English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vulval U دارای شکافی شبیه فرج
vulvar U دارای شکافی شبیه فرج
vulvate U دارای شکافی شبیه فرج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
Other Matches
chalybeate U دارای مزه شبیه باهن
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
ulotrichous U دارای موهای شبیه پشم
squeaker U دارای صدای شبیه جغد یا موش
homogamic U دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
homogamous U دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
drupaceous U دارای میوه الویی شبیه الو
pentadactylate U دارای پنج زائده شبیه پنجه
diatomaceous U دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
leg of mutton U دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
conchoidal U دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
squeaky U جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
hardtop U اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
substantive U شبیه اسم دارای خواص اسم
venosity U شبیه ورید دارای ورید
micrology U مو شکافی
trifid U سه شکافی
enterotomy U روده شکافی
butt seam weld U جوشکاری شکافی
autopsies U کالبد شکافی
ovariotomy U تخمدان شکافی
butt welding U جوشکاری شکافی
autopsy U کالبد شکافی
forging crack U اهنگری شکافی
zootomy U جانور شکافی
quadrifid U چهار شکافی
dissection U کالبد شکافی
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
scalpels U چاقوی کالبد شکافی
scalpel U چاقوی کالبد شکافی
keratotome U چاقوی قرنیه شکافی
keratome U چاقوی قرینه شکافی
postmortem U مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
To spilt hair . To make a fine distinction . U مورااز ماست کشیدن ( مو شکافی کردن )
hacks U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
hacked U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
balacava U پوشش ضد اتش سر و گردن با شکافی جلو صورت
hack U شکافی که بر اثربیل زدن یا شخم زده ایجادمیشود
embrasure U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
embrasures U مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
vivisectional U زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisection U زنده شکافی تشریح جانور زنده
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
pygidial U شبیه دم
make U شبیه
imitation U شبیه
imitations U شبیه
simulant U شبیه
more like;most like U شبیه تر
luteous U شبیه گل
near U شبیه
wifelike U شبیه زن
near- U شبیه
neared U شبیه
feathery U شبیه به پر
nearer U شبیه
womanlike U شبیه زن
nearest U شبیه
nearing U شبیه
nears U شبیه
medal U شبیه
medals U شبیه
similiar U شبیه
similar to that U شبیه به ان
akin <adj.> U شبیه
similar U شبیه
analogous U شبیه
makes U شبیه
simile U شبیه
similar <adj.> U شبیه
anthoid U شبیه به گل
quasi U شبیه
papilionaceous U شبیه
like <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
personator U شبیه
similes U شبیه
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
encephaloid U شبیه مغز
simulation U شبیه سازی
simulators U شبیه ساز
assimilating U شبیه ساختن
dermoidal U شبیه پوست
molluscoid U شبیه نرم تن
trochal U شبیه چرخ
typal U شبیه نمونه
equaled U همرتبه شبیه
protean U شبیه Proteus
carinal U شبیه زورق
prismoidal U شبیه منشور
equal U همرتبه شبیه
spongy U شبیه اسفنج
butyraceous U شبیه کره
psittaceous U شبیه طوطی
simulator U شبیه ساز
phylloid U شبیه برگ
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plexiform U شبیه شبکه
vaulty U شبیه طاق
platy U شبیه بشقاب
vee U شبیه حرف v
piscine U شبیه ماهی
vestibular U شبیه رخت کن
vestibular U شبیه اتاقک
platinoid U شبیه پلاتین
pisiform U شبیه نخود
assimilate U شبیه ساختن
virgulate U شبیه میله
assimilated U شبیه ساختن
assimilates U شبیه ساختن
likes U شبیه همچون
vapory U شبیه بخار
ursine U شبیه خرس
uncial U شبیه یک دوازدهم
tafia U مشروبی شبیه رم
simulations U شبیه سازی
polypous U شبیه بواسیرلحمی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
anthropomorphic U شبیه انسان
humanoid U شبیه انسان
humanoids U شبیه انسان
ungual U سم دار شبیه سم
grapy U شبیه انگور
plumy U شبیه پر کرکی
more like;most like U شبیه ترین
shrubby U شبیه بوته
spheroid U شبیه کره
gypsies U شبیه کولی
gypsy U شبیه کولی
splenoid U شبیه به طحال
scotic U شبیه اسکاتلندیها
sagittate U شبیه تیر
popish U شبیه کاتولیک
osteal U شبیه استخوان
equals U همرتبه شبیه
equalling U همرتبه شبیه
liverish U شبیه جگر
stomatic U شبیه دهان
computer simulation U شبیه سازی
stubbly U شبیه کاهبن
spatulate U شبیه مرهم کش
spathulate U شبیه مرهم کش
soupy U شبیه ابگوشت
simulant of U مانند شبیه
bent U علف شبیه نی
semblable U شباهت شبیه
sloughy U شبیه دله
snakelike U شبیه مار
palmate U شبیه پنجه
sculpturesque U شبیه مجسمه
screwlike U شبیه اچار
snuffy U شبیه انفیه
panduriform U شبیه ویولون
crystalloid U شبیه بلور
palating U شبیه کاخ
ovine U شبیه گوسفند
gipsies U شبیه کولی
styloid U شبیه نیزه
ophitic U شبیه مار
ophidian U شبیه مار
chylaceous U شبیه کیلوس
chochleate U شبیه صدف
tonsillar U شبیه لوزتین
trapezium U شبیه ذوذنقه
trichoid U شبیه موی
equalled U همرتبه شبیه
steamy U شبیه بخار
steamiest U شبیه بخار
chartaceous U شبیه کاغذ
reniform U شبیه کلیه
steamier U شبیه بخار
equaling U همرتبه شبیه
dermoid U شبیه پوست
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
nomological U شبیه قانون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com