Perdic | خواهان کسی باش که خواهان تو باشد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	You scratch my back and Ill scratch yours. <proverb> U	خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	rejoinder U	پاسخ خواهان به لایحه جوابیه خواهان
	rejoinders U	پاسخ خواهان به لایحه جوابیه خواهان
	petitioners U	خواهان
	fondest U	خواهان
	complainant U	خواهان
	complainants U	خواهان
	fonder U	خواهان
	plaintiffs U	خواهان
	fond U	خواهان
	plaintiff U	خواهان
	pursuers U	خواهان
	candidate U	خواهان
	actors U	خواهان
	desirous U	خواهان
	demandant U	خواهان
	pursuer U	خواهان
	candidates U	خواهان
	petitioner U	خواهان
	wishful U	خواهان
	actor U	خواهان
	claimant [arbitration proceedings] U	خواهان [قانون]
	petitioner [divorce proceedings] U	خواهان [قانون]
	complainant [British E] U	خواهان [قانون]
	plaintiff U	خواهان [قانون]
	studious U	مشتاق خواهان
	plaintiff and defendant U	خواهان وخوانده
	willing U	حاضر خواهان
	pursuer [Scottish English] U	خواهان [قانون]
	surrebutter U	اخرین پاسخ خواهان
	secta U	ادله خواهان دعوی
	libelant U	دادخواست دهنده خواهان
	libellant U	دادخواست دهنده خواهان
	suppliant U	خواهان دعوی اعاده تصرف
	libllant U	خواهان یا شاکی دعوی افترا
	non suit U	ترک دعوی به وسیله خواهان
	lonely hearts U	اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
	particulars U	دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
	pleas U	دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
	plea U	دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
	relicta verificatione U	تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
	replication U	جواب خواهان به دادخواست مدعی در دعوی
	plea of tender U	اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
	demurrer U	عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
	trespassed U	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
	trespasses U	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
	peremptory undertaking U	تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
	trespassing U	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
	trespass U	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
	plea in abatement U	دفاعی که باعث معلق ماندن یابه تعویق افتادن دعوی خواهان شود
	origin writ U	ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
	injunction U	دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
	injunctions U	دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
	prolixity U	بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
	tender U	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
	tendered U	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
	tendering U	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
	tenderest U	وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
	garnishment U	میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
	briefer U	خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
	briefed U	خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
	brief U	خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
	briefest U	خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
	a closed mouth catches no flies <proverb> U	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
	moored mine U	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
	hot U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hotter U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	hottest U	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
	escutcheon U	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
	hotbeds U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	hotbed U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	imperfect competition U	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
	open back U	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
	lapheld U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	laptop U	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
	wellŠsuppose it is so U	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
	Zel-i Sultan vase U	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
	karachoph design U	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
	charge U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	charges U	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
	rool crush U	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
	cobb doglas production function U	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
	shaggy ugs U	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
	denial U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	denials U	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
	armistise U	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
	gini coefficient U	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
	admissibly U	باشد
	any old thing U	هر چه باشد
	admissibleness U	باشد
	at the owner's risk U	باشد
	Benedictines U	باشد
	some one or other U	هر کس باشد
	incomplete flower U	کم باشد
	reflexively U	باشد
	Benedictine U	باشد
	custom's declaration U	باشد
	if he be U	اگر او باشد
	at most U	خیلی باشد
	beit so U	چنین باشد
	stet U	بگذارید باشد
	let it be U	بگذارید باشد
	be it so U	چنین باشد
	hydroxide U	داشته باشد
	if any U	اگر باشد
	keep your peck up U	دل داشته باشد
	worksheet U	ی داشته باشد
	whoso U	هر شخصی که باشد
	whosoever U	هر شخصی که باشد
	coute que coute U	بهربهاکه باشد
	let it remain as it is U	بگذارید باشد
	over crowding U	بیشتر باشد
	quantum sufficit U	چندان که بس باشد
	whencesoever U	از هرجا که باشد
	May his soull live in peace. U	روحش شاد باشد
	shepherdess U	شبان کلیسا که زن باشد
	He is not dead by any chance , is he ? U	نکند مرده باشد ؟
	You neednt worry . Dont bother your head. U	خیالت راحت باشد
	at any price U	بهر قسمت که باشد
	shell back U	دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
	layer U	ل تصحیح خطا باشد
	layers U	ل تصحیح خطا باشد
	if need be U	اگر لازم باشد
	if necessary U	اگر لازم باشد
	if i find an opportunity U	اگر مجالی باشد
	medially U	چنانکه درمیان باشد
	culpably U	چنانکه سزاوارسرزنش باشد
	inoffensively U	بی انکه زننده باشد
	pterygium U	گلبرگی که مانندبال باشد
	how difficult soever it may be U	هر قدر سخت باشد
	rain or shine	چه باران باشد چه آفتاب
	Mark my words . Remember what I told you . U	یادت باشد چه گفتم
	at f. U	منتهی خیلی باشد
	library edition U	چاپی که درخودکتابخانه باشد
	shepherdesses U	شبان کلیسا که زن باشد
	inviolably U	چنانکه سزاوارحرمت باشد
	brilliantly U	چنانکه برجسته باشد
	riparian U	حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
	kentish fire U	که نشانه نفاق ..باشد
	meetly U	چنانکه در خور باشد
	i beam or i beam U	تیری که به شکل ) باشد
	Mind the step! U	حواست به پله باشد!
	stray U	که متوقف نشده باشد
	he wished to be private U	می خواست در خلوت باشد
	he must have gone U	باید رفته باشد
	caryatid U	ستونی که مجسمه زن باشد
	out of range U	که خارج از حد سیستم باشد
	pitfully U	چنانکه سزاوارنکوهش باشد
	strays U	که متوقف نشده باشد
	well and good U	باشد چه ضرر دارد
	straying U	که متوقف نشده باشد
	theonomy U	کشوری که خداپادشاه ان باشد
	as the case may be U	تاچه مورد باشد
	HTTPD U	تصدیق و جستجو باشد
	at all events U	بهر وسیله که باشد
	flocculence U	یا دسته پشم باشد
	if any U	اگر داشته باشد
	steady as you go U	راه ثابت باشد
	by all means U	بهر قیمت که باشد
	i girder U	تیری که بشکل ) باشد
	perhaps so U	شاید چنین باشد
	Keep your mind on your work. U	حواست بکارت باشد
	that depends U	تا چه شرایطی درکار باشد
	lightface U	حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
	pay gravel or dirt U	شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
	orthotone U	که ازخود دارای تیکه باشد
	catch meadow U	چمنی که دردامنه تپهای باشد
	commendably U	چنانکه شایان ستایش باشد
	paymistress U	زنی که مامور پرداخت باشد
	expandable U	آنچه قابل گسترش باشد
	negroid U	کسیکه خون سیاهان در او باشد
	site U	محلی که پایه چیزی باشد
	non cohesive soil U	خاکی که فاقد چسبندگی باشد
	sited U	محلی که پایه چیزی باشد
	love match U	عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
	jerkins U	کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
	aerated bread U	نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
	liquid capital U	سرمایهای که پول نقد باشد
	objectiveness U	چنانکه در خارج معقول باشد
	on cne's own initiative U	بی انکه کسی گفته باشد
	cessionary U	کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
	sites U	محلی که پایه چیزی باشد
	bourg U	محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
	beanball U	توپی که هدف ان سر توپزن باشد
	green old wound U	زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
	granitic water U	ابی که ازخاک خارادارامده باشد
	cantilever beam U	تیری که یک طرف ان گیردار باشد
	hellishness U	خویی که شایسته دوزخ باشد
	hexahydrate U	ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
	cushioned U	وسیلهای که شبیه تشک باشد
	i do not wish it otherwise U	جور دیگر باشد نمیخواهم
	i shoudel hardly think so U	گمان نمیکنم اینطور باشد
	thumbnails U	هر چیزی که باندازه ناخن باشد
	thumbnail U	هر چیزی که باندازه ناخن باشد
	cushion U	وسیلهای که شبیه تشک باشد
	cushioning U	وسیلهای که شبیه تشک باشد
	bombproof U	ساختمانی که پناه بمب باشد
	gynaecocracy U	حکومتی که دردست اناث باشد
	blazing star U	هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
	granule U	حب و کپسولی که باقند وشکرپوشیده باشد
	cushions U	وسیلهای که شبیه تشک باشد