English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
treason U خیانت به کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
treasonable U خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
treasonoius U خیانت امیز قابل ارتکاب خیانت
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
falseness U خیانت
perfidy U خیانت
felony U خیانت
dishonesty U خیانت
traitorousness U خیانت
punic f. U خیانت
disloyaty U خیانت
infidelity U خیانت
infidelities U خیانت
betrayals U خیانت
betrayal U خیانت
treason U خیانت
faithlessness U خیانت
false heartedness U خیانت
felonies U خیانت
untruth U خیانت
punic faith U خیانت
untruths U خیانت
rat U خیانت
untruthful U خیانت
betrayment U خیانت
falsity U خیانت
treachery U خیانت
insidiousness U خیانت
betrays U خیانت کردن به
betray U خیانت کردن به
betraying U خیانت کردن به
betrayed U خیانت کردن به
barratry U خیانت در امانت
to play false U خیانت کردن
high treason U خیانت بزرگ
traitorous U خیانت امیز
abuse of confidence U خیانت در امانت
treacherousness U خیانت کاری
two-faced <idiom> U ناسپاس ،خیانت
treacherous U خیانت امیز
malice a U خیانت عمدی
perfidiousness U خیانت کاری
felonious U خیانت امیز
perfidiously U ازروی خیانت
malversation U خیانت در امانت
guile U خیانت دورویی
foully U ازراه خیانت
false hearted U خیانت امیز
breach of trust U خیانت در امانت
conspiracies U نقشه خیانت امیز
guile U تلبیس تدلیس خیانت
disloyalty U خیانت نمک بحرامی
conspiracy U نقشه خیانت امیز
prevarication U خیانت وکیل به موکل
lese majesty U خیانت علیه حکومت
lese majeste U خیانت علیه حکومت
stab someone in the back <idiom> U خیانت کردن به کسی
belies U دروغ دراوردن خیانت کردن
belied U دروغ دراوردن خیانت کردن
belying U دروغ دراوردن خیانت کردن
belie U دروغ دراوردن خیانت کردن
conspired U درنقشه خیانت شرکت کردن
sedition U خیانت در حفظ اسرار نظامی
conspires U درنقشه خیانت شرکت کردن
judns be trayed jesus U یهودابه مسیح خیانت کرد
sell the pass U خیانت به مرام دسته خودکردن
conspire U درنقشه خیانت شرکت کردن
sell-out U یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs U یکجا فروختن خیانت کردن
sell to pass U خیانت به مرام دسته خودکردن
conspiring U درنقشه خیانت شرکت کردن
sell out U یکجا فروختن خیانت کردن
belies U خیانت کردن به عوضی نشان دادن
to swear tre sonagainstany one U سوگند برای خیانت بکسی خوردن
belied U خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belie U خیانت کردن به عوضی نشان دادن
belying U خیانت کردن به عوضی نشان دادن
This is treason, pure and simple. U خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
lese majesty U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
lese majeste U خیانت یاتوط ئه علیه مقام سلطنت یاحکومت
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
bill of attainder U لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
fatherland U کشور
territories U کشور
fatherlands U کشور
territory U کشور
common wealth U کشور
soiling U کشور
soil U کشور
stated U کشور
soils U کشور
nation U کشور
states U کشور
state- U کشور
state U کشور
realm U کشور
country U کشور
countries U کشور
realms U کشور
stating U کشور
land n U کشور
nations U کشور
double-cross U دورویی کردن خیانت کردن
double-crossing U دورویی کردن خیانت کردن
double-crosses U دورویی کردن خیانت کردن
double-crossed U دورویی کردن خیانت کردن
double cross U دورویی کردن خیانت کردن
Burma U کشور برمه
Colombia U کشور کلمبیا
Korea U کشور کره
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
Andorra U کشور آندورا
Cameroon U کشور کامرون
kingdom U کشور قلمروپادشاهی
Cambodia U کشور کامبوج
Costa Rica U کشور کاستاریکا
Cuba U کشور کوبا
Honduras U کشور هندوراس
Guyana U کشور گیانا
independency U کشور مستقل
Guatemala U کشور گواتمالا
Great Britain U کشور انگلیس
Ghana U کشور غنا
Gabon U کشور گابن
Finland U کشور فنلاند
Fiji U کشور فیجی
Ghana U کشور گانا
Eire U کشور ایرلند
Ecuador U کشور اکوادر
Djibouti U کشور جی بوتی
Hungary U کشور مجارستان
Botswana U کشور بوتسوانا
respublica U کشور جمهوری
sea power U کشور دریایی
Albania U کشور آلبانی
secretary of state for home affairs U وزیر کشور
sending state U کشور فرستنده
traitor to the countruy U خائن کشور
southland U کشور نیمروز
Spain U کشور اسپانیا
traitor to one's country U خائن به کشور
the play of europe U کشور سویس
the superme court U دیوانعالی کشور
the youth of the country U جوانان کشور
respublica U جمهوری کشور
Bhutan U کشور بوتان
per pais U بوسیله کشور
Belize U کشور بلیز
land of the rising sun U کشور ژاپن
Liberia U کشور لیبریا
Bangladesh U کشور بنگلادش
Bahrain U کشور بحرین
Bahamas U کشور باهاما
Argentina U کشور آرژانتین
Angola U کشور انگولا
midland U داخله کشور
Morocco U کشور مغرب
ottoman U کشور عثمانی
in this country <adv.> U در این کشور
theocrat U خداوند کشور
Zambia U کشور زامبیا
neighbouring country [British E] U کشور همسایه
neighboring state [American E] U کشور همسایه
bordering country U کشور همسایه
in these parts <adv.> U در این کشور
Zimbabwe U کشور زیمبابوه
interior ministry U وزارت کشور
Hungary U مجارستان [کشور]
Vietnam U کشور ویتنام
Indonesia U کشور اندونزی
Mexico U کشور مکزیک
Mozambique U کشور موزامبیک
Myanmar U کشور میانمار
Namibia U کشور نامیبی
Namibia U کشور نامیبیا
Nepal U کشور نپال
New Zealand U کشور زلاندنو
Nicaragua U کشور نیکاراگوا
Niger U کشور نیجر
Nigeria U کشور نیجریه
Mali U کشور مالی
Maldives U کشور مالدیو
Jamaica U کشور جامائیکا
Kenya U کشور کنیا
Kiribati U کشور کیریباتی
Kuwait U کشور کویت
Laos U کشور لائوس
Lesotho U کشور لسوتو
Libya U کشور لیبی
Luxembourg U کشور لوکزامبورگ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com