English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blotch U دارای رنگ غیرواضح
blotches U دارای رنگ غیرواضح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impersipcuous U غیرواضح
unclear U غیرواضح نهچندانروشن
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
iodic U دارای ید
fraught with U دارای
glochidiate U دارای مو
odoriferous U دارای بو
bilabiate U دارای دو لب
trilinear U دارای سه خط
three-legged U دارای سه پا
glanduliferous U دارای غد دکوچک
dichotomous U دارای دو بخش
glary U دارای تشعشع
hearted U دارای قلب ...
haired U دارای موی ...
diandrous U دارای دوپرچم
insectile U دارای حشره
feldspathic U دارای فلدسپار
dipolar U دارای دو قطب
dipetalous U دارای دوگلبرگ
dipteran U دارای دو بال
dolose U دارای قصدجرم
double tongued U دارای دوقول
dimply U دارای فرورفتگی
entitative U دارای وجودخارجی
far reaching U دارای اثرزیاد
febile U دارای حالت تب
dimorphic U دارای دو شکل
fibrinous U دارای مودلیفی
floaty U دارای اب نشین کم
foliolate U دارای برگچه
dyslogistic U دارای خاطرات بد
geniculate U دارای زانویی
diplopodous U دارای هزار پا
heterogamous U دارای مادگی ها
keeled U دارای تبر ته
lobate U دارای نرمه
keratinous U دارای موادشاخی
kibed U دارای شکاف
knarred U دارای برامدگی
knock kneed U دارای زانوی کج
lean to U دارای چارطاقی
ledgy U دارای طاقچه
lippy U پر رو دارای لب اویزان
lobated U دارای نرمه
longheaded U دارای سردراز
magneto U دارای مغناطیس
mammilate U دارای پستان
miasmal U دارای دمه بد بو
miasmatic U دارای دمه بد بو
monandrous U دارای یک شوهر
keyed U دارای جاانگشتی
isogenous U دارای یک منبع
iodous U دارای یود
undersigned U دارای امضاء
hexameter U دارای شش وزن
homolographic U دارای قرینه
humous U دارای موادالی
ill neighboured U دارای همسایه بد
ill neighboured U دارای محیط بد
in defect U دارای کاستی
in flower U دارای شکوفه
in force U دارای اعتبار
in power U دارای اختیارات
indued with charm U دارای فریبندگی
inflorescent U دارای گل اذین
innervate U دارای پی کردن
instinct with force U دارای زور
intercommunicate U دارای مراوده
invested with power U دارای اختیار
monatomic U دارای یک جوهرفرد
declinatory U دارای تمایل
acetylize U دارای ریشهء
bifocal U دارای دو کانون
divans U دارای دوفرفیت
divan U دارای دوفرفیت
bodily U دارای بدن
overlapping U دارای اشتراک
hook-nosed U دارای بینی کج
hook nosed U دارای بینی کج
electives U دارای حق انتخاب
bifocals U دارای دو کانون
isometric U دارای یک میزان
isometrics U دارای یک میزان
acetylate U دارای ریشهء
accentual U دارای تاکید
prurient U دارای فکرشهوانی
privileged U دارای امتیاز
hectic U دارای تب لازم
behinds U دارای پس افت
behind U دارای پس افت
ambivalence U دارای دو جنبه
elective U دارای حق انتخاب
splashing U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
portentous U دارای فال بد
deadbeats U دارای سکون
deadbeat U دارای سکون
weighted U دارای وزن
rifled U دارای خان
short-range U دارای برد کم
short range U دارای برد کم
backed U دارای پشت
energetic U دارای انرژی
stilted U دارای چوب پا
synonymous U دارای ترادف
splash U دارای ترشح
formal U دارای فکر
salaried U دارای حقوق
prerogatives U دارای حق ویژه
prerogative U دارای حق ویژه
melodic U دارای ملودی
melodious U دارای ملودی
synonymous U دارای تشابه
equivocal U دارای دومعنی
dartrous U دارای تبخال
calcareous U دارای کلسیم
bumpiness U دارای برامدگی
buckish U دارای خوی بز
bodied U دارای بدن
bizonal U دارای دومنطقه
bisulcate U دارای دوشکاف
biramous U دارای دو شاخه
biradial U دارای دوشعاع
calcic U دارای اهک
capitated U دارای سرمجزا
cephalous U دارای کله
cretaceous U دارای گچ فراوان
crepitant U دارای صدای خش خش
copperbottomed U دارای ته مسی
cloven foot U دارای پا یا سم شکافته
cirrous U دارای اویز
cingulate U دارای کمربند
chymiferous U دارای کیموس
chinned U دارای چانه
bipartite U دارای دوقسمت
binucleated U دارای دو هسته
binucleate U دارای دو هسته
artiodactylous U دارای سم شکافته
artiodactyl U دارای سم شکافته
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
antithetical U دارای ضد ونقیض
antithetic U دارای ضد ونقیض
amphibolic U دارای دو معنی
aluminous U دارای زاج
adamantean U دارای تلئلو
aulait U دارای شیر
azotic U دارای ازت
basined U دارای ابگیر
binuclear U دارای دو هسته
binocular U دارای دو چشم
binaural U دارای دو گوش
bimotored U دارای دوموتور
bimorphemic U دارای دوشکل
bimolecular U دارای دوملکول
bichrome U دارای دو رنگ
bicentric U دارای دومرکز
cuspidal U دارای برامدگی
parenthetical U دارای کمانک
infatuated U دارای داوری بد
family men U دارای نانخور
family man U دارای نانخور
curvy U دارای انحنا
allergic U دارای حساسیت به
zygomorphic U دارای تقارن
to be fraught [with] U دارای ... بودن
zonate U دارای مدار
woolly headed U دارای سر پشمالو
univalent U دارای یک فرفیت
unipod U دارای یک پایه
unifoliate U دارای یک برگ
unifilar U دارای یک سیم یا نخ
unidirectional U دارای یک جهت
unidirection U دارای یک جهت
underweight U دارای کسروزن
umbrageous U دارای سوفن
vagile U دارای تحرک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com