English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
most favored nation U کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
privileged U دارای امتیاز
ahead U دارای امتیاز بیشتر
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
patented U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patents U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patent U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patenting U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
prerogatives U امتیازی
concessionary U امتیازی
prerogative U امتیازی
concessive U امتیازی
preferential U امتیازی
six U ضربه 6 امتیازی
sixes U ضربه 6 امتیازی
point scale U مقیاس امتیازی
three point U فن 3 امتیازی کشتی
four U ضربه 4 امتیازی
preferential duties U حقوق گمرکی امتیازی
it is a privilege to see him U دیدن اویکنوع امتیازی است
yerkes bridges point scale U مقیاس امتیازی یرکیز-بریجز
preferentially U با قائل شدن حقوق امتیازی
centurian U بازیگر 001 امتیازی کریکت
accessit U امتیازی که به شاگردان ممتاز داده میشود
let point U امتیازی که بخاطر مداخله حریف به رقیب او داده میشود
tonnage rent U حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
leases U امتیاز
scores U امتیاز
privilege U امتیاز
lease U امتیاز
prerogatives U امتیاز
plus U امتیاز
chartered U امتیاز
chartering U امتیاز
charters U امتیاز
rectums U امتیاز
rectum U امتیاز
game bird U یک امتیاز
point U امتیاز
pre eminence U امتیاز
prominency U امتیاز
run U یک امتیاز
royalty U حق امتیاز
royalties U حق امتیاز
prerogative U امتیاز
priviege U امتیاز
scored U امتیاز
pas U امتیاز
concession U امتیاز
concessions U امتیاز
score U امتیاز
ad U امتیاز
ads U امتیاز
credited U امتیاز
distinction U امتیاز
franchises U امتیاز
franchise U امتیاز
credit U امتیاز
charter U امتیاز
prominence U امتیاز
runs U یک امتیاز
franc U امتیاز
upper hand U امتیاز
francs U امتیاز
credits U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
advantage U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
licenses U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
exclusiveness U امتیاز
licences U امتیاز
scorelines U خط امتیاز
licence U امتیاز
act of grace U امتیاز
crediting U امتیاز
distinctions U امتیاز
magna cum laude U با امتیاز زیاد
concessionary agreement U امتیاز نامه
loved U امتیاز صفر
ace U امتیاز سرویس
aces U امتیاز سرویس
love U امتیاز صفر
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
loves U امتیاز صفر
loss on points U باخت با امتیاز
precedency U امتیاز سابقه
awarding of points U امتیاز دادن
maritime lien U امتیاز دریایی
preferential U امتیاز دهنده
odd U امتیاز دادن
match points U اخرین امتیاز
match point U اخرین امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
odder U امتیاز دادن
oddest U امتیاز دادن
perfect score U امتیاز کامل
go-ahead U امتیاز برتر
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
converts U امتیاز گرفتن
privileged U امتیاز دار
foot score line خط امتیاز انتهایی
headstart U امتیاز در شروع
outpoint U برنده با امتیاز
win on points U پیروزی با امتیاز
insurance U امتیاز مطمئن
law of advantage U قانون امتیاز
convert U امتیاز گرفتن
converted U امتیاز گرفتن
converting U امتیاز گرفتن
precedence U امتیاز سابقه
field privilege U امتیاز فیلد
patenting U امتیاز نامه
patents U امتیاز نامه
patented U امتیاز نامه
patent U امتیاز نامه
decisions U برنده با امتیاز
decision U برنده با امتیاز
double figures U امتیاز دو رقمی
scoreless U بدون امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
concession deed U امتیاز نامه
worst U امتیاز اوردن
chalk up U کسب امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
game point U امتیاز پایانی
concessionary U صاحب امتیاز
set point U اخرین امتیاز
differentia U وجه امتیاز
score sheet U برگ امتیاز
grantee U صاحب امتیاز
burn U امتیاز گرفتن از حریف
indult U اجازه نامه امتیاز
point spread U امتیاز قابل انتظار
burns U امتیاز گرفتن از حریف
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
handicap U امتیاز دادن اشکال
fifteen U نخستین امتیاز گیم
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
software license U امتیاز نرم افزار
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
ice U امتیاز سرنوشت ساز
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
handicaps U امتیاز دادن اشکال
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
point U درجه امتیاز بازی
decision U برنده کشتی با امتیاز
tally U کسب یا ثبت امتیاز
service ace U امتیاز سرویس تنیس
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
double bogey U دوبار کسب امتیاز
counted U تعداد امتیاز توپزن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com