Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
incarnate
U
دارای شکل جسمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fleshly
U
جسمانی
carnal
U
جسمانی
physical
U
جسمانی
corporeal
U
جسمانی
in the f.
U
بصورت جسمانی
physical
U
مادی جسمانی
bodily harm
U
صدمه جسمانی
material
U
مادی جسمانی
incorporate
U
غیر جسمانی
sensual
U
شهوانی جسمانی
corporeality
U
جسمانی بودن
materials
U
مادی جسمانی
incorporates
U
غیر جسمانی
bodily
U
واقعا جسمانی
physical handicap
U
معلولیت جسمانی
incorporating
U
غیر جسمانی
earthen
U
مادی جسمانی
fleshpot
U
لذایذ جسمانی
temporal
U
جسمانی زمانی
physical fitness
U
امادگی جسمانی
physical movement
U
حرکت جسمانی
fleshpots
U
راحتی جسمانی
somatization
U
جسمانی کردن
outworld
U
دنیای جسمانی
marasmus
U
پژمردگی جسمانی
sentience
U
حساسیت جسمانی
sensuousness
U
پیروی جسمانی
corporality
U
هستی جسمانی تن
worldly
U
جسمانی مادی
stressing
U
تنش جسمانی- روانی
somatoform disorder
U
اختلال جسمانی شکل
rough up
<idiom>
U
حمله وصدمه جسمانی
carnally
U
بطور جسمانی یا شهوانی
dysaesthesia
U
اختلال حواس جسمانی
sensuously
U
مبنی بر لذات جسمانی
the outward man
U
ادم جسمانی جسم
physical fitness
U
امادگی عمومی جسمانی
somatization disorder
U
اختلال جسمانی کردن
sensuous
U
مبنی بر لذات جسمانی
physical anthropology
U
انسان شناسی جسمانی
physical aptitude test
U
ازمون استعداد جسمانی
substantiate
U
ماهیت جسمانی دادن به
stresses
U
تنش جسمانی- روانی
substantiated
U
ماهیت جسمانی دادن به
stress
U
تنش جسمانی- روانی
anthropometry
U
انسان سنجی جسمانی
substantiates
U
ماهیت جسمانی دادن به
substantiating
U
ماهیت جسمانی دادن به
profaneness
U
وابستگی بچیزهای جسمانی
tussle
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussled
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussles
U
مسابقه جسمانی کشمکش
tussling
U
مسابقه جسمانی کشمکش
habitus
U
وضعیت ساختمان جسمانی هیکل
infantilism
U
کندی رشد جسمانی وعقلانی
hard as nails
<idiom>
U
ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
zombiism
U
اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
lysenkoism
U
نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
U
دارای سه پا
bilabiate
U
دارای دو لب
trilinear
U
دارای سه خط
footy
U
دارای پا
fraught with
U
دارای
glochidiate
U
دارای مو
three-legged
U
دارای سه پا
odoriferous
U
دارای بو
iodic
U
دارای ید
legitimated
U
دارای حق مشروع
aluminous
U
دارای زاج
floaty
U
دارای اب نشین کم
silicifoeous
U
دارای در کوهی
foliolate
U
دارای برگچه
mammilate
U
دارای پستان
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
adamantean
U
دارای تلئلو
shelterer
U
دارای حفاظ
amphibolic
U
دارای دو معنی
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
legitimates
U
دارای حق مشروع
legitimating
U
دارای حق مشروع
electives
U
دارای حق انتخاب
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
flabby
U
دارای عضلات شل
sonant
U
دارای اهنگ
longheaded
U
دارای سردراز
twofold
U
دارای دو چیز
magneto
U
دارای مغناطیس
knock kneed
U
دارای زانوی کج
equivocal
U
دارای دومعنی
backed
U
دارای پشت
knarred
U
دارای برامدگی
acetylate
U
دارای ریشهء
accentual
U
دارای تاکید
geniculate
U
دارای زانویی
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
sabulous
U
دارای شن ریزه
rugose
U
دارای رکه
glary
U
دارای تشعشع
hook-nosed
U
دارای بینی کج
splashes
U
دارای ترشح
acetylize
U
دارای ریشهء
self abnegating
U
دارای کف نفس
short range
U
دارای برد کم
short-range
U
دارای برد کم
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
kibed
U
دارای شکاف
keratinous
U
دارای موادشاخی
hook nosed
U
دارای بینی کج
splashing
U
دارای ترشح
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
rifled
U
دارای خان
splash
U
دارای ترشح
bicentric
U
دارای دومرکز
lippy
U
پر رو دارای لب اویزان
azotic
U
دارای ازت
lobate
U
دارای نرمه
sulfureous
U
دارای گوگرد
strontic
U
دارای استرونیوم
aulait
U
دارای شیر
lobated
U
دارای نرمه
far reaching
U
دارای اثرزیاد
straight line
U
دارای خط مستقیم
swell butted
U
دارای ته گنده
preferable
U
دارای رجحان
entitative
U
دارای وجودخارجی
syntonic
U
دارای بسامدمشابه
basined
U
دارای ابگیر
alcoholic
U
دارای الکل
alcoholics
U
دارای الکل
monogamous
U
دارای یک همسر
monogamous
U
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
U
دارای دو زن یا دو شوهر
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
squib
U
دارای صدای فش فش
squibs
U
دارای صدای فش فش
lean to
U
دارای چارطاقی
elective
U
دارای حق انتخاب
feldspathic
U
دارای فلدسپار
deficient
U
دارای کمبود
redundant
U
دارای اطناب
fibrinous
U
دارای مودلیفی
splashy
U
دارای ترشح
spirituous
U
دارای الکل
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
ledgy
U
دارای طاقچه
staminate
U
دارای جرثومه نر
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
febile
U
دارای حالت تب
stannous
U
دارای قلع
stannic
U
دارای قلع
low spirited
U
دارای روحیه بد
low-spirited
U
دارای روحیه بد
legitimate
U
دارای حق مشروع
multifid
U
دارای چندشکاف
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
myrrhy
U
دارای بوی مر
stilted
U
دارای چوب پا
nitrous
U
دارای شوره
formal
U
دارای فکر
energetic
U
دارای انرژی
divan
U
دارای دوفرفیت
divans
U
دارای دوفرفیت
in flower
U
دارای شکوفه
myrrhic
U
دارای بوی مر
isometric
U
دارای یک میزان
ill neighboured
U
دارای محیط بد
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
multilineal
U
دارای چندین خط
pinnular
U
دارای بالچه
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
bodily
U
دارای بدن
in defect
U
دارای کاستی
nucleate
U
دارای هسته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com