Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dodecagynous
U
دارای دوازده مادگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heterogamous
U
دارای مادگی ها
tristigmatic
U
دارای سه مادگی
trigynous
U
دارای سه مادگی
terahenous
U
دارای 4 مادگی
heptagynous
U
دارای هفت مادگی
pentagynous
U
دارای پنج مادگی
polygynous
U
دارای چند الت مادگی
dodecapetalous
U
دارای دوازده گلبرگ
gynoecium
U
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
incomplete flower
U
مادگی
socket
مادگی
sockets
U
مادگی
screw bolt
U
مادگی
pistil
U
مادگی
androginy
U
نر و مادگی
buttonhole
U
مادگی
buttonholes
U
مادگی
buttonholed
U
مادگی
buttonholing
U
مادگی
decagynous
U
ده مادگی
vulva
U
مادگی
vulvas
U
مادگی
boutonniere
U
مادگی
pistillate
U
مادگی دار
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
telephone jack
U
مادگی تلفن
pistil
U
الت مادگی گل
mortice
U
مادگی زبانه
mortise
U
مادگی زبانه
pistillate
U
تولید کننده مادگی
juni
U
دوازده
twelve
U
دوازده
perigynous
U
واقع در پیرامون مادگی یاتخمدان
banana jack
U
مادگی در رادیو برای دوشاخه
dodecagon
U
دوازده گوشه
grossest
U
دوازده دوجین
grosses
U
دوازده دوجین
grosser
U
دوازده دوجین
grossed
U
دوازده دوجین
dozen
U
دوازده عدد
twelve
U
دوازده گانه
dozens
U
دوازده عدد
gross
U
دوازده دوجین
grossing
U
دوازده دوجین
dodecahedral
U
دوازده سطحی
dodecasyllabic
U
دوازده هجائی
dodecastyle
U
دوازده ستونه
dodecastyle
U
دوازده ستونی
dodecapetalous
U
دوازده برگی
dodecandrous
U
دوازده پرچمی
dodecamerous
U
دوازده جزئی
duodecimal
U
دوازده دوازدهی
round d.
U
دوازده تاتمام
dodecahedron
U
دوازده وجهی
dodecahedron
U
دوازده سطحی
duodecimal
U
دوازده تایی
duodenary
U
دوازده تایی
duodenary
U
دوازده تادوازده تا
the ensving twelve months
U
دوازده ماه اینده
twelve tables
U
الواح دوازده گانه
year in year out
U
سال دوازده ماه
sex changer
U
وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
gender changer
U
وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
twelvmo
U
ورق کاغذ دوازده ورقی
petit jury
U
هیئت منصفه دوازده نفری
All the year round. Yes in year out .
U
سالی دوازده ماه ( هر سال )
duodecimal number system
U
سیستم اعدد با پایه دوازده
english sonnet
U
غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
withdrawing a juror
U
حذف یکی از دوازده عضوهیات منصفه
signs of the zodiac
U
صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
quill shaft
U
شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
elite type
U
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
Type cable
U
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
mandrel
U
جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
anisandrous flower
U
گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
purgation
U
روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
palmette
U
گل شاه عباسی
[این گل در طرح ها ختائی نقش اصلی را دارد منسوب به طراحان دوره صفویه بوده و عده ای آن را شبیه نیلوفر آبی می دانند. بصورت پنج پر، هشت پر و دوازده پر به همراه برگ ها و گلبرگ ها است.]
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
U
دارای سه خط
odoriferous
U
دارای بو
three legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
glochidiate
U
دارای مو
iodic
U
دارای ید
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
three-legged
U
دارای سه پا
monometallic
U
دارای یک فلز
hook nosed
U
دارای بینی کج
hook-nosed
U
دارای بینی کج
sonant
U
دارای اهنگ
rifled
U
دارای خان
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
silicifoeous
U
دارای در کوهی
monoclinal
U
دارای یک شیب
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
backed
U
دارای پشت
longheaded
U
دارای سردراز
aulait
U
دارای شیر
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
equivocal
U
دارای دومعنی
aluminous
U
دارای زاج
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
amphibolic
U
دارای دو معنی
ledgy
U
دارای طاقچه
lean to
U
دارای چارطاقی
overlapping
U
دارای اشتراک
short range
U
دارای برد کم
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
bodily
U
دارای بدن
shelterer
U
دارای حفاظ
foliolate
U
دارای برگچه
knock kneed
U
دارای زانوی کج
keratinous
U
دارای موادشاخی
miasmal
U
دارای دمه بد بو
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
miasmatic
U
دارای دمه بد بو
short-range
U
دارای برد کم
floaty
U
دارای اب نشین کم
magneto
U
دارای مغناطیس
mammilate
U
دارای پستان
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
knarred
U
دارای برامدگی
kibed
U
دارای شکاف
monandrous
U
دارای یک شوهر
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
nitrous
U
دارای شوره
strontic
U
دارای استرونیوم
lippy
U
پر رو دارای لب اویزان
lobate
U
دارای نرمه
low spirited
U
دارای روحیه بد
low-spirited
U
دارای روحیه بد
bichrome
U
دارای دو رنگ
lobated
U
دارای نرمه
bicentric
U
دارای دومرکز
sulfureous
U
دارای گوگرد
squibs
U
دارای صدای فش فش
squib
U
دارای صدای فش فش
binocular
U
دارای دو چشم
binaural
U
دارای دو گوش
twofold
U
دارای دو چیز
bimotored
U
دارای دوموتور
bimorphemic
U
دارای دوشکل
bimolecular
U
دارای دوملکول
syntonic
U
دارای بسامدمشابه
entitative
U
دارای وجودخارجی
swell butted
U
دارای ته گنده
straight line
U
دارای خط مستقیم
deficient
U
دارای کمبود
flabby
U
دارای عضلات شل
elective
U
دارای حق انتخاب
staminate
U
دارای جرثومه نر
feldspathic
U
دارای فلدسپار
azotic
U
دارای ازت
splashes
U
دارای ترشح
splashy
U
دارای ترشح
spirituous
U
دارای الکل
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
stannic
U
دارای قلع
electives
U
دارای حق انتخاب
redundant
U
دارای اطناب
far reaching
U
دارای اثرزیاد
basined
U
دارای ابگیر
febile
U
دارای حالت تب
stannous
U
دارای قلع
legitimate
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
دارای حق مشروع
legitimating
U
دارای حق مشروع
fibrinous
U
دارای مودلیفی
self abnegating
U
دارای کف نفس
preemptor
U
دارای حق شفعه
stilted
U
دارای چوب پا
insectile
U
دارای حشره
plumose
U
دارای دسته پر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com