English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
serrulate U دارای دندانههای فریف
serrulated U دارای دندانههای فریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dentelated U دارای دندانههای ریز
scraggiest U دارای دندانههای غیرمنظم
scraggier U دارای دندانههای غیرمنظم
dentellated U دارای دندانههای ریز
scraggy U دارای دندانههای غیرمنظم
runcinate U دارای دندانههای اره مانند
fimbrillate U دارای ریشه فریف
rugulose U دارای چینهای فریف وکوچک
plumulate U دارای پرهای فریف و ریز
penicillate U دارای شبکه توری فریف
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
curvacious U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
curvaceous U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
chip pocket U شیار دندانههای اره
saw doctor U ماشینی که با ان دندانههای اره رادرست می کنند
crown wheel U چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
peristome U ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
jo bolt U نوعی پرچ با دندانههای داخلی متشکل از سه قسمت
pin wheel U درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
backing off U عمل تراشیدن یا پخ زدن پشت دندانههای تیغههای فرز
pitch line U مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
svelt U فریف
fine U فریف
elegant U فریف
subtile U فریف
mignon U فریف
pindling U فریف
svelte U فریف
precieux U فریف
precieuse U فریف
finest U فریف
fined U فریف
delicate U فریف
chichi U فریف
slender U فریف
minikin U فریف
aesthetic U فریف طبع
superfine U بسیار فریف
fine skill U مهارت فریف
airy-fairy U فریف و لطیف
high grade zink U زینک فریف
quaint U خیلی فریف
lenis U رقیق فریف
fine boring U سوراخکاری فریف
aesthetically U فریف طبع
fine structure U ساختار فریف
fine adjustment U تنظیم فریف
hyperfine U فوق فریف
in miniature U بطور فریف
fine structure U استخوانبندی فریف
elegant style U انشا فریف
wiredrawn U طویل و فریف
tinnily U بطور فریف
sheer U مستقیما فریف
elegant maners U اطوار فریف
fine motor skills U مهارتهای حرکتی فریف
floc U کلالهای ازرشتههای فریف
fine miscle movement U حرکت فریف عضلانی
finely U بطورعالی یا فریف یا ریز
davenport U یکنوع میزتحریر فریف
dainty U هر چیز فریف و عالی
fretsaw U اره فریف کاری
fret saw U اره فریف کاری
finesse U ضربه فریف و ماهرانه
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
capillary U فریف عروق شعریه
edition de luxe U چاپ فریف یا تجملی
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
capillaries U فریف عروق شعریه
nobby U فریف خیلی شیک
supersubtle U فوق العاده فریف
sheer U پارچه فریف حریری
fine boring machine U دستگاه مته فریف
wire gauze U تور فریف سیم مانند
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
in petto U سری بصورت خیلی ریز و فریف
cambric U نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
mechlin U توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
mignonette U یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china U چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
crocus cloth U پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
thumbnails U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous U دارای بو
three legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
fraught with U دارای
trilinear U دارای سه خط
bilabiate U دارای دو لب
three-legged U دارای سه پا
glochidiate U دارای مو
iodic U دارای ید
prerogative U دارای حق ویژه
multilineal U دارای چندین خط
prerogatives U دارای حق ویژه
melodious U دارای ملودی
synonymous U دارای ترادف
sonant U دارای اهنگ
synonymous U دارای تشابه
spiriferous U دارای عضومارپیچی
nitrous U دارای شوره
spirituous U دارای الکل
splashy U دارای ترشح
melodic U دارای ملودی
myrrhy U دارای بوی مر
myrrhic U دارای بوی مر
multiflorous U دارای بیش از سه گل
splashes U دارای ترشح
legitimated U دارای حق مشروع
splashing U دارای ترشح
legitimate U دارای حق مشروع
monometallic U دارای یک فلز
monoclinal U دارای یک شیب
monatomic U دارای یک جوهرفرد
monandrous U دارای یک شوهر
monopetalous U دارای یک گلبرگ
splash U دارای ترشح
formal U دارای فکر
multifid U دارای چندشکاف
staminate U دارای جرثومه نر
social minded U دارای افکاراجتماعی
flabby U دارای عضلات شل
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
legitimating U دارای حق مشروع
muciferous U دارای مخاط
legitimates U دارای حق مشروع
salaried U دارای حقوق
pre emptive U دارای حق شفعه
pinnular U دارای برگچه
rarely beautiful U دارای زیبائی
rattly U دارای صدای تق تق
reboant U دارای واکنش
pileate U دارای کلاهک
overbusy U دارای کارزیاد
weighted U دارای وزن
petiolated U دارای دمگل
petiolate U دارای دمگل
pinnular U دارای بالچه
quartziferous U دارای در کوهی
plumose U دارای دسته پر
preemptor U دارای حق شفعه
prerogatived U دارای حق ویژه
primipara U دارای یک اولاد
primiparous U دارای یک اولاد
pseudonymous U دارای تخلص
pulsant U دارای تپش
pulsatile U دارای تپش
polygamous U دارای چند زن
in flower U دارای شکوفه
reversioner U دارای حق رجوع
rugose U دارای رکه
papillose U دارای برامدگی
palmy U دارای نخل
short range U دارای برد کم
of that ilk U دارای همان جا
energetic U دارای انرژی
silicifoeous U دارای در کوهی
backed U دارای پشت
equivocal U دارای دومعنی
stilted U دارای چوب پا
pelliculate U دارای پوسته
short-range U دارای برد کم
shoaly U دارای جاهای کم اب
sabulous U دارای شن ریزه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com