wall bracket
U
طاقچه
croseette
U
طاقچه
recesses
U
طاقچه
bay
U
طاقچه
ledges
U
طاقچه
ledge
U
طاقچه
prayer-niche
U
طاقچه
rack
U
طاقچه
racked
U
طاقچه
wracked
U
طاقچه
wracks
U
طاقچه
recess
U
طاقچه
racks
U
طاقچه
end clamp
U
طاقچه
shelf
U
طاقچه
niches
U
طاقچه
niche
U
طاقچه
mantel board
U
طاقچه چوبی
wracks
U
طاقچه مقر
windowsill
U
طاقچه پنجره
racks
U
طاقچه مقر
bracket
U
طاقچه دیوارکوب
racked
U
طاقچه مقر
rack
U
طاقچه مقر
card rack
U
طاقچه کارت
alcove
U
طاقچه بزرگ
wracked
U
طاقچه مقر
mantelpiece
U
طاقچه بالا بخاری
bracket
U
طاقچه سگدست پرانتز
mantlepieces
U
طاقچه بالا بخاری
gradine
U
طاقچه پشت محراب
gradin
U
طاقچه پشت محراب
dragon-bracket
U
طاقچه دیوار کوب
recesses
U
طاقچه دار کردن
mantel
U
طاقچه بالا بخاری
recess
U
طاقچه دار کردن
mantelpieces
U
طاقچه بالا بخاری
bracket
U
طاقچه دیوار کوب
retable
U
طاقچه پشت محراب
niche
U
طاقچه توی دیوار گذاشتن
niches
U
طاقچه توی دیوار گذاشتن
hungry
U
[تورفتگی طاقچه مانند در دیوار عمیق]
recesses
U
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
recess
U
موقتا تعطیل کردن طاقچه ساختن
overmantel
U
ارایش طاقچه دار در روی نمای بخاری
Gibbs surround
U
[معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
ampullae niche
U
[طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
cul-de-four
U
[نیمه گنبدی که بالای محراب یا طاقچه استفاده می شود.]
what not
U
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
altar of repose
U
[طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
dou
U
[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
predella
U
پله محراب طاقچه پشت محراب
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
bilabiate
U
دارای دو لب
three-legged
U
دارای سه پا
odoriferous
U
دارای بو
glochidiate
U
دارای مو
trilinear
U
دارای سه خط
footy
U
دارای پا
fraught with
U
دارای
fibrinous
U
دارای مودلیفی
knarred
U
دارای برامدگی
entitative
U
دارای وجودخارجی
keratinous
U
دارای موادشاخی
feldspathic
U
دارای فلدسپار
far reaching
U
دارای اثرزیاد
kibed
U
دارای شکاف
febile
U
دارای حالت تب
lippy
U
پر رو دارای لب اویزان
dimorphic
U
دارای دو شکل
dimply
U
دارای فرورفتگی
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
diplopodous
U
دارای هزار پا
dipolar
U
دارای دو قطب
dipteran
U
دارای دو بال
dolose
U
دارای قصدجرم
in power
U
دارای اختیارات
lobate
U
دارای نرمه
double tongued
U
دارای دوقول
lean to
U
دارای چارطاقی
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
knock kneed
U
دارای زانوی کج
glary
U
دارای تشعشع
dichotomous
U
دارای دو بخش
floaty
U
دارای اب نشین کم
intercommunicate
U
دارای مراوده
indued with charm
U
دارای فریبندگی
instinct with force
U
دارای زور
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
ill neighboured
U
دارای محیط بد
in defect
U
دارای کاستی
in flower
U
دارای شکوفه
in force
U
دارای اعتبار
insectile
U
دارای حشره
innervate
U
دارای پی کردن
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
humous
U
دارای موادالی
homolographic
U
دارای قرینه
hexameter
U
دارای شش وزن
foliolate
U
دارای برگچه
keeled
U
دارای تبر ته
geniculate
U
دارای زانویی
keyed
U
دارای جاانگشتی
isogenous
U
دارای یک منبع
iodous
U
دارای یود
invested with power
U
دارای اختیار
haired
U
دارای موی ...
hearted
U
دارای قلب ...
unidirection
U
دارای یک جهت
heterogamous
U
دارای مادگی ها
inflorescent
U
دارای گل اذین
diandrous
U
دارای دوپرچم
aluminous
U
دارای زاج
isometric
U
دارای یک میزان
bifocals
U
دارای دو کانون
bifocal
U
دارای دو کانون
divans
U
دارای دوفرفیت
divan
U
دارای دوفرفیت
bodily
U
دارای بدن
overlapping
U
دارای اشتراک
hook-nosed
U
دارای بینی کج
isometrics
U
دارای یک میزان
ambivalence
U
دارای دو جنبه
behind
U
دارای پس افت
adamantean
U
دارای تلئلو
acetylize
U
دارای ریشهء
acetylate
U
دارای ریشهء
accentual
U
دارای تاکید
prurient
U
دارای فکرشهوانی
privileged
U
دارای امتیاز
hectic
U
دارای تب لازم
behinds
U
دارای پس افت
hook nosed
U
دارای بینی کج
electives
U
دارای حق انتخاب
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
stilted
U
دارای چوب پا
energetic
U
دارای انرژی
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
weighted
U
دارای وزن
melodious
U
دارای ملودی
melodic
U
دارای ملودی
prerogative
U
دارای حق ویژه
elective
U
دارای حق انتخاب
twofold
U
دارای دو چیز
splashing
U
دارای ترشح
splashes
U
دارای ترشح
splash
U
دارای ترشح
formal
U
دارای فکر
salaried
U
دارای حقوق
prerogatives
U
دارای حق ویژه
rifled
U
دارای خان
amphibolic
U
دارای دو معنی
declinatory
U
دارای تمایل
myrrhic
U
دارای بوی مر
capitated
U
دارای سرمجزا
calcic
U
دارای اهک
calcareous
U
دارای کلسیم
bumpiness
U
دارای برامدگی
buckish
U
دارای خوی بز
bodied
U
دارای بدن
bizonal
U
دارای دومنطقه
cephalous
U
دارای کله
chinned
U
دارای چانه
chymiferous
U
دارای کیموس
dartrous
U
دارای تبخال
cuspidal
U
دارای برامدگی
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
crepitant
U
دارای صدای خش خش
copperbottomed
U
دارای ته مسی
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
cirrous
U
دارای اویز
cingulate
U
دارای کمربند
bisulcate
U
دارای دوشکاف
biramous
U
دارای دو شاخه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com