Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ternal
U
دارای سه تغییر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
paramorphic
U
دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphous
U
دارای خاصیت تغییر یابی
stenotopic
U
دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
Other Matches
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
dachi
U
تغییر پا
variations
U
تغییر
alternation
U
تغییر
fluctuation
U
تغییر
stationary
U
بی تغییر
changed
U
تغییر
mutation
U
تغییر
mutations
U
تغییر
conversion
U
تغییر
changeless
U
بی تغییر
conversions
U
تغییر
misalignment
U
تغییر
vicissitude
U
تغییر
variation
U
تغییر
commutation
U
تغییر
change
U
تغییر
amendment
U
تغییر
changes
U
تغییر
innovation
U
تغییر
amendments
U
تغییر
changing
U
تغییر
innovations
U
تغییر
modification
U
تغییر
alteration
U
تغییر
shunting
U
تغییر خط
transformative
U
قابل تغییر
conversions
U
تغییر مذهب
transiguration
U
تغییر شکل
conversion
U
تغییر مذهب
displaciment
U
تغییر مکان
effable
U
قابل تغییر
metamorphosis
U
تغییر شکل
varies
U
تغییر کردن
variability
U
تغییر پذیری
to undergo a change
U
تغییر یافتن
deed poll
U
تغییر نام
vary
U
تغییر کردن
reversal shift
U
تغییر وارون
supple
U
تغییر پذیر
to turn
[into]
U
تغییر کردن
immutable
U
تغییر ناپذیر
convert
U
تغییر دادن
redeploy
[staff]
U
تغییر دادن
lour
U
اخم تغییر
shifts
U
تغییر جهت
shifts
U
تغییر دادن
transforming
U
تغییر شکل
shifts
U
تغییر مکان
shifted
U
تغییر جهت
inalterable
U
تغییر ناپذیر
shifted
U
تغییر دادن
transformation
U
تغییر شکل
shifted
U
تغییر مکان
transformation
U
عمل تغییر
duff
U
تغییر علامت
unalterable
U
تغییر ناپذیر
infelection
U
تغییر شکل
reset
U
تغییر دادن
transact
U
تغییر دادن
load variation
U
تغییر بار
invariable
U
تغییر ناپذیر
transform
U
تغییر شکل
convertibility
U
توانایی تغییر
changeable
U
قابل تغییر
palingenesis
U
تغییر شکل
transformed
U
تغییر شکل
changeable
U
تغییر پذیر
shift
U
تغییر جهت
dimensional change
U
تغییر اندازه
displaceable
U
قابل تغییر
transmutative
U
قابل تغییر
displeacement of water
U
تغییر مکان اب
modifies
U
تغییر دادن
invariant
U
تغییر ناپذیر
modify
U
تغییر دادن
design change
U
تغییر طرح
modifying
U
تغییر دادن
displacement
U
تغییر مکان
to convert something into something
U
تغییر دادن به
variation
U
تغییر ناپایداری
mutants
U
تغییر پذیر
mutant
U
تغییر پذیر
variations
U
تغییر ناپایداری
transmutation
U
تغییر شکل
secular change
U
تغییر قرنی
realigns
U
تغییر دادن
realigning
U
تغییر دادن
realigned
U
تغییر دادن
ireversible
U
تغییر ناپذیر
to turn something into something
U
تغییر دادن به
realign
U
تغییر دادن
displacement
U
تغییر موضع
demand shift
U
تغییر تقاضا
to alter
[to]
U
تغییر یافتن
turnabouts
U
تغییر موضع
deformation
U
تغییر شکل
heterophonia
U
تغییر صدا
put about
U
تغییر مسیردادن
current displacement
U
تغییر جریان
to turn
[into]
U
تغییر دادن
covariation
U
تغییر همگام
left shift
U
تغییر مکان به چپ
turnabouts
U
تغییر عقیده
turnabout
U
تغییر موضع
amend
U
تغییر دادن
modifier
U
تغییر دهنده
kainophobia
U
تغییر هراسی
kainotophobia
U
تغییر هراسی
kaleidoscope
U
تغییر پذیربودن
kaleidoscopes
U
تغییر پذیربودن
modifiers
U
تغییر دهنده
lability
U
تغییر پذیری
invariance
U
تغییر ناپذیری
turnabout
U
تغییر عقیده
inalterability
U
تغییر ناپذیری
vicissitudes of time
U
تغییر اوضاع
rebus sic stautibus
U
تغییر شکل
permute
U
تغییر دادن
variable
U
تغییر پذیر
variative
U
قابل تغییر
moveable
U
قابل تغییر
variables
U
تغییر پذیر
variational principle
U
اصل تغییر
variational method
U
روش تغییر
variation theorem
U
قضیه تغییر
skittish
U
تغییر پذیر
sex reversal
U
تغییر جنسیت
change in demand
U
تغییر تقاضا
speed variation
U
تغییر سرعت
change of speed
U
تغییر سرعت
change of place
U
تغییر مکان
versatility
U
قابلیت تغییر
flexility
U
قابلیت تغییر
modifiability
U
تغییر پذیری
modification of the articles
U
تغییر اساسنامه
modificative
U
تغییر دهنده
modificatory
U
تغییر دهنده
stables
U
بی حرکت یا بی تغییر
stable
U
بی حرکت یا بی تغییر
change of curvature
U
تغییر انحنا
change in supply
U
تغییر عرضه
flexible
U
قابل تغییر
variation coefficient
U
ضریب تغییر
weather
U
تغییر فصل
weathered
U
تغییر فصل
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
deviations
U
تغییر مسیر
deviation
U
تغییر مسیر
temperature variation
U
تغییر دما
strain
U
تغییر شکل
unchangeable
U
تغییر ناپذیر
frequency fluctuation
U
تغییر فرکانس
constantly
U
بدون تغییر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com