English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accentual U دارای تاکید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
affirmation U تاکید
underscores U تاکید
underscored U تاکید
underscore U تاکید
accentuation U تاکید
accent U تاکید
accents U تاکید
emphasis U تاکید
accented U تاکید
corroboration U تاکید
emphases U تاکید
accenting U تاکید
underscoring U تاکید
assertion U تاکید
affirmations U تاکید
accenting U تاکید کردن
enforced U تاکید کردن
accents U تاکید تشدید
accented U تاکید کردن
accents U تاکید کردن
enforcing U تاکید کردن
accent U تاکید کردن
accented U تاکید تشدید
accenting U تاکید تشدید
enforce U تاکید کردن
play up U تاکید کردن
stress U اهمیت تاکید
stress U تاکید کردن
stresses U اهمیت تاکید
stresses U تاکید کردن
enforces U تاکید کردن
stressing U اهمیت تاکید
emphatic U تاکید شده
stressing U تاکید کردن
overemphasis U تاکید بیش از حد
overemphases U تاکید بیش از حد
tolay street on U تاکید کردن
accent U تاکید تشدید
overemphasizes U بیش از حد تاکید کردن
ingeminate U تکرار و تاکید کردن
overemphasises U بیش از حد تاکید کردن
overemphasising U بیش از حد تاکید کردن
overemphasize U بیش از حد تاکید کردن
dual intensity U تاکید علائم خاص
overemphasized U بیش از حد تاکید کردن
overemphasizing U بیش از حد تاکید کردن
ascensive U موکد تاکید کننده
punctuation U نشان گذاری تاکید
overemphasised U بیش از حد تاکید کردن
potsdom agreement U تاکید وتشریح کردند
accentuates U تکیه دادن تاکید کردن
accentuated U تکیه دادن تاکید کردن
accentuating U تکیه دادن تاکید کردن
to emphasize U تاکید کردن [زبان شناسی]
accentuate U تکیه دادن تاکید کردن
inward looking development policies U درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
afrocentric <adj.> U تاکید بر ایده ها، سبک و ارزش های آفریقایی
reverses U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversing U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversed U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverse U حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
statement U بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statements U بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate U دارای دو لب
odoriferous U دارای بو
iodic U دارای ید
trilinear U دارای سه خط
footy U دارای پا
three legged U دارای سه پا
three-legged U دارای سه پا
fraught with U دارای
glochidiate U دارای مو
alcoholic U دارای الکل
terahenous U دارای 4 مادگی
antithetical U دارای ضد ونقیض
strontic U دارای استرونیوم
squib U دارای صدای فش فش
squibs U دارای صدای فش فش
antithetic U دارای ضد ونقیض
sabulous U دارای شن ریزه
geniculate U دارای زانویی
self abnegating U دارای کف نفس
trigonous U دارای سه زاویه
alcoholics U دارای الکل
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
artiodactyl U دارای سم شکافته
azotic U دارای ازت
short-range U دارای برد کم
monogamous U دارای یک همسر
rugose U دارای رکه
bigamous U دارای دو زن یا دو شوهر
syntonic U دارای بسامدمشابه
entitative U دارای وجودخارجی
aulait U دارای شیر
glanduliferous U دارای غد دکوچک
swell butted U دارای ته گنده
artiodactylous U دارای سم شکافته
foliolate U دارای برگچه
monogamous U دارای یک زن یا یک شوهر
glary U دارای تشعشع
straight line U دارای خط مستقیم
low spirited U دارای روحیه بد
splashy U دارای ترشح
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
spirituous U دارای الکل
fibrinous U دارای مودلیفی
spiriferous U دارای عضومارپیچی
sonant U دارای اهنگ
acetylize U دارای ریشهء
sexagenary U دارای سن 06 تا96
social minded U دارای افکاراجتماعی
short range U دارای برد کم
shelterer U دارای حفاظ
backed U دارای پشت
equivocal U دارای دومعنی
shoaly U دارای جاهای کم اب
adamantean U دارای تلئلو
floaty U دارای اب نشین کم
acetylate U دارای ریشهء
flabby U دارای عضلات شل
rifled U دارای خان
low-spirited U دارای روحیه بد
far reaching U دارای اثرزیاد
febile U دارای حالت تب
stannous U دارای قلع
stannic U دارای قلع
deficient U دارای کمبود
sulfureous U دارای گوگرد
redundant U دارای اطناب
staminate U دارای جرثومه نر
feldspathic U دارای فلدسپار
amphibolic U دارای دو معنی
aluminous U دارای زاج
legitimate U دارای حق مشروع
legitimated U دارای حق مشروع
legitimates U دارای حق مشروع
legitimating U دارای حق مشروع
silicifoeous U دارای در کوهی
prurient U دارای فکرشهوانی
deadbeats U دارای سکون
myrrhic U دارای بوی مر
stilted U دارای چوب پا
keyed U دارای جاانگشتی
multilineal U دارای چندین خط
synonymous U دارای ترادف
synonymous U دارای تشابه
multiflorous U دارای بیش از سه گل
multifid U دارای چندشکاف
keeled U دارای تبر ته
muciferous U دارای مخاط
kibed U دارای شکاف
myrrhy U دارای بوی مر
isogenous U دارای یک منبع
energetic U دارای انرژی
portentous U دارای فال بد
intercommunicate U دارای مراوده
bodily U دارای بدن
of that ilk U دارای همان جا
invested with power U دارای اختیار
iodous U دارای یود
nucleate U دارای هسته
overlapping U دارای اشتراک
nitrous U دارای شوره
hook-nosed U دارای بینی کج
hook nosed U دارای بینی کج
knarred U دارای برامدگی
knock kneed U دارای زانوی کج
monopetalous U دارای یک گلبرگ
splash U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
splashing U دارای ترشح
mammilate U دارای پستان
lean to U دارای چارطاقی
magneto U دارای مغناطیس
ledgy U دارای طاقچه
lippy U پر رو دارای لب اویزان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com