Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
midrib
U
خط یا برامدگی حد فاصل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
papillary
U
مانند برامدگی دارای برامدگی
ranged
U
حد فاصل
ranges
U
حد فاصل
disjunctive
U
فاصل
partitions
U
حد فاصل
partition
U
حد فاصل
interface
U
فاصل
range
U
حد فاصل
interfaces
U
فاصل
line of d.
U
حد فاصل
frontier
U
خط فاصل مرزی
contour
U
خط فاصل درنقشههای رنگی
break up
U
حد فاصل علایم مشخصه هدف
stationary front
U
جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
half long
U
حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
contour map
U
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
hyperon
U
جرمی که حد فاصل بین پروتون ونوترون دو اتم است
gyroplane
U
نوعی هواپیما که حد فاصل میان هلیکوپتر و طیارههای معمولی است
backgrounds
U
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background
U
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
ridge
U
برامدگی
ridges
U
برامدگی
knop
U
برامدگی
knosp
U
برامدگی
knur
U
برامدگی
knurl
U
برامدگی
knurr
U
برامدگی
overhangs
U
برامدگی
overhang
U
برامدگی
knobs
U
برامدگی
nub
U
برامدگی
heave
U
برامدگی
granulation
U
برامدگی
burred
U
برامدگی
antinode
U
برامدگی
burring
U
برامدگی
burrs
U
برامدگی
dome
U
برامدگی
domes
U
برامدگی
burr
U
برامدگی
heaved
U
برامدگی
gibbous
U
برامدگی
ganglion
U
برامدگی
nib
U
برامدگی
nibs
U
برامدگی
extuberance
U
برامدگی
entasis
U
برامدگی
cusp
U
برامدگی
convexity
U
برامدگی
bluging
U
برامدگی
bumpiest
U
پر از برامدگی
bumpier
U
پر از برامدگی
bump
U
برامدگی
ledge
U
برامدگی
knob
U
برامدگی
ledges
U
برامدگی
tuberosity
U
برامدگی
turgescence
U
برامدگی
whaleback
U
برامدگی
bumpy
U
پر از برامدگی
bulge
U
برامدگی
mound
U
برامدگی
nub or nubble
U
برامدگی
bulging
U
برامدگی
bulges
U
برامدگی
bulged
U
برامدگی
mounds
U
برامدگی
nurl
U
برامدگی
neuroma
U
برامدگی پی
bulginess
U
برامدگی شکم
mezzo rillievo
U
نیم برامدگی
annular projection
U
برامدگی حلقوی
caput
U
نوک برامدگی
cuspidal
U
دارای برامدگی
bulge
U
برامدگی
[تورم]
tumidity
U
برامدگی
[تورم]
boll
U
برامدگی مانند
bowing of bed
U
برامدگی کف نهر
bunchout
U
برامدگی یافتن
tumescence
U
برامدگی
[تورم]
protuberance
U
برامدگی
[تورم]
swelling
U
برامدگی
[تورم]
bumpiness
U
دارای برامدگی
bulging test
U
ازمایش برامدگی
lump
U
برامدگی
[تورم]
circular projection
U
برامدگی گرد
tumor
U
تومور برامدگی
phantom tumour
U
برامدگی موقتی
knar
U
برامدگی درچوب
papillose
U
دارای برامدگی
papilla
U
برامدگی کوچک
phyma
U
برامدگی پوست
knarred
U
دارای برامدگی
protuberancy
U
برامدگی قلنبگی
jag
U
برامدگی تیز
knuckle bone
U
برامدگی بندانگشت
exostosis
U
برامدگی استخوان
villus
U
برامدگی مویی
eminency
U
برامدگی بزرگی
bossed
U
برامدگی تزیینی
thenar
U
برامدگی کف دست
tubercle
U
برامدگی گرد
turgor
U
برامدگی
[تورم]
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
hump
U
برامدگی گرد
nodule
U
برامدگی کوچک
nodules
U
برامدگی عقده
nodules
U
برامدگی کوچک
eminence
U
برامدگی بزرگی
protuberance
U
برامدگی قلنبگی
protuberances
U
برامدگی قلنبگی
lump
U
غلنبه برامدگی
lumped
U
غلنبه برامدگی
nodule
U
برامدگی عقده
promontory
U
پرتگاه برامدگی
promontories
U
پرتگاه برامدگی
humping
U
برامدگی گرد
humps
U
برامدگی گرد
protrude
U
برامدگی داشتن
protrudes
U
برامدگی داشتن
protruding
U
برامدگی داشتن
protruded
U
برامدگی داشتن
knobby
U
دارای برامدگی
splint
U
برامدگی کوچک
lumps
U
غلنبه برامدگی
verruca
U
گندمه برامدگی
nodes
U
دشواری برامدگی
bridges
U
برامدگی بینی
bridge
U
برامدگی بینی
sills
U
برامدگی دریایی
tumors
U
تومور برامدگی
bosses
U
برامدگی تزیینی
bridged
U
برامدگی بینی
node
U
دشواری برامدگی
sill
U
برامدگی دریایی
tumour
U
تومور برامدگی
bossing
U
برامدگی تزیینی
tumours
U
تومور برامدگی
verrucas
U
گندمه برامدگی
boss
U
برامدگی تزیینی
knag
U
گره چوب برامدگی
cockle
U
گره و برامدگی پارچه
hillocks
U
برامدگی در سطح صاف
knuckle
U
برامدگی یا گره گیاه
knuckles
U
برامدگی یا گره گیاه
papula
U
برامدگی خارش دار
papilla
U
برامدگی نوک دار
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
tubercular
U
برامدگی دار سلی
hillock
U
برامدگی در سطح صاف
cockles
U
گره و برامدگی پارچه
stigmas
U
لکه ننگ برامدگی
tubercle
U
برامدگی دندان اسیاب
projection
U
پیش افکنی برامدگی
nubble
U
برامدگی یاگره کوچک
projections
U
پیش افکنی برامدگی
stigma
U
لکه ننگ برامدگی
inion
U
برامدگی پشت کله
hummock
U
برامدگی زمین در مرداب
pigeon breast
U
برامدگی جناغ سینه
tuberous
U
دارای برامدگی گره دار
fingers
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
tuberculous
U
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
mounts
U
سوار شدن قله برامدگی
finger
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
umbo
U
قبه سپر قوز برامدگی
mount
U
سوار شدن قله برامدگی
cam
U
برامدگی قطعه گوشه دار
cams
U
برامدگی قطعه گوشه دار
glabella
U
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
excrescency
U
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
caulk
U
برامدگی زیر نعل اسب
chicken breast
U
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
gyrus
U
برامدگی چین خورده مغز
bulbs
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
bulb
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
fourchette
U
برامدگی سه گوش درکف پای اسب
trochanter
U
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
fusee
U
امرود برامدگی ساق پای اسب
bleb
U
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
antihelix
U
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
tuber
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
monticule
U
تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
tubers
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
beard
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
keloid
U
برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
olivary body
U
بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
cumulus mammatus
U
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
interspinalis
U
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
burred
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burring
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
kissing button
U
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burr
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
offsets
U
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com