Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sabulous
U
دارای شن ریزه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gravelly
U
دارای سنگ ریزه
Other Matches
hash
U
ریزه ریزه کردن
shivering
U
ریزه
shivered
U
ریزه
tiddlier
U
ریزه
shiver
U
ریزه
minces
U
ریزه
mince
U
ریزه
orts
U
ریزه
particles
U
ریزه
tiddliest
U
ریزه
tiddly
U
ریزه
bits
U
ریزه
mote
U
ریزه
particle
U
ریزه
mammock
U
ریزه
teeny
U
ریزه
teeniest
U
ریزه
bit
U
ریزه
tiniest
U
ریزه
tinier
U
ریزه
detritus
U
ریزه
tiny
U
ریزه
teenier
U
ریزه
calyon
U
سنگ ریزه
calion
U
سنگ ریزه
spillikin
U
ریزه استخوان
snow flake
U
برف ریزه
gleanings
U
ریزه باقی
Lilliputian
U
ریزه اندام
puny
U
ریزه اندام
delicacy of touch
U
ریزه کاری
gleaner
U
ریزه خور
quenelle
U
کوفته ریزه
grit blasting
U
سنگ ریزه
gleanings
U
ریزه فراری
petite
U
ریزه اندام
subdivision
U
بخش ریزه
subdivisions
U
بخش ریزه
animalcule
U
جانوار ریزه
pores
U
ریزه سوراخ
pore
U
ریزه سوراخ
animalculum
U
جانور ریزه
noil
U
پشم ریزه
fallout
U
ریزه پرتوزا
chip
U
ژتن ریزه
atomic fallout
U
ریزه پرتوزا
fal lal
U
ریزه کاری
radioactive fallout
U
ریزه پرتوزا
detailing
U
ریزه کاری
detail
U
ریزه کاری
snowflake
U
برف ریزه
snowflakes
U
برف ریزه
chips
U
ژتن ریزه
sherd
U
حزف ریزه
elegance
U
ریزه کاری
to stab in the back
U
ریزه خوانی
detail drawing
U
نقشه ریزه کاری
midget
U
ریز اندام ریزه
midgets
U
ریز اندام ریزه
rime
U
سرما ریزه پله
bead
U
کوچک و لاغر ریزه
statuettes
U
تندیس ریزه اندام
intricacies
U
تودرتویی ریزه کاری
hoarfrost
U
سرما ریزه پژه
intricacy
U
تودرتویی ریزه کاری
beads
U
کوچک و لاغر ریزه
statuette
U
تندیس ریزه اندام
phagotroph
U
ریزه پرواره بیگانه خوار
raggle
U
یکی از شیارهای سنگتراشی ریزه
foofaraw
U
ریزه کاری پر زرق وبرق ناراحتی
frosts
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
frost
U
سرمازده کردن ازشبنم یا برف ریزه پوشیده ش دن
spall
U
سنگ ریزه با چکش تراش دادن وبشکل دراوردن
biochip
U
تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
esker
U
برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
mammock
U
ریزه کردن قطعه کردن
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy
U
دارای پا
bilabiate
U
دارای دو لب
trilinear
U
دارای سه خط
three-legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
glochidiate
U
دارای مو
fraught with
U
دارای
three legged
U
دارای سه پا
odoriferous
U
دارای بو
dolose
U
دارای قصدجرم
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
dipteran
U
دارای دو بال
dimorphic
U
دارای دو شکل
instinct with force
U
دارای زور
dipolar
U
دارای دو قطب
innervate
U
دارای پی کردن
insectile
U
دارای حشره
diandrous
U
دارای دوپرچم
diplopodous
U
دارای هزار پا
dichotomous
U
دارای دو بخش
dimply
U
دارای فرورفتگی
double tongued
U
دارای دوقول
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
undersigned
U
دارای امضاء
geniculate
U
دارای زانویی
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
in flower
U
دارای شکوفه
glary
U
دارای تشعشع
humous
U
دارای موادالی
homolographic
U
دارای قرینه
hexameter
U
دارای شش وزن
heterogamous
U
دارای مادگی ها
hearted
U
دارای قلب ...
rattly
U
دارای صدای تق تق
haired
U
دارای موی ...
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
ill neighboured
U
دارای محیط بد
entitative
U
دارای وجودخارجی
inflorescent
U
دارای گل اذین
indued with charm
U
دارای فریبندگی
in power
U
دارای اختیارات
far reaching
U
دارای اثرزیاد
in force
U
دارای اعتبار
febile
U
دارای حالت تب
feldspathic
U
دارای فلدسپار
in defect
U
دارای کاستی
fibrinous
U
دارای مودلیفی
floaty
U
دارای اب نشین کم
foliolate
U
دارای برگچه
twofold
U
دارای دو چیز
amphibolic
U
دارای دو معنی
ambivalence
U
دارای دو جنبه
isometrics
U
دارای یک میزان
isometric
U
دارای یک میزان
bifocals
U
دارای دو کانون
bifocal
U
دارای دو کانون
divans
U
دارای دوفرفیت
divan
U
دارای دوفرفیت
bodily
U
دارای بدن
biramous
U
دارای دو شاخه
behind
U
دارای پس افت
aluminous
U
دارای زاج
adamantean
U
دارای تلئلو
acetylize
U
دارای ریشهء
accentual
U
دارای تاکید
prurient
U
دارای فکرشهوانی
privileged
U
دارای امتیاز
hectic
U
دارای تب لازم
behinds
U
دارای پس افت
overlapping
U
دارای اشتراک
hook-nosed
U
دارای بینی کج
hook nosed
U
دارای بینی کج
melodious
U
دارای ملودی
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
stilted
U
دارای چوب پا
energetic
U
دارای انرژی
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
melodic
U
دارای ملودی
prerogative
U
دارای حق ویژه
electives
U
دارای حق انتخاب
elective
U
دارای حق انتخاب
splashing
U
دارای ترشح
splashes
U
دارای ترشح
splash
U
دارای ترشح
formal
U
دارای فکر
salaried
U
دارای حقوق
prerogatives
U
دارای حق ویژه
weighted
U
دارای وزن
declinatory
U
دارای تمایل
chinned
U
دارای چانه
cephalous
U
دارای کله
capitated
U
دارای سرمجزا
calcic
U
دارای اهک
calcareous
U
دارای کلسیم
bumpiness
U
دارای برامدگی
buckish
U
دارای خوی بز
bodied
U
دارای بدن
chymiferous
U
دارای کیموس
cingulate
U
دارای کمربند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com