English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diatomaceous U دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diatom U گمزادان
cryptogamia U گمزادان
ulotrichous U دارای موهای شبیه پشم
vulvate U دارای شکافی شبیه فرج
vulval U دارای شکافی شبیه فرج
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
chalybeate U دارای مزه شبیه باهن
vulvar U دارای شکافی شبیه فرج
squeaker U دارای صدای شبیه جغد یا موش
pentadactylate U دارای پنج زائده شبیه پنجه
homogamous U دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
drupaceous U دارای میوه الویی شبیه الو
homogamic U دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
leg of mutton U دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
squeaky U جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
conchoidal U دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
silicious U سیلیسی
siliceous U سیلیسی
silicon chips U تراشه سیلیسی
silicon chip U تراشه سیلیسی
hardtop U اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
hydrophane U نوعی سنگ سیلیسی یاعین الهر
geyserite U نوعی سنگ سیلیسی رسوبی ابفشانسنگ
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
zincky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy U بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
palmatifid U دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
substantive U شبیه اسم دارای خواص اسم
venosity U شبیه ورید دارای ورید
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
sidewall U جدار
screens U جدار
dissepiment U جدار
walls U جدار
screening, screenings U جدار
wall U جدار
races U جدار
screened U جدار
curtains U جدار
septum U جدار
wythe U جدار
race U جدار
hulls U جدار
screen U جدار
raced U جدار
hull U جدار
bulkheads U جدار داخلی
inner bottom U جدار داخلی
tall road U راه با جدار
bearing race U جدار یاتاقان
partitions U جدار افراز
partition U جدار افراز
bulkhead U جدار داخلی
rough boundary U جدار زبر
casing tube U لوله جدار
curtains U جدار پرده
chucking reamer U برقو با جدار تراش
slotted casing U لوله جدار مشبک
toe crack U شکاف جدار سم اسب
thin walled cylinder U استوانه جدار نازک
casings U لوله جدار چاه پوشش
phlebitic U دچار اماس جدار ورید
casing U لوله جدار چاه پوشش
floating reamer U برقو یا جدار تراش متحرک
lumen U حفره سلولی درون جدار گیاه
acrus choralis U [جدار بین گروه کر و شبستان کلیسا]
manubrium U سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
wanelength U طول جدار جداکننده یا پرده جدا کننده
uncased well U چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
scale U ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
cylinder liner U رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
valve seat reamer U جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
papilionaceous U شبیه
quasi U شبیه
similar U شبیه
more like;most like U شبیه تر
anthoid U شبیه به گل
make U شبیه
pygidial U شبیه دم
womanlike U شبیه زن
analogous U شبیه
wifelike U شبیه زن
similes U شبیه
personator U شبیه
makes U شبیه
imitation U شبیه
simile U شبیه
luteous U شبیه گل
nearer U شبیه
nearest U شبیه
related <adj.> U شبیه
like <adj.> U شبیه
simulant U شبیه
imitations U شبیه
medal U شبیه
medals U شبیه
akin <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
similar <adj.> U شبیه
nears U شبیه
similar to that U شبیه به ان
nearing U شبیه
near U شبیه
near- U شبیه
neared U شبیه
similiar U شبیه
feathery U شبیه به پر
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
astral U شبیه ستاره
liverish U شبیه جگر
shrubby U شبیه بوته
platy U شبیه بشقاب
stellar U شبیه ستاره
platinoid U شبیه پلاتین
pisiform U شبیه نخود
simulant of U مانند شبیه
piscine U شبیه ماهی
vermiform U شبیه کرم
plexiform U شبیه شبکه
bovine U شبیه گاو
simulated U شبیه ساخته
virgulate U شبیه میله
plumy U شبیه پر کرکی
pithy U شبیه مغز
vestibular U شبیه اتاقک
plexiform U شبکهای شبیه رگ
vestibular U شبیه رخت کن
vee U شبیه حرف v
vaulty U شبیه طاق
computer simulation U شبیه سازی
rivaled U نظیر شبیه
chylaceous U شبیه کیلوس
rival U نظیر شبیه
sloughy U شبیه دله
chochleate U شبیه صدف
snakelike U شبیه مار
snuffy U شبیه انفیه
nebulous U شبیه سحاب
citied U شبیه شهر
rivaling U نظیر شبیه
lupin U شبیه گرگ
lupine U شبیه گرگ
rivals U نظیر شبیه
vapory U شبیه بخار
rivalling U نظیر شبیه
ursine U شبیه خرس
rivalled U نظیر شبیه
claustral U شبیه حجره
soupy U شبیه ابگوشت
popish U شبیه کاتولیک
simulators U شبیه ساز
dermoidal U شبیه پوست
dermoid U شبیه پوست
likes U شبیه همچون
steamier U شبیه بخار
sagittate U شبیه تیر
prismoidal U شبیه منشور
lacertilian U شبیه مارمولک
reniform U شبیه کلیه
psittaceous U شبیه طوطی
simulator U شبیه ساز
rhizome U شبیه ریشه
protean U شبیه Proteus
rooty U شبیه ریشه
steamiest U شبیه بخار
steamy U شبیه بخار
liked U شبیه همچون
lilied U شبیه سوسن
limaciform U شبیه نرم تن
sculpturesque U شبیه مجسمه
polypous U شبیه بواسیرلحمی
semblable U شباهت شبیه
limacine U شبیه نرم تن
equalling U همرتبه شبیه
crystalloid U شبیه بلور
waterish U هر چیزی شبیه اب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com