Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
proteus
U
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oceanus
U
خدای دریا خدای اقیانوس
poseidon
U
خدای دریا
diversely
U
به اشکال مختلف
diversiform
U
دارای اشکال مختلف
pleomorphic
U
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
bioastronautics
U
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
graphs
U
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph
U
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
filling out
U
[پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
aerodynamics
U
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
layer tints
U
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
medallion
U
ترنج
[نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
Kasim Ushag design
U
طرح قسیم اوشاق
[عشاق]
[مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
utility
U
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
continental shelf
U
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
neap tide
U
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
U
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable
U
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
U
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
paint program
U
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
gadroon
U
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
mean sea level
U
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
U
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiled
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
asclepius
U
خدای طب
my goodness (my God)
<idiom>
U
اوه خدای من
ares
U
خدای جنگ
the supreme
U
خدای تعالی
the a of days
U
خدای ازلی
titan
U
خدای خورشید
the invisible
U
خدای نادیده
thank god
U
سپاس خدای را
neptune
U
خدای دریاها
godling
U
خدای کوچک
god the father
U
خدای پدر
aeolian
U
خدای بادها
titans
U
خدای خورشید
lar n
U
خدای خانگی
the supreme being
U
خدای تعالی
odin
U
خدای خدایان
the supreme
U
خدای بزرگ
the ever lasting
U
خدای سرمد
the almighty god
U
خدای قادرمطلق
the infinite god
U
خدای سرمد
parcae
U
سه خدای سرنوشت
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
pluto
U
خدای عالم اسفل
the ever lasting fod
U
خدای ازلی و ابدی
monotheism
U
اعتقاد به خدای واحد
jahweh
U
یهو خدای یهود
mars
U
بهرام خدای جنگ
He is a pastmaster at it .
U
خدای اینکار است
hymens
U
خدای عروسی ونکاح
hymen
U
خدای عروسی ونکاح
latri
U
پرستش خدای برحق
idol
U
خدای دروغی مجسمه
satrun
U
خدای بذر کاری
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
trinity
U
معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
sun disk
U
صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
hephaestus
U
خدای اتش وفلز کاریhipster
ra
U
خدای افتاب مصریان قدیم
woden
U
"ادین " خدای روز چهارشنبه
hermes
U
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
minerva
U
صنایع یدی خدای پزشکی
Jehovah
U
یهو خدای بنی اسرائیل
the a of days
U
خدای سرمدی قدیم الایام
jhvh
U
یهوه خدای قوم یهود
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
uranus
U
خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
saturnalia
U
جشن خدای زحل عیاشی
dionysus
U
>دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
incarnationist
U
کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
priapus
U
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
pan-
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
apollo
U
خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
pan
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
parthenon
U
پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
pans
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
bacchic ornament
U
[وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
vesta
U
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
satyric
U
وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
Trinity
U
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
Cupid
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
kalki
U
نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
cupids
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
bacchic
U
وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
apolline
U
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
traverses
U
اشکال
dead lock
U
اشکال
disadvantages
U
اشکال
traversing
U
اشکال
snaggy
U
پر اشکال
bugs
U
اشکال
barely
U
با اشکال
disadvantage
U
اشکال
spinosity
U
اشکال
bug
U
اشکال
bugging
U
اشکال
nodes
U
اشکال
drawback
U
اشکال
drawbacks
U
اشکال
traverse
U
اشکال
nodus
U
اشکال
worriment
U
اشکال
node
U
اشکال
traversed
U
اشکال
difficulty
U
اشکال زحمت
burbling
U
اشکال بی نظمی
geometrical figures
U
اشکال هندسی
debugging
U
اشکال زدایی
debugs
U
اشکال زدایی
burbles
U
اشکال بی نظمی
debugger
U
اشکال زدائی
debugger
U
اشکال یابی
demurrable
U
اشکال کردنی
debug
U
اشکال زدایی
forms of currency
U
اشکال پول
hardness
U
اشکال سفتی
debugged
U
اشکال زدایی
debugging
U
اشکال زدائی
burble
U
اشکال بی نظمی
burbled
U
اشکال بی نظمی
difficulties
U
اشکال زحمت
i can add rapidly
U
به اشکال ما افزود
defect description
U
توضیح اشکال
smooth delivery
U
تحویل بی اشکال
description of error
U
توضیح اشکال
fault description
U
توضیح اشکال
error description
U
توضیح اشکال
impediments
U
محظور اشکال
trouble shooting
U
رفع اشکال
geometric shapes
U
اشکال هندسی
troubleshooting
U
اشکال یابی
baboons
U
اشکال مضحک
to tide over a difficulty
U
اشکال را بر طرف
to make difficulties
U
اشکال تراشیدن
nuclide
U
اشکال اتمی
baboon
U
اشکال مضحک
impediment
U
محظور اشکال
debugging aids
U
ادوات اشکال زدایی
swarmed
U
چندین اشکال برنامه
bottle neck
U
مانع اشکال کار
swarms
U
چندین اشکال برنامه
kaleidoscopes
U
لوله اشکال نما
acataposis
U
اشکال عمل بلع
debugging aids
U
وسائل اشکال زدایی
kaleidoscope
U
لوله اشکال نما
debugging a program
U
اشکال زدایی یک برنامه
swarm
U
چندین اشکال برنامه
debugs
U
اشکال زدایی کردن
to create a difficulty
U
اشکال پیش اوردن
debugged
U
اشکال زدائی کردن
discomfits
U
ایجاد اشکال کردن
debugged
U
اشکال زدایی کردن
discomfiting
U
ایجاد اشکال کردن
debug
U
اشکال زدایی کردن
discomfit
U
ایجاد اشکال کردن
similar figures
U
اشکال همانندیا متشابه
debug
U
اشکال زدائی کردن
discomfited
U
ایجاد اشکال کردن
debug aids
U
ادوات اشکال زدایی
debugger
U
برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com