Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
virtuosi
U
خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuoso
U
خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosos
U
خوش قریحه دارای ذوق هنری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
muscless
U
بی قریحه
talents
U
قریحه
talent
U
قریحه
initiative
U
قریحه اغازی
initiatives
U
قریحه اغازی
virtuosic
U
زن خوش قریحه با ذوق
beaux esprits
U
شخص خوش قریحه
virtuosa
U
زن خوش قریحه با ذوق
brainpower
U
قوه ادراک شخص خوش فکروبا قریحه
fine art
U
آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
artistical
U
هنری
artlessness
U
بی هنری
henry
U
هنری
composition
U
ترکیب هنری
atheneum
U
مدرسهء هنری
studios
U
کارگاه هنری
athenaeum
U
مدرسهء هنری
connoisseur
U
منتقد هنری
atelier
U
کارگاه هنری
inartistic
U
غیر هنری
compositions
U
ترکیب هنری
objet d'art
U
چیز هنری
objets d'art
U
چیز هنری
henry the f.
U
هنری اول
henry the f.
U
هنری یکم
artistic sense
U
ذوق هنری
chujjah
U
معماری هنری
chujjah
U
به سبک هنری
chiyjah
U
معماری هنری
chiyjah
U
به سبک هنری
artistic aptitude
U
استعداد هنری
studio
U
کارگاه هنری
mongram
U
امضای هنری
mh
U
میلی هنری
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
worked
U
اثارادبی یا هنری
work of art
U
کار هنری
works of art
U
کار هنری
work
U
اثارادبی یا هنری
millihenry
U
میلی هنری
chefs-d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
fine art
U
هر مهارت هنری وفریف
composition
U
سرایش قطعه هنری
Art Nouveau
U
مکتب هنری آرنوو
compositions
U
سرایش قطعه هنری
masterstroke
U
نازک کاری هنری
prolusion
U
اثر هنری مقدماتی
chef-d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre
U
شاهکار ادبی یا هنری
piracy
U
دزدی هنری یاادبی
artistically
U
بطور هنرمندانه یا هنری
ballet
U
رقص ورزشی و هنری
ballets
U
رقص ورزشی و هنری
masterstrokes
U
نازک کاری هنری
idealism
U
سبک هنری خیالی
romanticism
U
مکتب هنری رومانتیک
meier art judgement test
U
ازمون قضاوت هنری مایر
bric-a-brac
U
[اشیا عتیقه و هنری کوچک]
cubist
U
وابسته به مکتب هنری کوبیسم
cubistic
U
وابسته به مکتب هنری کوبیسم
tp perfect oneself in an art
U
در هنری سرامد یا کامل شدن
gallery
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
galleries
U
نقب اصلی نمایشگاه هنری
blazonry
U
نمایش و جلوه هنری پرشکوه
epigone
U
مقلد اثار ادبی و هنری
inartistic
U
فاقد اصول هنری بی هنر
magnum opus
U
مهمترین اثر ادبی یا هنری
potboiler
U
هنرمند یا کار هنری مبتذل
plagiary
U
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
vandalizes
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
postimpressionism
U
سبک هنری تجسم عین منافر
Impressionism
U
سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
cognoscente
U
متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalized
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
schmalz
U
موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
vandalises
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalised
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
rococo
U
سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
sgraffito
U
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
outside art
U
[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
eroticism
U
تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
potboil
U
برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
dramatics
U
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
High Renaissance
U
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
bureaus
U
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau
U
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
dragon style
U
[سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
flatbed
U
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
three-legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
trilinear
U
دارای سه خط
odoriferous
U
دارای بو
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
formal
U
دارای فکر
synonymous
U
دارای تشابه
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
multilineal
U
دارای چندین خط
multifid
U
دارای چندشکاف
synonymous
U
دارای ترادف
salaried
U
دارای حقوق
splash
U
دارای ترشح
muciferous
U
دارای مخاط
prerogative
U
دارای حق ویژه
melodic
U
دارای ملودی
prerogatives
U
دارای حق ویژه
myrrhic
U
دارای بوی مر
nucleate
U
دارای هسته
nitrous
U
دارای شوره
melodious
U
دارای ملودی
splashing
U
دارای ترشح
myrrhy
U
دارای بوی مر
stilted
U
دارای چوب پا
legitimated
U
دارای حق مشروع
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
silicifoeous
U
دارای در کوهی
rifled
U
دارای خان
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
shelterer
U
دارای حفاظ
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
self abnegating
U
دارای کف نفس
sabulous
U
دارای شن ریزه
rugose
U
دارای رکه
reversioner
U
دارای حق رجوع
reboant
U
دارای واکنش
short-range
U
دارای برد کم
short range
U
دارای برد کم
backed
U
دارای پشت
legitimates
U
دارای حق مشروع
legitimating
U
دارای حق مشروع
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
flabby
U
دارای عضلات شل
straight line
U
دارای خط مستقیم
stannous
U
دارای قلع
stannic
U
دارای قلع
staminate
U
دارای جرثومه نر
splashy
U
دارای ترشح
spirituous
U
دارای الکل
equivocal
U
دارای دومعنی
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
rattly
U
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
deadbeat
U
دارای سکون
deadbeats
U
دارای سکون
portentous
U
دارای فال بد
petiolated
U
دارای دمگل
petiolate
U
دارای دمگل
pelliculate
U
دارای پوسته
papillose
U
دارای برامدگی
palmy
U
دارای نخل
overbusy
U
دارای کارزیاد
energetic
U
دارای انرژی
pinnular
U
دارای بالچه
weighted
U
دارای وزن
plumose
U
دارای دسته پر
quartziferous
U
دارای در کوهی
pulsatile
U
دارای تپش
pulsant
U
دارای تپش
pseudonymous
U
دارای تخلص
primiparous
U
دارای یک اولاد
primipara
U
دارای یک اولاد
prerogatived
U
دارای حق ویژه
preemptor
U
دارای حق شفعه
pre emptive
U
دارای حق شفعه
splashes
U
دارای ترشح
sonant
U
دارای اهنگ
polygamous
U
دارای چند زن
of that ilk
U
دارای همان جا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com